27 مرداد 1396
?تقدیم به نگاه باصلابت برادر شهیدم #محسن_حججی ? که غم شهادتش برایم تداعی روضه ی گودی قتله گاه اربابم حسین و نگاه آخر مولا به خیمه ها بود…?? خواهرم حواست هست؟ بهترین،پاکترین، خالصترین و مفیدترین جوانان وطنت دارند سر و جان میدهند، تا حریم وجود تو… بیشتر »
نظر دهید »
26 مرداد 1396
لبیک یا زینب: ? داستان اسارت… ♦️چه تقارن عجیبی است بعد از ۳۰ سال درست در زمان سالگرد آزادی فرزندان غیور این مرزو بوم دوباره فرزندی دیگر با سه نسل اختلاف با اسارتش تاریخ ساز شد… و عجیب تر اینکه همگی اسیر شدند تا امامشان را به اسارت… بیشتر »
26 مرداد 1396
? *کرامات شهیدان* ? ? *شهید سید مجتبی صالحی خوانساری* ?پدرم شهید شده بود و مادرم برای مراسم به خوانسار رفته بود. مدرسه برگه امتحانات ثلث دوم را بهم دادن و گفتن به تایید مادرت برسان. شب قبل از خواب به این فکر می کردم که با وجود شهادت پدرم و غیبت مادرم… بیشتر »
26 مرداد 1396
?نزدیک منزل در یک مغازه سبزی فروشی کار می کردند. آنجا ده تومان به ایشان می دادند. تقریباً 10 الی 15 روز به آنجا رفتند. یک روز بعد از ظهر دیدم به خانه آمدند. یک بیل و کلنگ هم گرفته اند. گفتند: از فردا می خواهم سر گذر بروم. گفتم: اینجا کارش خوب است. 10… بیشتر »
26 مرداد 1396
?عطش?? روز های آخر عملیات خیبر بود.پیرمرد صورت و دهانش مجروح شده و افتاده بود.? حجم آتش دشمن به قدری وسیع بود که کسی قادر به کمک نبود.همانجا در دام بعثی ها افتادیم.? پیرمرد تا مدتی نمیتوانست غذا بخورد.اما خیلی به بچه ها روحیه میداد.بادیدن او فراموش… بیشتر »