فضایل اخلاقی امام حسین علیه السّلام
فضایل اخلاقی امام حسین علیه السّلام
امام حسین علیه السّلام علاوه بر فضایل معنوی و اخلاقی، در امور اجتماعی و سیاسی نیز بسیار «کیس» و باهوش بود و به بیان مولا علی علیه السّلام از این نظر نیز بهترین مؤمنان به حساب می آمد. امام حسین علیه السّلام عنصر اندیشه و تدبیر بود. از این رو، با این که بیش از هزار و سیصد و هفتاد سال از انقلاب و نهضت او می گذرد، هر سال و هر روز شور مردم نسبت به یاد او بیشتر می شود.
منبع : زندگانی امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام، کیاست و تدبیر
امام حسین علیه السّلام عنصر اندیشه و تدبیر بود. از این رو، با این که بیش از هزار و سیصد و هفتاد سال از انقلاب و نهضت او می گذرد، هر سال و هر روز شور مردم نسبت به یاد او بیشتر می شود و فرمایش پیامبر اسلام را تداعی می نماید که: عشق و عطش مردم نسبت به… امام حسین علیه السّلام علاوه بر فضایل معنوی و اخلاقی، در امور اجتماعی و سیاسی نیز بسیار «کیس» و باهوش بود و به بیان مولا علی علیه السّلام از این نظر نیز بهترین مؤمنان به حساب می آمد.[1]-[2] اگرچه امام حسن علیه السّلام برادر بزرگ امام حسین علیه السّلام بود و مسئولیت اجتماعی و حکومتی و امامتی را بر عهده داشت، ولی فوق العاده به افکار و شخصیت حضرت سید الشهداء احترام می گذاشت و می گفت: با دیدن حسین، به یاد پدرم می افتم و مانند پدر احترامش می گذارم».
(«کان الحسن یعظم الحسین،حتی کانه اسن منه! و قال الحسن علیه السّلام: انی لاها به کهیبة امیر المؤمنین») تاریخ زندگی آن حضرت نشان می دهد که: وقایع مختلفی بین او و دشمنان پیش آمد و در تمام موارد، حسین بن علی پیروز بود. اینک به چند مورد اشاره می نماییم:
نمونه هایی از کیاست و تدبیر امام حسین علیه السلام
مورد اول
روزی طرفداران معاویه به ریاست «عمرو عاص» با امام حسین علیه السّلام در مسائل سیاسی و اجتماعی به بحث و مناظره پرداختند و از هر دری سخن گفتند.
در تمام موارد، آن حضرت پیروز شد و با بیان حقایق، آنان را مفتضح ساخت. «معاویة بن ابی سفیان» که ناظر مناظره بود، گفت: ای عمرو عاص! تو را به حق من ساکت باش؛ زیرا حسین در تدبیر و سیاست، مانند پدرش علی است و نمی توان او را مغلوب ساخت!. ( «بحقی علیک الا سکت، فانه ابن علی بن ابی طالب»)[3]
مورد دوم
معاویه و عمرو عاص و سایر اندیشمندان اموی، در اثنای جنگ صفین نقشه ای کشیدند تا بدین طریق بین علی و اولادش اختلاف بیندازند. برای اجرای آن، عبید الله بن عمر را به حضور امام حسین علیه السّلام فرستادند تا به او بگوید: ای حسین! پدرت علی با شمشیرش میان قریش اختلاف انداخته و آنان را با خود دشمن ساخته است. از طرف دیگر، او را متهم کرده اند که وی قاتل عثمان است؛ بنابراین، زیر بار او نمی روند. ما اینک آماده ایم با تو بیعت کنیم و دیگران نیز آمادگی دارند تو را به خلافت بپذیرند. شما آماده شوید مقدمات این کار را فراهم نمایید.
