فتح قلعه خیبر
فتح قلعه خیبر
کتاب امام علی (ع) در شعر فارسی (جلد 2)
فتح قلعه خیبر[274]ای زیر دستِ دستِ نوالت هزار دست
وی دست گیر هر که شد او را ز کار دست
مبعوث شد نهان به رسالت چو مصطفی
دادی به دست او تو نخست آشکار دست
فخر بشر، رسول خدا، ختم انبیا
روز غدیر کرد تو را در کنار دست
بردت چو بر فراز سر و کرد جانشین
دادت به حکم حق، به صغار و کبار دست
نیک و بد صحابه، یکایک به بیعتت
دادند بی سخن ز یمین و یسار دست
بر رُست چون ز نخل خلافت گل خلاف
آراست این به گل سر، و زد آن به خار دست
بر پای آن که پای به دوشش گذاشتی
کردت گه شکستن بت، زر نثار دست
بر دوش او چو پای نهادی غریب نیست
گردد گرت به دامن عرش استوار دست
چون خواست فتح قلعه خیبر، رسول و داد
جمعیت سپاه به پای حصار دست
کردی ز قلعه قلع، به یک دست در گشا
آن در، کش از گرانی بستی هزار دست
چون بر سریر عدل، دهی تکیه روز حکم
دادت در اختیار چو پروردگار دست،
نه می زند پلنگ به ران غزال چنگ
نه می برد عقاب به زلف شکار دست
آذر بیگدلی
دیوان لطف علی بیک آذر بیگدلی / 28