پیشگویی قرآن درباره نابودی اسرائیل
موضوع:کنفرانس
پیشگویی قرآن درباره نابودی اسرائیل
پنجشنبه :996/7/20
?اللهم عجل لولیک الفرج?
بسم اللہ الرحمن الرحیم
سلام علیڪم
به احتمال زیاد، اولین مرتبه ی تنبیه یهودیان در صدر اسلام و در سال 17 هجری قمری اتفاق افتاده است که در طی آن، مسلمانان توانستند بیت المقدس را فتح نمایند و کنترل این شهر را در دست گیرند.
از آن زمان تا اواسط قرن بیستم میلادی، مسلمانان همواره بر این شهر و یهودیان مستقر در آن تسلط داشته اند. (البته از صدر اسلام تا قرن بیستم، در چندین نوبت در زمان جنگ های صلیبی، شهر بیت المقدس بین صلیبیان و مسلمانان دست به دست می شد؛ اما تسلط صلیبیان بر بیت المقدس، در زمان کوتاهی رخ داده و به سرعت این شهر توسط مسلمانان پس گرفته می شده است. به همین دلیل می توان گفت که شهر بیت المقدس از صدر اسلام تا اواسط قرن بیستم عملاً تحت تسلط مسلمانان بوده است.)
اما در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، یهودیان کم کم قدرتمند گشته و صاحب اموال فراوان و نفوذ بسیار زیاد در دستگاه های حکومتی کشورهای اروپایی شدند. همچنین جمعیت یهودیان در سراسر دنیا رو به افزایش گذاشت. با تلاش های خانواده ی یهودی مکار و ثروتمند راچیلد (Rothschild) در اروپا و حمایت محافل فراماسونری و صهیونیستی در اروپا و آمریکا، پروژه ی تأسیس اسراییل آغاز شد و تئودور هرتزل به عنوان تئوریسین، به معرفی این پروژه به عنوان یک ایده ی اعتقادی–سیاسی پرداخت.
با تحرکات مذکور و حمایت دولت های غربی، مهاجران یهودی صهیونیست از نقاط مختلف جهان به اسراییل آمدند و کم کم به وسیله ی ترور و اختناق و وحشی گری، فلسطین را به اشغال خود درآوردند.
وقایع ذکر شده، با پیشگویی خداوند در این مورد که بنی اسراییل صاحب اموال و قدرت فراوانی شده و بر قومی که قبلاً بر آن ها (بنی اسراییل) تسلط داشتند، مسلط می گردند، مطابقت دارد؛ زیرا بنی اسراییل با این که قرن ها تحت تسلط مسلمانان بودند، سرانجام بر مسلمانان تسلط یافتند. به همین دلیل، عده ای از علما و محققین مسلمان، اعتقاد دارند که ما در دوره ای هستیم که در طی آن بنی اسراییل بر مسلمانان تسلط یافته اند و در نتیجه باید در آینده منتظر تسلط مسلمانان بر بنی اسراییل باشیم.
البته بعد از پیروزی حزب الله بر اسراییل در جنگ سال 2006 میلادی، عده ای از محققین معتقدند که ما در حال عبور از مرحله ی سلطه ی بنی اسراییل بر مسلمانان هستیم؛ زیرا حزب الله با مقاومت خود توانست چهره های اسراییلیان را از ترس سیاه نماید و اسراییلی ها نیز با جنایات بی شمارشان علیه غیر نظامیان لبنانی و فلسطینی، چهره ی پلید خود را به جهانیان نشان دادند. به همین دلیل، به احتمال زیاد ما در دوره ای هستیم که قرآن از آن به عنوان « فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ لِیَسُوؤُواْ وُجُوهَکُمْ : هنگامى که وعده دوم فرا رسد، آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر مىشود. » یاد می نماید.
از این مطالب می توان نتیجه گرفت که ما ان شا الله در چند قدمی آزادی مسجدالاقصی و وعده ی تنبیه دوم بنی اسراییل واقع شده ایم؛ زیرا خداوند در ادامه می فرماید:
« وَ لِیَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ : و داخل مسجد (الاقصى) مىشوند، همان گونه که بار اول وارد شدند. »
این وعده ای است که قطعاً محقق خواهد شد.
با توجه به شواهد تاریخی فوق، می توان نظریه ی گروه چهارم علما را صحیح تر دانست.
خداوند متعال در این آیات از اصطلاح « عِبَادًا لَّنَا أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ : بندگانى از خود را که سخت نیرومندند »، استفاده کرده است که اصطلاحی مثبت است و نشان می دهد که این بندگان خدا که یهودیان را تنبیه می کنند، انسان هایی صالح و نیکو می باشند؛ زیرا اگر بندگان نامبرده، انسان هایی خونریز و سفاک بودند (مانند لشکر بخت النصر یا تیتوس)، خداوند اصطلاح « بندگان سفاک و خونریز » را برای آن ها به کار می برد، نه « بندگان نیرومند خود ».
در آیات مذکور، ذکر شده است که تنبیه اول و دوم یهود توسط یک گروه از بندگان خدا صورت می گیرد که این مسأله تنها بر مسلمانان منطبق است؛ این در حالی است که سایر سرکوبگران یهود از جمله بخت النصر، تیتوس و … هر کدام فقط یک بار به سرکوب یهودیان ساکن اورشلیم پرداخته اند و این مسأله با آیات قرآن مطابقت ندارد؛ زیرا بخت النصر فقط یک بار به طور جدی به اورشلیم (بیت المقدس) حمله کرد و تیتوس هم یک بار. بدین ترتیب در این جا نیز فرضیه ی گروه های اول و دوم و سوم رد می شود.
