علت این حق کشیها
علت این حق کشیها
کتاب درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (3)
علت این حق کشیهاولی بنظر نگارنده این حق کشیها و بی انصافیها ریشه سیاسی دیگری دارد و مسئله از جای دیگر سرچشمه گرفته، که شاید امثال ابن کثیرها نیز دانسته و یا ندانسته در مسیر آن جریانات سیاسی قرار گرفته و بی اراده و یا بی اطلاع اینگونه قضاوت ها را کرده و حقیقت را نادیده گرفته اند…
و همین جریانات سیاسی و تبلیغات وسیع دستگاههای خلافتی بنی امیه و پس از آنها بنی عباس بود که هر جا به فضیلتی از خاندان امیر المؤمنین علیه السلام و فرزندان آنحضرت میرسیدندآنرا نادیده گرفته و یا با هزار و یک بهانه غیر موجه در صدد انکارآنها بر می آمدند… و هر جا از پدران و یا خاندان اموی و عباسی سخن بمیان آمده بهر تار موئی متشبث شده تا بلکه بتوان آنرابصورت طنابی در آورده و برای اجداد خود یعنی پدران اموی وعباسی خود فضیلتی بتراشند…
و گرنه کدام مورخ با انصافی است که نداند عباس بن عبد المطلب که تا سال هشتم و تا ماجرای فتح مکه در میان
[130]مشرکین و در مکه بسر می برده و در جنگ بدر یکی از چند نفر ازسران قریش و ثروتمندان معدود مکه بود که مخارج لشکر قریش را بعهده گرفته و می پرداخت، و از این طریق بزرگترین کمک مالی را به لشکر کفر می نمود، و خود نیز در جنگ شرکت کرده و بالاخره نیز بدست مسلمانان اسیر شد…
و حتی در فتح مکه نیز با هر تدبیری بود ابو سفیان یعنی سرسخت ترین دشمنان اسلام را از مرگ نجات داد… و از دست سربازان اسلام و شمشیر خشم ایشان او را رهانید و از رسول خدابرای آن دشمن خدا امان گرفت… و… و با اینحال او را جزءمسلمانان صدر اسلام دانسته و حتی مسلمانی خالص و متعهدبحساب آورد، و جالب تر اینکه بسیاری از اهل تاریخ معتقدند او در همان سالهای قبل از هجرت مسلمان شده بود وبدستور رسول خدا پس از هجرت در مکه ماند و اسلام خود راپنهان می داشت تا بتواند از اخبار قریش مطلع شده و برای رسول خدا جاسوسی کند و خبرها را به آنحضرت گزارش کند… و درجنگ بدر هم از روی اکراه شرکت جست و قلبا نمی خواست شرکت جوید ولی برای هم رنگ جماعت شدن در آنجا حضوریافت(4). . .
[131]اما ابوطالب با آنهمه ایثارگریها و فداکاریها و حمایتهای علنی و تحمل سختیها و شدائد در راه دفاع از اسلام و رسول خدا (ص) در داستان صحیفه ملعونة و پناه بردن به شعب ومشکلات دیگر، و تا ساعات پایانی عمر و در بستر مرگ نیزلحظه ای از حمایت بیدریغ خود از آنحضرت دریغ نکرد و دربسیاری از موارد برای دفاع از رسول خدا (ص) جان خود وعزیزانش را بخطر انداخت با اینحال آن جناب بگفته اینان کافراز دنیا رفته و در آخرت نیز در «ضحضاحی» و گودالی از آتش میباشد؟ ! و اینهمه دچار حق کشی و بی مهری اینان قرار گیرد؟ ! و برای اینکه سخن را کوتاه کنیم و شما را برای تحقیق بیشتر دراین باره بجای خود موکول کنیم همین قدر می گوئیم جناب ابوطالب در این باره جرمی نداشته جز اینکه پدر علی بن ابیطالب علیه السلام بوده، و چون دشمنان اموی و عباسی امیر المؤمنین در
[132]صدد محو نام علی علیه السلام و فضائل آنحضرت بوده اند کسانی هم که با آنحضرت رابطه و خویشاوندی نزدیک داشته اند مشمول این حق کشی و دشمنی شده اند، و از ترکش گلوله های خشمگین و بغض آلود آنان جان سالم بدر نبرده اند… ! و سیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون.
