سیره مردان آسمانی
سیره مردان آسمانی
مجله نامه جامعه مرداد 1389، شماره 71
مشکلات عصر امام سجاد علیه السلام
امام علی بن الحسین علیه السلام رسالتی ویژه در تاریخ اسلام داشته است. ایشان می باید ناظر شهادت مظلومانه عزیزترین کسانی باشد که منادیان اسلام منهای سلطه و سلطنت بودند و پیام آور حقایقی باشد که استبداد زمان، سعی در تحریف و زدودن آن داشت. امام سجاد علیه السلام رسالت پیام آور بودن عاشورا را بر دوش کشید تا مردم دریابند که آنچه مفتیان درباری، درباره کشته شدن گروهی خارج از دین می گویند، تا چه پایه بی اساس است. ایشان نستوهانه به روشنگری پرداختند و اگرچه بارها و بارها نزدیک بود که تاوان کلام حق پویش را با خون خود بپردازد، اما از مسئولیت حقیقت گستری دست نکشید و الگویی برای دین داران راستین تاریخ شد که در تاریک ترین اعصار که زر و زور و تزویر، پندار و گفتار و کردار ملتی را به بند می کشند، باز می توان رسالت حق گویی را به جای آورد.
بزرگ ترین مسئولیت های سیاسی امام سجاد علیه السلام زنده نگه داشتن یاد و پیام واقعه جان سوز کربلا بود؛ زیرا این امر از یک سو، بستری مناسب را برای احیای فرهنگ جهاد و شهادت در جامعه خمود و خاموش آن عصر فراهم می آورد و از دیگر سوی با ایجاد نفرت و انزجار عمومی بر ضد دژخیمان اموی، به سیلی ویرانگر از خشم مقدس مسلمانان برای مجازات و انتقام از جنایت کاران به حریم اهل بیت علیهم السلام منجر می شد. امام سجاد علیه السلام با تمام توان و همه همت خویش، این مسئولیت سترگ را به فرجامی شایسته رساند. اشک ها و حسرت های پی در پی امام بر شهیدان کربلا، یادآوری رخداد عاشورا، سفارش و تأکید بر زیارت امام حسین علیه السلام و سجده ها و نمازها بر تربت پاک پدر، همه و همه به انگیزه زنده نگاه داشتن واقعه پر پیام عاشورا بود.
مشکلات و موانع زیادی در عصر امامت امام سجاد علیه السلام وجود داشت که سبب شد امام با دعا و مناجات به مبارزه برخیزد. برخی از مشکلات[1] عبارت بودند از:
جو رعب و وحشت
حادثه کربلا، ضربه شدیدی به ارکان شیعه و دنیای اسلام وارد کرد. پیش از آن نیز قتل و تعقیب و شکنجه و ظلم صورت می گرفت، ولی کشتن پسران پیغمبر صلی الله علیه و آله، اسارت خانواده آن حضرت، شهر به شهر بردن آن ها و بر نیزه کردن سر عزیز زهرا علیها السلام ـ در حالی که هنوز بودند کسانی که بوسه پیغمبر صلی الله علیه و آله را بر آن لب و دهان دیده بودند ـ اعمالی بود که دنیای اسلام را مبهوت کرد. از این رو، رعب شدیدی تمام دنیای اسلام را فرا گرفت.
انحطاط فکری
از آنجا که تعلیم دین و ایمان و تفسیر آیات و بیان حقایق دین به قول پیامبر صلی الله علیه و آله محدود شده بود، مردم از نظر اعتقادی و دینی به شدت پوچ و تو خالی شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حتی نبوت را به چالش می کشیدند و مقام خلفا را از پیامبر صلی الله علیه و آله بالاتر می دانستند. افکار مردم بازیچه دست حاکمان و پیرو هوی و هوس آنان شده بود.
فساد اخلاقی
در کتاب اغانی ابوالفرج آمده است: در سال های حدود 80 و 90 هجری تا 50 ـ 60 سال پس از آن، بزرگ ترین خواننده ها، نوازنده ها، عیاش ها و عشرت طلب های دنیا یا اهل مدینه بوده اند یا مکه! بدترین و هرزه سراترین شعرا نیز در مکه و مدینه بودند و مهبط وحی الهی و زادگاه اسلام، مرکز فحشا و فساد شده بود؛ حتی چهره های معروفی از قریش و بنی هاشم در این فحشا غرق بودند و مرکز این فسق و فجور، دربار و وابستگان به آن بود.
فساد سیاسی
اغلب شخصیت های بزرگ در زمان امام سجاد علیه السلام سر در آخور آرزوها و خواهش های مادی خویش داشتند که به وسیله رجال حکومت برآورده می شد. امام سجاد علیه السلام در آن زمان فرمودند: “ما نمی دانیم چگونه با مردم رفتار کنیم. اگر آنچه را از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده ایم، بازگو کنیم؛ می خندند و اگر ساکت باشیم، به وظیفه خویش عمل نکرده ایم. در مدینه بیست نفر نیست که ما را دوست داشته باشد".[2]
[1]. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص 251 ـ 239.
[2]. بحارالانوار،ج 46، ص 142.