دفتر اول: ظهور فردای ظهور
دفتر اول: ظهور فردای ظهور
آن روزها گذشت تابستان با گرمایش و زمستان با سرمایش ولی وعده حق فرا رسید همه آماده پیکار با دشمن دون بودند. شبی را دیدم که همه در مناجات با قاضی الحاجات هستند… همه زیر لب یک چیز می خواستند و آن ملاقات با حق… ولی جمله زیبای یکی از آنان مرا وا داشت و آن کسی نبود جز عبدا… آن روز وعده داده شده فرا رسید و جمله رزمندگان آماده پیکار آن فرازی که زمزمه می کرد… خدایا هم چون که حضرت موسی (ع) و اصحابش را از رود نیل عبور دادی ما هم سربازان امام زمانیم.
خدایا در این روز از تو می خواهم مرا قوت دهی تا روحیه جنگیدن در برابر دشمنانت را داشته باشم. و آن روز وعده حق متجلی شد و امروز تجلی گاه وعده حق در سرتا سر گیتی نمایان شد و امروز ظهور فردای ظهور… .
آن روز وعده حق عملی شد وامروز وعده یاران روح ا… بار دیگر با ظهورمنجی عالم تاب عملی می شود و آن دست بیعت با مهدی زمان (عج) که با دم خدایی خویش جهان را در مسیر توحید سوق می دهد و فردا با نسیم روح بخش ظهور، خون سرخ شهدا را با قلم سبز فرج جهان را مزین می کند.