امام حسین علیه السّلام با شنیدن این سخنان مسموم و شیطنت آمیز، فرمود: هرگز این درخواست را نمی پذیرم. سوگند به خدا، لحظه ای به خدا و پیامبر و جانشین به حق رسول خدا کافر نمی شوم. ای انسان سگ صفت! از من دور شو، شیطان تو را فریب داده و با پیروی از معاویه و یارانش از دین خدا خارج گشته ای. («کلا، والله لا اکفر بالله و برسوله و بوصی رسول الله، اخس و یلک من شیطان مارد، و قد اخرجک من دینک باتباع القاسطین»)[4]چون پسر عمر، واکنش امام حسین را به معاویه رسانید، او گفت: راستی حسین پسر علی است؛ هرگز فریب نمی خورد.(«ان الحسین بن علی، لا یخدع، وهو ابن ابیه»)[5]
مورد سوم
سرزمین شام، اوایل خلافت عمر در سال ۱۴ هجری فتح شد. فرمانداری آن، نخست در اختیار یزید بن ابی سفیان بود و سپس در سال ۱۸ هجری به دست معاویة بن ابی سفیان سپرده شد که تا سال ۶۰ هجری حکومت کرد.
معاویه طبق اسناد معتبر اهل سنت، اعتقادی به اسلام نداشت. («انه کان ملحدا لایعتقد النبوة»)[6]
پسر او یزید، بدتر از پدر، دشمن اسلام بود. امام حسین علیه السّلام برای اصلاح جامعه آن روز، دست به کار شد و در مکه و مدینه و مشاعر مقدسه، به افشاگری پرداخت. سرانجام انقلابی ماندگار را برنامه ریزی کرد. بدین منظور، شخصیت های تاثیرگذار و خاندان خود را با خویشتن همراه کرد تا پس از شهادت او، نهضت مقدسش را منحرف ننمایند و…طبری، مورخ بزرگ اهل سنت می نویسد: یزید با کشتن امام حسین علیه السّلام احساس غرور و شادمانی می کرد؛ ولی خاندان آن حضرت با بیان حقایق و ستم های یزیدی، حتی پایتخت بنی امیه را به خطر انداختند؛ چنان که جاسوسان گزارش کردند: هرچه زودتر اهل بیت را از شام دور کن و یزید به ناچار رویه محبت به آنان را درپیش گرفت.[7]
نتیجه
امام حسین علیه السّلام عنصر اندیشه و تدبیر بود. از این رو، با این که بیش از هزار و سیصد و هفتاد سال از انقلاب و نهضت او می گذرد، هر سال و هر روز شور مردم نسبت به یاد او بیشتر می شود و فرمایش پیامبر اسلام را تداعی می نماید که: عشق و عطش مردم نسبت به شهادت حسینی و عزای او، روز به روز بیشتر می شود.
(«ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا»)[8] بنابراین، ما پیروان او نیز وظیفه داریم در کارهای خود، به جای شعارهای احساسی، با تدبیر و اندیشه حرکت نماییم و به فرموده حضرت امام خمینی رحمة الله علیه: «زمان و مکان» دو عنصر اجتهادند. پس باید شرایط زمان و مکان را در نظر بگیریم و عواقب کارهایمان را بسنجیم که مولا علی می فرماید: «اعقل الناس انظرهم فی العواقب؛[9]عاقل ترین مردم، کسی است که توجهش به نتیجه و آینده امور معطوف گردد.»
پی نوشت ها
[1] غرر الحکم، ح۳۰۰۹.- میزان الحکمة، ج۳، ص۲۷۵۰.
[2] سفینةالبحار، ج۱، ص۲۵۸ (۲ جلدی).
[3] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۰۹.
[4] موسوعة کلمات امام حسین، ص۱۴۲.
[5] موسوعة کلمات امام حسین، ص۱۴۲.
[6] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۲۹.
[7] بررسی تاریخ عاشورا، ص۲۲۸.- کامل بهایی، ص۳۰۲.
[8] مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۳۱۸.
[9] غررالحکم، ح۳۳۶۷.