داستان های کربلایی
مادرجان چه زیبا برایم گفتی
هر مردی احتیاج به چهار زن دارد:
تعجب نکنید
اولین زن مادر اوست
زنی که با مهربانی او را بزرگ میکند و به او راه رفتن را یاد میدهد
با عشق به او حرف زدن و راه درست زندگی را نشان میدهد
زن دوم خواهر اوست
که با او غیرت را یاد میگیرد و همبازی شدن را
زن سوم همسر اوست
کسی که عشق را با او تجربه میکند همراه شدن و یکی شدن
اما آخرین زن و از همه مهمتر دختر اوست
که دنیا را با او تجربه میکند
امیدوارم در زندگی همه آقایان این چهار زن باشند…
? @karballa_ir ?
?دواندن اسب بر پیکر مطهر امامحسین (ع)
?پس از کشته شدن امام حسین علیه السلام در صحرای کربلا عمر بن سعد در میان یارانش فریاد زد چه کسی داوطلب می شود با اسبش حسین را لگدمال کند و بر حسین اسب بتازد؟
?ده نفر قبول کردند و پیکر بی سر امام را با اسبهایشان لگد مال کردند به طوری که پشت و سینه اش را خرد کردند.
?مرحوم سید محمد محب الاسلام موسوی در اقوال الائمه ع و شیعه نوشته است ;
?پرونده این ده نفر را که اسب بر پیکر نازنین حسین بنعلی دواندن بررسی کردند و هر ده نفر آنها زنازاده بودند.
?چهره ها در حماسه ی کربلا ص ۹۶
? @karballa_ir
? تاجر شوشتری و شیخ عباس قمی
? یک تاجر شوشتری می گفت: مشرف شدم کربلا و نجف. همین که از اتوبوس پیاده شدم، دیدم شخصی با لباس عربی آمد و اظهار کرد: بار شما را ببرم.
? اثاث را گذاشتیم روی دوشش، دو سه خانه گشتیم تا منزلی پیدا شد و بار را گذاشتیم.
? آمدم پول بدهم؛ گفت: لازم نیست؛ پیش مولا که مشرف می شوید، مرا دعا کنید.
? گفتم: شما کی هستید؟ گفت: عباس.
فردا آمدم حرم. دیدم آن باربر دیروزی شیخ عباس قمی (صاحب مفاتیح الجنان) است!
✨یک ساعت هم که فراغت دارد، میگوید: بروم بار زوار امیرالمؤمنین را بردارم !✨
? @karballa_ir ?