قرآن ذکر می کند که بنی اسراییل بعد از تنبیه اول، بر تنبیه کنندگان موقتاً غلبه می کنند و این غلبه ی بنی اسراییل بر تنبیه کنندگان، تا زمان تنبیه دوم بنی اسراییل ادامه دارد. این مطلب نیز بر مسلمانان انطباق دارد، نه بخت النصر بابلی و تیتوس رومی؛ زیرا بنی اسراییل نتوانستند بعد از شکست از بخت النصر و تیتوس، بر این دو پادشاه مسلط شوند (گرچه توانستند سرزمین خودشان را پس بگیرند).
در این میان، تنها مسلمانان بوده اند که در طول تاریخ و در طی 14 قرن بر یهودیان تسلط داشتند و یهودیان توانستند در قرن اخیر بر مسلمانان تسلط یابند؛ این شکست بنی اسراییل از یک گروه و سپس تسلط بنی اسراییل بر همان گروه را نیز تنها می توان بر مسلمان تطبیق داد.
از دلایل دیگری که می توان در تأیید این نظر یه ذکر کرد، این است که خداوند در این آیه از دو فساد بزرگ بنی اسراییل در طول تاریخ نام می برد و برای مدت زمانی که این فسادها در آن رخ می دهد، هیچ محدوده ای را نیز تعیین نکرده است.
حال اگر به نظر گروه هایی که می گویند هر دو فساد بنی اسراییل قبلاً رخ داده و یا گروه هایی که می گویند فسادهای مذکور هنوز رخ نداده است توجه کنیم، این سوال مهم پیش می آید که بالاخره این فساد بزرگ بنی اسراییل در زمان ما (قرون 20 و 21 میلادی) مربوط به کدام فساد می شود؟ آیا ممکن است خداوند دو فساد بزرگ را برای بنی اسراییل ذکر کند، اما فساد عصر حاضر که بزرگترین فساد بنی اسراییل در طول تاریخ است، جزء فسادهای مذکور نباشد؟ مطمئناً جواب این سوال خیر است و فساد عصر حاضر بنی اسراییل، همان فساد بزرگ بنی اسراییل در مرتبه ی دوم است که به حول و قوه ی الهی توسط مسلمانان سرکوب خواهد شد.
تفسیر عیاشى از امام باقر (ع ) روایت شده که حضرت بعد از آن که آیه ی شریفه ی « عِبَاداً لَّنَا أُولى بَأْسٍ شدِیدٍ » را قرائت نمود، فرمود:
« مراد از این آیه، حضرت قائم (عج ) و یاران اوست که نیرومند و داراى صلابت مى باشند. »
و نیز در تفسیر نور الثقلین، از کتاب روضه ی کافى از امام صادق (ع ) نقل شده که آن حضرت در تفسیر آیه ی شریفه ی فوق فرمود:
« خداوند قبل از خروج حضرت قائم (عج)، قومى را برانگیزد که دشمنى از دشمنان آل محمد (ص) را رها ننموده، مگر این که او را به هلاکت مى رسانند. »
و در کتاب بحارالانوار، از امام صادق (ع ) روایت شده که وقتى این آیه را قرائت فرمود، عرض کردیم: فدایت گردیم آنها چه کسانى هستند؟
امام سه بار فرمود:
« آنان به خدا سوگند اهل قم می باشند؛ آنان به خدا سوگند اهل قم می باشند؛ آنان بخدا سوگند اهل قم مى باشند. »
بدین ترتیب با توجه به مطالب فوق، به نظر می رسد که ما در دوره ی حساسی از تاریخ واقع شده ایم که بیش از پیش نوید نزدیکی ما را به ظهور آقا امام زمان (عج) می دهد؛ چرا که بنابر پیشگویی قرآن، بعد از تسلط بنی اسراییل بر مسلمانان، این مسلمانان هستند که به کمک پیشوای مقدس خود حضرت مهدی (عج) برای آخرین بار به تنبیه بنی اسراییل می پردازند و برای همیشه آنان را منزوی می گردانند. عصر ما نیز که عصر تسلط بنی اسراییل بر مسلمانان و حتی جهان است، بی تابانه منتظر منجی جهان است تا شر فتنه های قوم فاسد بنی اسراییل را از جهان کم کند.
درنهایت می توان چنین نتیجه گرفت که خداوند متعال در قرآن کریم، آینده ی قوم بنی اسراییل را پیشگویی کرده و به این ترتیب به این قوم فاسد هشدار داده است تا فکر نکنند که تا ابد می توانند به فساد و زشتکاری های خود ادامه دهند؛ چرا که بنا به گفته ی قرآن، عاقبت بنی اسراییل، نابودی به دست بندگان خاص خداوند (مسلمانان) خواهد بود.
البته منظور از بنی اسراییل در این جا، صرفاً قوم بنی اسراییل نیست؛ بلکه شامل فراماسونری و صهیونیسم نیز که فرزندان خلف بنی اسراییل هستند نیز می شود؛ چرا که نقشه ها و اهداف این گروه های فاسد نیز همجهت با منافع شوم بنی اسراییل است.
بادقت در آیات 1 تا 8 سوره ی اسراء درمی یابیم که مسلمانانی که در دوره ای تحت سلطه ی بنی اسراییل قرار گرفته اند، در نهایت با قیام مهدی موعود (عج) و یارانش، بنی اسراییل را برای همیشه سرکوب می کنند؛ این وعده ی بزرگ الهی، تهدیدی ترسناک برای قوم ظالم بنی اسراییل، و وعده ای شیرین برای مسلمانان مستضعف می باشد. بر گرفته از آخرین منجی:http://akharinmongy.blogfa.com/post-46.aspx