وحدت و عبرت ۲ رکن موفقیت
حسام:
✏
#یادداشت_روز
وحدت و عبرت ۲ رکن موفقیت
حسین شمسیان
چهار سال است مشفقانه و نقادانه، خطر اعتماد به آمریکا گوشزد میشود. نیاز به هیچ پیشبینی و پیشگویی و دسترسی به علوم ماورایی هم نبود، خیلی ساده و با مرور واقعبینانه تاریخ معاصر کشورمان و سابقه سیاه آمریکا در تعامل با ایران و ایرانی و نیز با مرور عهدهای شکسته آمریکا با دیگر مردمان جهان، به روشنی قابل فهم و درک بود که آنچه آنها میگویند، همان« دفن سکه زیر خاک است به امید سبز شدن درخت سکه»! معلوم بود که همان یک سکه را هم برمیدارند و به جیب میزنند!
تعصبات سیاسی و جناحی، حرارت دعواهای بالادهی و پاییندهی چنان چشم عدهای را بسته بود که باعث شد آشکارترین هشدارها را هم با برچسب جناح و حزب و قبیله- که خودشان در آن غرق بودند- بنوازند و نادیده بگیرند.البته شاید جز این تعصب چیزهای دیگری هم باشد! کسی چه میداند، شاید همانطور که حالا جاسوسی در حوزه پولی بانکی از دل تیم هستهای کشف و محکوم شده، کسانی هم باشند که ماموریتشان، هدایت رسانهای، عملیات روانی و فضاسازی افکار عمومی در داخل و خارج کشور باشد.
اکنون به گواه آمار و ارقام، مردمی که روزی به وعدههای دولت و همان جریان رسانهای هدایت شده دلخوش کرده بودند و امید داشتند گرهای از کارشان گشوده شود، روز به روز از برجام و اعتماد به آمریکا ناامیدتر میشوند. در سپتامبر 2015 (شهریور 1394) نتایج یک نظرسنجی خارجی نشان داد 45 درصد از ایرانیها به پایبندی آمریکا به تعهداتش در قبال برجام اعتمادی نداشتند. اما نظرسنجی مشابه همان موسسه در شهریور ماه سال جاری نشان میدهد این رقم به 77 درصد افزایش یافته است.
در نقطه مقابل، دشمنان ایران بودند که بازی هوشمندانهای به راه انداختند. گاهی بازی بین آمریکا و اروپا بود، گاهی بازی در آمریکا داخلیسازی میشد، یکبار سناریوی رئیسجمهور و کنگره، یکبار دیگر سناریوی دموکراتها و جمهوریخواهها! و وجه مشترک همه این بازیها تنها و تنها یک چیز بود و آن چیزی نبود جز«امتیازگیری هرچه بیشتر از ایران با نهادینه کردن دشمنی بیپایان غرب با کشورمان» البته در پوشش لبخند و دست دوستی و قدم زدن و عکس سلفی و…
آنها در اصل نان وحدت در باطلشان را خوردند و اینجا ایران، هزینه وحدتناپذیری مدیرانش را داد، چوب تکروی و دشمنپنداری منتقدان را خورد! اما اکنون چاره چیست!؟
وحدت و همدلی،گم شدهای بود که این وضعیت را برای ایران رقم زد. این را نباید فراموش کرد که ما شاهد یک تجربه تلخ و طی یک مسیر نادرست بودهایم و منطقی است که به سببسازان آن تجربه بگوییم حق ندارند دیگر بار، آن راه را بروند و با ثروت ملی و عظیمی به نام اعتماد عمومی، بازی باخت دیگر راه بیندازند.
اکنون البته نشانههای روشنی از این تنبه و بیداری را ملاحظه میکنیم. آنقدر روشن که جا دارد از گذشته در این روزها گلایهای نکنیم و به تقویت حس بازگشت امید داشته باشیم.
اگر روزی کسی به طعنه به سپاه گفته «اگر پول و رسانه و تفنگ در اختیار یک نهاد نظامی قرار بگیرد، فسادآفرین است» اگر به طعنه گفته «با مانور موشکی میخواستند برجام را به هم بزنند» و چندین و چند اگر دیگر، همین که امروز میگوید: «سپاه پاسداران در دل این مردم بوده و در همه روزهای خطر از منافع ملی ما دفاع کرده است، سپاه نه تنها محبوب ملت ایران بلکه محبوب مردم عراق، کردهای عراق، دمشق و سوریه و لبنان هم هست، آمریکاییها حق دارند از سپاه عصبانی باشند به دلیل آنکه میخواستند داعش را 20 سال در این منطقه نگه دارند و از این ابزار استفاده کنند، اما سپاه مانع شد» جای مسرت و خوشحالی و علامت تنبه و بیداری است، آن را به فال نیک باید گرفت و آن روزها را به رخ نکشید.
شرط دوم بازگشت از راهی پرهزینه و بیفایده. روزگاری نگاه به آمریکا از «شیطان بزرگ» به «طرف مذاکره» و حتی «شریک تجاری» تغییر یافت! روزگاری با خوشخیالی، توهم شکاف انداختن بین دو حزب اصلی آمریکا یا بین کنگره و رئیسجمهور مطرح میشد و به عنوان چماقی به سر منتقدان کوبیده میشد! اینها همان آدرسهایی است که بهاشتباه رفته شده و یادآوری آنها نه از سر شماتت که از سر صداقت و احساس مسئولیت است. اگر قرار است اتفاقی بیفتد، از همه این راهها باید بازگشت.
باید به مردم گفته شود اگر شما را فراموش کردیم با شهامت و صداقت عذرخواهی میکنیم و کاری میکنیم که نسیم رونق و گشایش، اینبار از دل کارگاهها و کارخانههای ایرانی وزیدن بگیرد.
آن وقت خیلی زود خواهید دید که سخنرانی ترامپ که هیچ، حتی اگر او خودش را منفجر هم بکند، هیچ تاثیری روی بازار دلار و طلای ما نخواهد گذاشت.
تنها با طی کردن این مسیر میتوان اندکی از شرمندگی مردم درآمد و فرصت از دست رفته 4 ساله را جبران کرد.
#برای انانکه نمی فهمند،،!،
#روهانی