عوامل آرامش روانی
عوامل آرامش روانی
مجله اشارات پاییز سال 1392 شماره 152
1. انس
یکی از عوامل آرامش روان، انس با خداوند است که در مواردی از کلام امام سجاد علیه السلام نیز این نتیجه به دست می آید: «اَنْتَ مَوْضِِعُ اُنْسی فی الْخَلْوَةِ اِذا اَوْحَشَنی الْمَکان»، «یا اُنْسَ کلِ غَریبٍ مُفْرَد»، «سَیدی أَنتَ…. أُنْسی فی کلِ خَلوةٍ و وحدةٍ»، «الهی و من ذا الذی أَنَسَ بِقُرْبِک فَابْتَغی عَنْک حِوَلاً»، «فاذا اَوْحَشَتْنی الْغُربَةُ آنَسَنی ذِکرُک وأِذا کثُرَتْ عَلَی الْهُموم لَجَأتُ اِلی الِأسْتِجارَةِ بک»، «یا أنسی فی کل وحشة» و«و غمی لایزول الا قربک. .. و وسواس صدری لایزیحه الا امرک».
امام انس با خدا را به هنگام وحشت، سبب آرامش برمیشمارد.
2. برخورداری از مواهب دنیوی
«و تُنِیلُنی اَلْمَسَرَّةَ بِمَواهِبِ اَلْغامِک».
برخوردار شدن از نعمتهای دنیوی، موجب دلگرمی و آسایش فرد از نظر جسمی و روانی میشود؛ تا جایی که در روایتی آمده است: سعادت و خوشبختی در سه چیز است: مرکب راهوار، همسر خوب و خانه وسیع.
امام سجاد علیه السلام نیز در این بند از دعا عرضه میدارد «خدایا، با بذل و عنایت نعمتهایت مرا شاداب گردان».
3. صبر
یکی از عوامل دیگر که موجب آرامش روانی است، مقابله درست با گرفتاریها و مشکلات است که از آن به صبر تعبیر می شود؛ زیرا هنگامی که فرد در مقابل مشکلات می تواند شکیبا باشد، به یقین دچار پریشانی نخواهد شد: «یا من جعل الصبر عوناً علی بلائه».
4. پناه بردن به خداوند
از آنجا که خداوند متعال مظهر قدرت و توانایی است و انسان ضعیف هم به دنبال پناهگاهی مطمئن و مقتدر است، در منابع اسلامی، پناه بردن به او، به عنوان عاملی در اطمینان بخشی به انسان معرفی شده است. برای مثال در سوره یوسف، از زبان حضرت یعقوب علیه السلام می خوانیم: «اشکوا بثّی و حزنی الی الله».
در کتاب صحیفه سجادیه نیز این عامل چند بار تکرار شده است: «واعتَصَمْتُ بِالله الذی مَن اعتصَمَ به نَجی مِن کلِّ خَوْف»، «لبیک لبیک.. . وتَخَلَّصَ مَنْ اِعْتَصَمَ بِک» و «اَمِنَ الْمُعْتَصِمُ بک».
5. رحمت الهی
با امید به رحمت الهی و مشاهده نشانه هایی از لطف خداوند، فرد به ثبات روانی نزدیکتر می گردد و به اصطلاح عامیانه، دل فرد قرص می شود. امام چهارم در دعایی این رحمت را از خداوند تقاضا می کند: «وارحمنی رَحْمَةً تَشْفِی بِها قَلْبی مِنْ کلِّ شُبْهَةٍ مُعترضة».
6. امیدواری به خداوند
معمولاً افرادی که اختلال افسردگی دارند، همراه ناامیدی هستند؛ در مقابل، افراد بهنجار و متعادل و با نگرش مثبت، به آینده، امکانات گوناگون و نعمت های موجود امیدوارند. افراد با نگرش دینی، این احساس را دارند که قادر مطلق، از همه برای امیدواری سزاوارتر است.
در دعاهای امام سجاد علیه السلام، چنین امیدی موج می زند. بندهایی از صحیفه را که در آن امید به خداوند عامل آرامش روانی معرفی شده، مرور می کنیم: «اَسْئَلُک بِکرَمِک اَنْ تَمُنّ عَلَی… مِن رجائِک ما تَطْمَئِنّ به نفسی»، «اِنْ کان جُرمی قد اَخافَنی مِن عُقوبَتِک فانّ رجائی قد اَشْعَرَنی بالْاَمْنِ مِنْ نعمتک»، «الهی بَقْیتُ بین خَوفٍ و رجاءٍ؛ خوفُک یمُیتُنی و رجاءک یحْیینی» و «کیف اَخافُ و اَنتَ رجائِی».
7. انس با قرآن
تلاوت قرآن، موجب آرامش فرد می شود. تحقیقات فراوانی این مسئله را در بهبود جسمانی و روانی افراد مبتلا گزارش کرده است. امام سجاد علیه السلام نیز در دعاهای خود، از خداوند توسعه شخصیتی و بسط اطمینان خاطر را در پرتو بهرهوری از قرآن کریم تقاضا کرده است: «و اَنْ تَشرحَ بِکتابک صَدرِی و تَحُطََّ بِتِلاوتِه وِزری»، «واجعلنا مِمَّنْ… یسکنَ فی ظِلِّ جِناحِه» و«و اَدِمْ بالقُرآن صَلاح ظاهِرِنا و اَحْجُبْ بِه خَطَراتِ الوَساوِسِ عن صِحّةِ ضَمائِرِنا و اغسِل به دَرَنَ قُلوبِنا و عَلائِقِ اَوزارِنا».
8. ذکر
اشتغال به ذکر و نام الهی که زیباترین ذکرهاست، خوشایندترین فکرها و احساسها را برای انسان به دنبال دارد و مانع پرداختن به افکار منفی میشود. این فن در دعایی از امام سجاد علیه السلام چنین آمده است: «و لاتَطمَئِنّ القُلوبِ الّا بِذِکراک و لاتَسکن النُفوسُ الاعندَ رؤیاک».
9. محبت الهی
یکی از نیازهای اساسی انسان، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن است و ارتباط با مهربانترین مهربانان، پاسخی است کامل به این خواسته عمومی بشر: «فإنّ مُحَبَتی لَک قَدْ آمنَتِْنی».
10. نشاط
شادی و شادابی، نقش مهم و سازنده ای در ایجاد و حفظ حالت تعادل روانی در انسان دارد. انسان در مقابله با مشکلات زندگی دنیوی، نیازمند روحیه ای همراه با نشاط و سرزندگی است. درخواست نشاط از خداوند، در زبور آل محمد صلی الله علیه و آله در چندین مورد آمده است. برای نمونه، امام سجّاد علیه السلام در دعا بر پاسداران مرزهای اسلامی عرضه می دارند: «و مَتِّعْهُ بالنشاط»، «اللّهمّ ارزقنی… القُوَةَ و النِّشاط» و «وطامِنَنَّ عَلینا بِالنِّشاط».
موانع آرامش
1. اتلاف وقت به باطل
امام چهارم در دعای ابوحمزه ثمالی، با ادبیاتی نیایشی به همه اعلام می کند که اتلاف وقت و هم نشینی با انسان های بی هدف و وقت گذران، عاملی برای ناآرامی و دور شدن از کانون آرامش، یعنی خداوند است: «او لعلک رایتنی آلفُ مجالس البطالین فبینی و بینهم خلّیتنی».
2. ارتکاب گناه
از عبارات امام سجاد علیه السلام در یافت می شود که گناه، سبب حرمان و سرگردانی می شود و می تواند یکی از عوامل سلب آرامش باشد: «فانی قد بهتُّ و تَحَیرتُ مِن کثرةِ الذُنوُبِ مع العِصیان»، «الهی انا الذی قَتَلتُ نَفْسِی بسیفِ العِصیانِ، حتی استوجبتُ منک القَطیعَة و الحِرمان» و «اِن اَوْحَش ما بَینی و ما بَینَک فرطَ العصیان و الطغیان فقد آنسنی بِشرَ الغفران و الرضوان».
3. آرزوهای طولانی
آرزوهای طولانی، درگیری ذهنی پدید میآورد و فرد را از آرامش دور می کند. در بندی از دعاهای امام چهارم این مانع آرامش چنین گزارش شده است: «و لاتَجْعلنی مِمَّن طَوَّلََتْ لَه فی الدنیا اَمَلَهُ و قد اِنْقَضی اَجَلَهُ و هو مَغبوُن عَمَله».
4. دیگر موانع
در خواسته های چهارمین امام، موانع دیگری برای آرامش شمرده شده که حضرت از آنان به خدا چنین پناه می برند:
وامنن علینا بالنشاط و اعذنا من
الفشل (سستی، کاهلی)
والکسل (تنبلی در کار و وظیفه)
و العجز (ناتوانی)
والعلل(بیماریهای موجب گرفتاری)
و الضرر(آزار، گزند، بیماریهاةی که شخص را از کار و کوشش باز بدارد)
و الزّجر(راندن، تشر زدن)
و الملل (آزردگی، ملامت، ستوه)
والریاء (کار برای غیر خدا)
والسمعة (تمایل به تمجید شدن)
و الهوی(پیروی از خواسته های بی انتهای دل)
والشهوة (خواستنی های پی در پی)
والْاَشِر (سرکشی)
و الْبَطَر (خود پسندی ناشی از ثروت ومال، بد مستی، تکبر)
و الْمَرِح (سرمستی، ناز و کبر فروختن)
و الخیلاء (تکبر، خود پسندی)
و الجدال (بحث دور از منطق)
والْمِراء (بگو و مگوکردن)
و السّفه (نادانی)
و العُجب (خود بزرگ بینی)
و الطَیش (سبک سری، کم خردی، بی فکری، شتاب کاری)
و سوء الخلق (بداخلاقی)
و الغدر (پیمان شکنی، بی وفایی)
و کثرة الکلام فی ما لاتحب (پرحرفی در آنچه محبوب خدا نیست)
و التّشاغل بما لایعود علینا نفعه (مشغول شدن در آنچه سودی ندارد)
«و طَهِّرنا من اتباع الهوی و مخالطة السفهاء و عصیان العلماء والرغبة عن القرّاء و المجالسة الدّناة… حتّی توردنا جنّتک غیر معذّبین؛ و ما را از پیروی هوای نفس، همراهی با نادانان، نافرمانی از عالمان دین، دوری از اهل قرآن و هم نشینی با انسان های پست، پاک ساز تا مقصد و فرودگاه ما بهشت تو باشد».