اکنون که سخن بدینجا رسید این قسمت را نیز از روایت ابن شهر آشوب در مناقب آل ابیطالب بشنوید:
«روی ابو ایوب الانصاری ان النبی صلی الله علیه و آله وقف بسوق ذی المجاز فدعاهم الی الله، و العباس قائم یسمع الکلام، فقال: اشهد انک کذاب، و مضی الی ابی لهب و ذکر ذلک فاقبلاینادیان ان ابن اخینا هذا کذاب، فلا یغرنکم عن دینکم، قال و استقبل النبی صلی الله علیه و آله ابوطالب فاکتنفه، و اقبل علی ابی لهب و العباس فقال لهما: ما تریدان تربت ایدیکما، و الله انه لصادق القیل، ثم انشا ابوطالب:
انت الامین امین الله لا کذب
و الصادق القول لا لهو و لا لعب
انت الرسول رسول الله نعلمه
علیک تنزل من ذی العزة الکتب(5)
یعنی ابو ایوب انصاری روایت کرده که رسول خدا (ص) در
[133]بازار «ذی مجاز» (6)ایستاد و مردم را به خدای یکتا دعوت کرد وعباس نیز ایستاده بود و سخنان آنحضرت را گوش میداد، و (چون این سخن را شنید) گفت: گواهی میدهم که تو براستی دروغگوهستی! و نزد ابو لهب (عموی دیگر آنحضرت) رفته و ماجرا را به او باز گفت و در اینوقت هر دوی آنها پیش آمده و فریادمی زدند:
براستی که این برادرزاده ما دروغگو است شما را از آئینتان فریب ندهد!
ابو ایوب گوید: ولی از آنسو ابوطالب به استقبال رسول خدا (ص) آمده و او را تحت حمایت و لطف خویش قرارداده و به سوی ابو لهب و عباس رو کرده بدانها گفت: (از او) چه می خواهید؟ ای بدبختها! (7)بخدا سوگند که او راستگو است، سپس این دو شعر را سرود (که ترجمه اش چنین است) .
تو براستی امین هستی، امین خدا نه دروغگو، و راستگو
[134]هستی و از روی هوا و هوس سخن نمی گوئی تو رسول هستی رسول خدا که ما آنرا می دانیم، و بر تو از سوی خدای دارای عزت کتابها نازل میشود و اکنون خود قضاوت کنید!
4 - و این متن عبارت «الاصابة فی معرفة الصحابه» است که گوید:«و حضر بیعة العقبه مع الانصار قبل ان یسلم و شهد بدرا مع المشرکین مکرهافاسر فافتدی نفسه و افتدی ابن اخیه عقیل بن ابیطالب و رجع الی مکه فیقال انه اسلم و کتم قومه ذلک و صار یکتب الی النبی بالاخبار…» (الاصابة ج 2 ص 263) . و در «تهذیب التهذیب» گوید: «… و عن عکرمه عن ابن عباس اسلم العباس بمکه قبل بدر…» (ج 5 ص 122) و روایات دیگری که در کتابهای تاریخی در این زمینه هست و از چند جهت موردسؤال و تردید است.5 - مناقب آل ابیطالب ج 1 ص 51. بحار الانوار ج 18 ص 203.6 - اعراب زمان جاهلیت در هر سال چند بازار مهم در جاهای مختلف سرزمین حجازترتیب می دادند که یکی از آنها «بازار ذی المجاز» بوده و ذی المجاز نام جائی است در نزدیکی عرفات.7 - شیخ طریحی در معنای جمله «تربت یدیک» تحقیق جالبی دارد که برای اهل تحقیق مراجعه بدان لازم است و ما در اینجا مناسب ترین معنا را بنظر خود انتخاب کردیم.