15 مرداد 1396
من از دور آمدم آقا، پناهم ده که دلتنگم
غزل را می سرایم با دعا آهسته آهسته
برای شاه و سلطانم رضا آهسته آهسته
من از دور آمدم آقا، پناهم ده که دلتنگم
قسم بر اهل بیت مصطفی آهسته آهسته
سلام ای نور چشم فاطمه ای ضامن آهو
نگاهم کن مرا ای با وفا آهسته آهسته
زیارتنامه میخوانم ولی قلبم پر از درد است
و مشغولم به تسبیح و دعا آهسته آهسته
نگاهم سمت بالا گنبدت مجنون و مستم کرد
رَوَم سوی ضریحت چون گدا آهسته آهسته
گمانم قطعه ای از جنت الماُوا حریم توست
رسیدم من در آغوش خدا آهسته آهسته
فضای صحن سقاخانه شد میخانه ی زائر
کنم رو سمت ایوان طلا آهسته آهسته
چه زیبا و تماشایی خداوندا چه میبینم
شدم دیوانه ی این ماجرا آهسته آهسته
محیط صحن گوهرشاد و هم باب الجوادت را
رَوَد دُری صفت با دل ، نه پا آهسته آهسته
چه خوشحالم که میدانم دعایم استجابت شد
و می ایی دَمِ آخر شما آهسته آهسته
#محمد_دری_صفت