فردایی دیگر
فردایی دیگر
مجله پاتوق فروردین و اردیبهشت 1386 - شماره 2
alidoosti@habil-mag.com
پیدایش انقلاب ها حکایت از آن دارند که عالمی که در مصدر قدرت است، دوران اش به پایان رسیده و عالم جدید در مطلع ظهور قرار گرفته است. اما عالم قدیم که نمی خواهد پایان خویش را پذیرا شود، در مقابل ورود عالم جدید به شدت مقابله می کند و عالم جدید هم که می داند فردا از آن اوست بی وقفه بر مبانی عالم قدیم می تازد. آثار این جدال در ساحت های تفکر (فلسفه علم)، هنر و سیاست مشهود است. انقلاب اسلامی نویدگر عالم جدید در حیات انسان ها و صبح صادق عالم بقیه اللهی در عالم هستی بود. در هنگام ظهور خویش در چنین مبارزه ای وارد شد و عالم مدرن هم که در آخرین مراتب نزول خود قرار داشت و نمی خواست پایان خویش را قبول کند به مقابله ای همه جانبه با انقلاب پرداخت.
سیدمرتضا که به مدد سلوک روح اللهی، معنای باطنی و حقیقی انقلاب اسلامی را به جان یافته بود و به ذوق حضور به عالم بقیه اللهی وارد شده بود، یافته بود که فردای عالم «فردایی دیگر» است که با فرداهای ترسیمی صاحبان امروز عالم بسیار متفاوت است و از آن جا که نسبت هستی بر این مبنا است که هیچ عالمی بدون خواست و مجاهدت تحقق نمی یابد، عالم فردای بقیه اللهی نیز مجاهدان خویش را می خواهد. لذاست که اگر به عمر مبارک آن شهید پس از تولد معنوی او1 نگاهی بیاندازیم هم واره او را در مجاهدتی عظیم جهت بازگشایی ساحت های مختلف عالم جدید می یابیم و از این جا است که تمام تلاش های او در عالم تفکر، هنر و سیاست تفسیر حقیقی خود را پیدا می کنند. سیدمرتضا در عالم تفکر با نقد مبانی تفکر و تمدن غرب همه گان را به گذشت از عالم غربی و ورود به عالم بقیه اللهی فراخوانده است. در عالم هنر با نقد و تحلیل هنر مدرن در گونه های مختلف هنری و بازتعریف حقیقی و اصیل دینی، راه را برای گذار از هنر غربی فراهم کرده است. در عالم سیاست نیز با دفاع جانانه از مبانی انقلاب اسلامی و نقد هژمونی لیبرال دموکراسی، افق های سیاست در عالم دینی را در مقابل دیدگان اهل نظر گشوده است و گواه همه ی این ها مقالات و کتاب های انتشاریافته ی آن عزیز است2.
او در این مجاهدت ها هم واره متذکر شأن تاریخی زمانه که هم آن شأن مجاهدت و قیام و گذر از عالم مدرن و بازگشایی ساحت قدس بقیه اللهی است بوده و گفتارمتن های فیلم های مستند او حکایت گر شهود او از این شأن تاریخی است.
شهادت او نیز به منزله ی مهر تأیید بر سلوک و مجاهدت او از جانب حضرت حق بود و بار دیگر اثبات این معنی که سرنوشت مقلدان خمینی جز شهادت نیست. اما متأسفانه بعد از شهادت او بسیاری بدون توجه به شأن باطنی و حقیقی سیدمرتضا و با غفلت از مقام جمع او، به سراغ تک ساحت های فعالیت های او رفته و درصدد تداوم راه اش برآمدند. اما در هم آن عوالم مستغرق شده و به ابتذال و روزمره گی کشیده شدند. و این نکته ای بودکه خود سیدمرتضا قبل از شهادت متذکر آن شده بود که : «آن چه در عالم هنر، تفکر و سیاست بیان می کنم از عالم مدرن نگرفته ام و از جایی دیگر است و هرکه بدون توجه به آن عالم دیگر و مقام جمع وارد این ساحات شود مستغرق خواهد شد3.» و حال ماییم و راه سیدمرتضا و تجربیات سال های بعد از سیدمرتضا.
امروز منتها الیه اروند، مرکز تاریخ است. از این جاست که عاقبت زمین معین می گردد. آیا قرن پانزدهم هجری قمری قرنی است که در آن کشتی طوفان زده ی تاریخ به ساحل آرام عدالت می رسد؟
(آوینی 1376: 21؛ گفتار متن فیلم «پاتک روز چهارم»)
این جاست که تو به ژرفای این روایت عجیب پی می بری و در می یابیگه چه گونه معرفت امام زمان شرط خروج از جاهلیت است. ببین که عصر جاهلیت ثانی چه گونه درهم فرو می ریزد و چه کسانی راه تاریخ را به سوی نور می گشایند؟
(آوینی 1376: 25؛ گفتار متن فیلم «تاریخ سازان چه کسانی هستند؟»)
جبهه های نبرد امروز جای گاه تحقق تاریخ آینده ی کره ی زمین است و آن چه این عهد را بر گرده ی ما استوار می دارد، پیمان ازلی است که پروردگار متعال از انسان گرفته است و الحق رزمندگان ما این راهیان تاریخ چه خوب از عهده ی ادای پیمان برآمده اند.
(آوینی 1376: 58؛ گفتار متن فیلم «بوی نان روستا»)
عصر حکومت جباران به پایان رسیده است و تاریخ به غایت الاهی خویش نزدیک و نزدیک تر می شود. خداوند جنو خود را از این سو و آن سو از شهرهای دور و ده کده های دورتر جمع می آورد و با دست آنان به ظلم و کفر یورش می برد. ما اکنون در فجر تاریخ واقع شده ایم و به اذن الله این نهضت را که از پشتوانه ی پنهان امداد غیبی مدد می گیرد تا طلوع ستاره ی ثاقب و برقراری حکومت جهانی عدل بر سرای جهان ادامه خواهیم داد.
(آوینی 1376: 87؛ گفتار متن فیلم «آزادی مهران»)
منبع:
آوینی، سیدمرتضا (1376). «گنجینه ی آسمانی». تهران: کانون فرهنگی هنری ایثارگران.
پی نوشت ها:
1. اشاره به حادثه ی سوزاندن دست نوشته ها و تراوشات ذهنی شهیدآوینی در بام خانه که از آن به تولد معنوی او تعبیر می شود.
2. البته آرا و نوشته های شهید آوینی هم چون تمام تحقیقات و آرای دیگر قابل نقد و بررسی علمی است. اما شأن جهادی او چیزی است که از همه گان ممتازش می کند.
3. شهید آوینی در سخن رانی ای که در اواخر حیات زمینی اش ایراد کرد قریب به این مضامین را بیان کرده است.