نقش انگلیس در سقوط و اخراج رضاشاه از ایران
نقش انگلیس در سقوط و اخراج رضاشاه از ایران
در روز ۲۲ شهريور سال ۱۳۲۰، راديو های انگليسی و دهلی گزارشهای شیطنتآمیز متعدد درباره ایران پخش کردند كه راهی جز استعفا برای رضاشاه نمانده و ظرف ساعات آينده او به خواست متفقين باید كناره گيری و خود را تسليم کند. اين اخبار ترس هواداران او را افزايش داده بود. ۳ روز بعد پايان كار رضاشاه رقم خورد!
محمدعلی فروغي نخست وزير دولت تازه، قبلا (۱۸ شهريور) پس از چند بار مذاكره با نمايندگان استعمار انگلستان و شوروی كه نيروهايشان بدون برخورد با مقاومت جدّي (به سبب مرخص شدن سربازان ايران) مجلس شوراي ملي را به تشكيل يك جلسه فوق العاده دعوت كرده و در اين جلسه، خود و وزير خارجه اش گزارشی از مذاكرات و مكاتبات و نيز آخرين تحولات و خواست دولتين انگلستان و شوروی به نمايندگان داده بودند و روشن شده بود كه دولت انگلستان مصمم به بركناری رضاشاه و تبعيد او (به عنوان زندانی دولت انگلستان) از ایران است! چون فروغی كه مورد بي مهری رضاشاه بود و شهرت به دوستی با انگلستان داشت به آن دو دولت وعده هايی داده بود؛ در پايان جلسه تقاضای راي اعتماد كرد كه مورد تاييد قرار گرفت. به اين ترتيب، همه، جز رضاشاه از توطئه و خواست نهايی استعمار انگلستان آگاه بودند. انگلستان كه در آغاز كار هم از رضاشاه و روی کار آمدنش حمايت میكرد، اما از سال ۱۳۱۴ هجري خورشيدی رضاشاه كه متوجه آلمان به دليل روی كار آمدن هيتلر شده بود و راه ناسيوناليستي در پيش گرفته بود، انگلیسیها هم درصدد بركنار كردنش برآمده بودند. رضاشاه با موسوليني هم روابط دوستانه برقرار كرده بود و با كمك او و بدون اطلاع انگلستان براي ايران نيروي دريايي به وجود آورده بود و با اين نيرو به اخراج انگلستان از مناطقی از خليج فارس دست زده بود که منافع انگلیس را تهدید میکرد. لذا شاه ایران را در نهایت ضعف از کشورش اخراج و به آفریقا تبعید کردند!
دكتر كيهانی زاده