شبهه در روایات زیادی در مورد قیام قبل از قائم ع در این خصوص امده است
شبهه
در روایات زیادی در مورد قیام قبل از قائم ع در این خصوص امده است:
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
مَا خَرَجَ وَ لَا یَخْرُجُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ إِلَى قِیَامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِیَدْفَعَ ظُلْماً أَوْ یَنْعَشَ حَقّاً إلَّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِیَّةُ، وَ کَانَ قِیَامُهُ زِیَادَةً فِی مَکْرُوهِنَا وَ شِیعَتِنَا
” کسى از ما اهل بیت براى دفع ظلمى یا گرفتن حقى قبل از قیام قائم ما، قیام نکرده و نمىکند، مگر به مصیبت و بلیّه دچار مىشود و قیامش سبب ازدیاد کراهت و رنج ما و شیعیان ما مىشود.
صحیفه سجادیه، «مقدمه» - ص 12
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=249146
سند این روایت همان سند صحیفه ی سجادیه است که از معتبرترین کتب شیعه است .
آیت الله سید علی حسینی میلانی این روایت را تصحیح کرده است :
http://www.al-milani.com/farsi/qa/qa.php?cat=7
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
اين روايت گذشته از ضعف سند آن و تعارض با روایات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مسئله تقیه، در صدد اين نيست كه اصل جواز قيام را ردّ كنند، بلكه پيروزي را نفي مي كند یعنی در خارج اگر کسی قبل از ظهور قیام بکند،(بخاطر دلائلی مانند عدم وجود یار و یا امکانات و غیره) پیروز نمی شود؛ زيرا اگر مراد نفي جواز قیام باشد ، در این صورت قيام امام حسين(ع) همچنين قيام زيد بن علي و حسين بن علي شهيد فخ و… است !! در حالی که بدون ترديد، اين قيامها مورد تأييد ائمه(ع) بوده است.
بنابراین عدم پيروزي قيام، دليل بر نفي تكليف به قيام نيست
همچنانکه آیت الله منتظری در خصوص این روایت و روایات دیگر می نویسد:
أقول : مضافاً إلى ما مرَّ من الخدشة في سند الخبر ، والى احتمال كون هذا السنخ
من الأخبار من مختلفات أيادي خلفاء الوقت لصرف العلويين عن الخروج عليهم
وإِيجاد روح اليأس فيهم وصرف الناس عن التوجّه إليهم والدخول تحت رايتهم : ان
مفاد الخبر كما ترى هو ان رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله وسلم ) أسرّ بملك بني أمية وطوله مدّة ألف شهر إلى علىّ وأهل بيته ومنهم الحسين الشهيد قطعاً . والإمام الصادق ( عليه السلام ) قال : ” ما خرج ولا يخرج منا أهل البيت . . . ” ، فكلامه يشمل خروج الحسين ( عليه السلام ) أيضاً ، فلو كان بصدد التخطئة للخروج لكان مفاد الحديث تخطئة خروج الحسين ( عليه السلام ) أيضاً . فيعلم بذلك ان المراد بالخبر - على فرض صدوره - ليس هو بيان الحكم الشرعي وان الخروج جائز أو غير جائز ، بل بيان أمر غيبي تلقاه الإمام ( عليه السلام ) من أجداده ، وان الخارج منّا لا ينجح مأة بالمأة بحيث لا تعرض له البلية . والمصائب مكروهة للطبع قهراً . وليس كل مكروه للطبع مكروهاً أو حراماً في الشرع ، بل عسى أن تكرهوا شيئاً وهو خير لكم وتترتب عليه بركات من جهات اخر .
فلا يدلّ ذيل الحديث أيضاً على تخطئة الخروج والقيام . وقد مرَّ أن إِخبار رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله وسلم ) بشهادة الحسين ( عليه السلام ) أو شهادة زيد بالآخرة لم
يمنعهما عن الخروج ، بعد اقتضاء التكليف للدفاع عن الحق والأمر بالمعروف والنهي
عن المنكر وإِتمام الحجة على كثير ممن اشتبه عليه الحق ، مع تحقق الشرائط من
دعوة رؤساء الكوفة وقواتها المسلّحة واخبار رائد الإمام مسلم بن عقيل بصدق
الداعين وبيعتهم . كيف ! ولو لم يكن للخروج أيّة فائدة إِلاّ ظهور خباثة بني أمية وبروز باطنهم و
منتظری حسین علی، دراسات فی ولایه الفقیه، اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی ج1 ، ص255-257
خلاصه سخن او این است که بر فرض صحیح بودن سند همه آنها:یا اخبار از آینده و حاکم شدن دشمنان شیعه (مثل بنی امیه و بنی عباس) و شکست قیام های شیعیان است و در صدد نفی و تحریم قیام برای امر به معروف و نهی از منکر نمی باشد. و این روایات در صدد این است که شیعیان را از همراهی با مدعیان امامت باز دارد.
یا در صدد این است که شیعه را از عجله در قیام قبل از تهیه مقدمات لازم و فراهم شدن شرایط نهی نماید. یا در صدد این است که بفرماید قیامی که صد در صد موفقیت آمیز باشد قبل از قیام قائم، نخواهد بود و قیام های شیعه قبل از قائم یا شکست می خورد یا فقط به مراحلی از موفقیت می رسد و از رسیدن به موفقیت هایی ناکام است.
یا…
بنابراین این روایت اصلا ربطی به نفی قیام ندارد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات