سلامی بر ستارگان کربلا
سلامی بر ستارگان کربلا
مجله خیمه بهمن 1384 - شماره 22
[پاسخ امام زمان(عج) به نامه ی یک جوان]
ابومنصور بغدادی می گوید:
در اوان جوانی و به هنگام وفات پدرم، نامه ای به امام زمان نوشتم و از ایشان برای زیارت مولایم اباعبدالله(ع) و زیارت شهیدان اجازه خواستم. در سال 252 هجری قمری این زیارت، از سوی حضرت، توسط شیخ محمد بن غالب اصفهانی به من رسید:
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
هنگامی که خواستی زیارت شهیدان – رضایت خدا بر آنان باد – را به جای آوری، پیش پای قبر حسین(ع) بایست که آنجا مدفن علی ابن الحسین(علی اکبر) می باشد. سپس روی به سوی قبله کن که آنجا موضع شهیدان است. خطاب به علی ابن الحسین اشاره کن و بگو:
سلام بر تو ای اولین کشته شده، از نسل بهترین سلاله، از خاندان ابراهیم خلیل، درود خدا بر تو و بر پدر تو باد، که درباره ی تو گفت:« خدا بکشد آن گروهی را که تو را کشتند ای فرزندم، چه چیزی آنان را بر خدا عاصی کرد، و بر تجاوز به حرمت و احترام رسول وا داشت، بعد از تو دنیا مباد.»
علی ابن الحسین خطاب به کافران رجز می خواند و می گفت:
من علی ابن الحسین ابن علی هستم. سوگند به خانه ی خدا که ما به پیامبر نزدیکتر و سزاوارتریم. با نیزه زخمی تان می کنم تا آنجا که نیزه به خود بپیچد و با شمشیر شما را می زنم، زدن جوان هاشمی عربی(علوی)، و بدینگونه از پدرم حمایت می کنم. به خدا سوگند فرزند آن پست فطرت بر ما حکم نخواهد راند.
« تو بدانچه که دوست داشتی رسیدی، و پروردگارت را ملاقات کردی. من شهادت می دهم که تو به خدا و رسولش سزاوارتری، تو فرزند رسول خدایی و فرزند حجت او و امین اویی. خدا قاتل تو« مره ابن منقذ بن نعمان عبدی» و کسانی را که همراه او در قتل تو شرکت کردند و علیه تو تلاش نمودند، لعنت کند و خوارسازد، خدای آنان را داخل جهنم می کند که بازگشتگاه بسیار بدی است. خداوند ما را از دیدار کنندگان و رفیقان و همراهان تو و از همنشینان جد و پدر و عمو و برادر و مادر مظلومه ات قرار دهد. از قاتلان تو بیزاری می جویم و به خدا پناه می برم و از خداوند در زندگی جاوید، همنشینی با تو را می طلبم و از دشمنان تو که منکران حق بوده اند، بیزاری می جویم و به خدا پناه می برم. سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
« سلام بر «عبدالله بن حسین» کودک شیرخواره ای که تیر خورد و به شهادت رسید، خون را از خویش دور کرد و خونش در آسمان رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدرش ذبح شد، خدا لعنت کند قاتل او« حرمله بن کاهل اسدی» و همدستانش را»
« سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین، آزمایش کننده ی بلا و ولایت آل رسول در میدان کربلا، آن که از پس و پیش ضربه ها خورد و زخمها دید، خدا قاتل او«هانی بن ثبیت حضرمی» را لعنت کند»
« سلام بر عباس ابن امیرالمؤمنین، که با جان خویش برادرش را یاری می کرد، و به خاطر او از خود می گذشت، برادرش نگهبان و سرباز فداکاری بود، با وجودی که خود تشنه بود، آبی که داشت تلاش کرد تا به حسین برساند، آنکه دو دستش بریده شد. خداوند قاتلان او «یزید بن رقاد (وقاد) حیتی» و «حکیم بن طفیل طائی» را لعنت کند.»
«سلام بر جعفر بن امیرالمؤمنین، شکیبا و نگهبان نفس خویش، غریبی دور افتاده از وطن، راضی و تسلیم جهاد و پیشقدم در میدان جنگ برای جنگیدن. مردان بسیاری بر او تاختند تا مغلوبش ساختند. خدا قاتل او «هانی بن ثببت حضرمی» را لعنت کند.»
«سلام بر عثمان بن امیرالمؤمنین، که «عثمان مظعون» نامیده می شد. خدا قاتلان او خولی بن یزید اصبحی ایادی (که به او تیراندازی کرد) و «ابانی دارمی» را لعنت کند.»
«سلام بر محمد بن امیرالمؤمنین، که توسط «ابانی دارمی» کشته شد، خدای قاتلش را لعنت کند و عذاب دردناک را هرچه بیشتر بر او بیفزاید، درود خدا بر تو ای محمد و بر خاندان صبور تو باد.»
«سلام بر ابوبکر بن حسن، پاک یاری کننده، تیر خورده ای که با تیر کشنده به شهادت رسید، خدا قاتل او «عبدالله بن عقبه غنوی» را لعنت کند.»
«سلام بر عبدالله بن حسن بن علی، پاک طینت، خدا قاتل او «حرمله بن کاهل اسدی» را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند.»
«سلام بر قاسم بن حسن بن علی، آنکه فرق سرش شکافته شد و فریاد و توانش از او گرفته شد، هنگامی که عمویش حسین را صدا زد، عمویش همچون پرنده ای تیزپرواز و چون باز شکاری، حاضر شد در حالی که قاسم با پایش خاک را زیر و رو می کرد و در حال جان کندن بود. حسین فرمود: «رحمت خدا از گروهی که تو را کشتند دور باد، در روز قیامت جد تو پیامبر و پدرت، دشمن آنها خواهند بود. سپس فرمود: به خدا سوگند سخت و ناگوار است برای عمویت، که تو او را فریاد کنی و او تو را اجابت نکند، یا اجابت کند در حالی که تو کشته شده ای (و بدنت پر از زخم است و دستهایت قطعه قطعه) و این اجابت هیچ سودی به تو نرساند. به خدا سوگند امروز روزی است که دشمنان عمویت بسیارند و یارانش اندکند.»
خداوند مرا در قیامت همراه شما قرار دهد و در جایگاه شما مرا نیز مکانی عطا کند، خداوند قاتل تو «عمرو بن سعد بن نفیل أزدی» را لعنت کند و به دوزخ دراندازد و عذاب دردناکی را برای او مهیا کند.»
«سلام بر عون بن عبدالله بن جعفر طیار، در بهشت های پر نعمت، هم پیمان ایمان و متعهد به آن، پیکارگر با هماوردان، نصیحت کننده به خاطر رحمان، تلاوت کننده ی سوره ی حمد و قرآن، خدا قاتل او «عبدالله بن قطبه نبهانی» را لعنت کند.»
«سلام بر «محمد بن عبدالله بن جعفر»، شهیدی به جای پدرش و همانندی برای برادر شهیدش، که با پیکر خویش از او نگهداری می کرد، خداوند قاتل او «عامر بن نهشل تمیمی» را لعنت کند.»
«سلام بر «جعفر بن عقیل»، خداوند قاتل او «بشر بن خوط همدانی» را لعنت کند.»
«سلام بر «عبدالرحمان بن عقیل»، خداوند قاتلش «عمر بن خالد بن اسد جهنی» که به سوی او تیراندازی کرد را لعنت کند.»
«سلام بر کشته و پسر کشته، «عبدالله بن مسلم بن عقیل»، خدا قاتل او «عامر بن صعصعه» (اسد بن مالک) را لعنت کند.»
«سلام بر «ابوعبدالله بن مسلم بن عقیل»، خدا قاتل او «عمرو بن صبیح صیداوی» را لعنت کند که به سویش تیراندازی کرد.»
«سلام بر «محمد بن ابی سعید بن عقیل»، و لعنت خدا بر قاتلش «لقیط بن ناشر جهنی» باد.»
«سلام بر «سلیمان»، غلام حسین بن امیرالمؤمنین، و لعنت خدا بر قاتلش «سلیمان بن عوف حضرمی» باد.»
«سلام بر «قارب»، غلام حسین بن علی.»
«سلام بر «منجح»، غلام حسین بن علی.»
«سلام بر «مسلم بن عوسجه اسدی»، که وقتی امام (ع) به او اجازه ی بازگشت از صحنه ی کربلا را داد، خطاب به امام گفت: ایا ما تو را تنها بگذاریم. آنگاه در این باره که حق تو را به جای نیاورده ایم چه عذری در پیشگاه خدا بیاوریم، نه، به خدا سوگند تو را تنها نخواهیم گذاشت. آن قدر با آنان خواهیم جنگید تا نیزه ی خود را در سینه ی آنان بشکنم و تا بدان هنگام که قبضه ی شمشیر در دست من است بر آنان خواهم تاخت و اگر دیگر اسلحه ای در دستم باقی نماند، با سنگ خواهم جنگید و هرگز از تو جدا نخواهم شد تا آنکه همراه تو (بجنگم تا) بمیرم.»
تو ای «مسلم بن عوسجه»، اولین کسی هستی که جانش را در راه خدا عرضه کرد و نخستین شهید از شهیدان راه خدایی که پیمان خویش را به انجام رسانید. به خدای کعبه سوگند که رستگار شدی، سپاس و پاداش تو در این پیشگامی برای جهاد با کافران و یاری کردن امام (ع) با خدا باد. آن هنگام که امام پیش آمد و تو افتاده بودی، فرمود: خدا تو را رحمت کند ای مسلم بن عوسجه و این ایه را خواند:
خداوند شرکت کنندگان در قتل تو، «عبدالله بن ضبابی و عبدالله بن خشکاره بجلی» را لعنت کند.»
«سلام بر «سعد بن عبدالله حنفی»، که وقتی امام به او اجازه ی بازگشت را داد؛ خطاب به امام گفت: هرگز تو را تنها نخواهیم گذاشت تا خداوند شاهد باشد که ما در غیبت رسول خدا (ص) پیمان خویش را درباره ی تو حفظ کرده و به انجام رساندیم، به خدا سوگند اگر بدانم که کشته می شوم و دوباره زنده می شوم، سپس بدنم را زنده زنده می سوزانند و این جریان هفتاد بار با من تکرار می گردد باز هم از تو جدا نخواهم شد تا آنکه در پیشگاه تو بجنگم و یا جان سپارم. چرا چنین نکنم در حالی که این تنها یک بار مردن یا کشته شدن است و بعد رسیدن به کرامت و عزّتی که تا ابد پایان نخواهد داشت. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی و در زندگی جاوید از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی، خداوند ما را در میان شما شهیدان محشور کند و روزی ما را رفاقت و دوستی شما در «اعلی علیین» قرار دهد.»
«سلام بر «بشر بن عمر حضرمی»، سپاس و حمد خدای بر تو باد که هنگامی که حسین به تو اجازه ی بازگشت از صحنه ی نبرد را داد، تو خطاب به امام گفتی: بدن من زنده زنده، خوراک درندگان وحشی باد، اگر تو را رها سازم و بروم و از تو (برای رفتن) مرکبی بخواهم و تو را با کمی یاران تنها گذاشته، و خود آسوده خاطر بازگردم، هرگز چنین نخواهد شد.»
«سلام بر «یزید بن حصین همدانی مشرقی»، قاری قرآن و جنگجوی صحنه ی نبرد.»
«سلام بر عمران بن کعب انصاری.»
«سلام بر نعیم بن عجلان انصاری.»
«سلام بر «زهیر بن قین بجلی»، که وقتی امام حسین (ع) به او نیز اجازه ی بازگشت داد، خطاب به امام (ع) گفت: نه، به خدا سوگند هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد، ایا فرزند رسول خدا را، در دست دشمنان اسیر شده رها سازم و خود را نجات دهم؟ خداوند چنین روزی را در زندگی به من نشان ندهد.»
«سلام بر عمرو بن قرظه انصاری.»
«سلام بر حبیب بن مظاهر اسدی.»
«سلام بر حر بن یزید ریاحی.»
«سلام بر عبدالله بن عمیر کلبی.»
«سلام بر نافع بن هلال بجلی مرادی.»
«سلام بر انس بن کاهل اسدی.»
«سلام بر قیس بن مسهر صیداوی.»
«سلام بر عبدالله و عبدالرحمان غفاری، پسران عروه بن حراق.»
«سلام بر جون، غلام ابوذر غفاری.»
«سلام بر شبیب بن عبدالله نهشلی.»
«سلام بر حجاج به یزید سعدی.»
«سلام بر قاسط و کرش تغلبی، پسران زهیر.»
«سلام بر کنانه بن عتیق.»
«سلام بر ضرغامه بن مالک.»
«سلام بر جوین بن مالک ضبعی.»
«سلام بر عمرو بن ضبیعه ضبعی.»
«سلام بر زید بن ثبیت قیسی.»
«سلام بر عبدالله و عبیدالله، پسران یزید بن ثبیت قیسی.»
«سلام بر عامر بن مسلم.»
«سلام بر قعنب بن عمرو نمری.»
«سلام بر سالم، غلام عامر بن مسلم.»
«سلام بر سیف بن مالک.»
«سلام بر زهیر بن بشر خثعمی.»
«سلام بر بدر بن معقل جعفی.»
«سلام بر حجاج بن مسروق جعفی.»
«سلام بر مسعود بن حجاج و پسرش.»
«سلام بر مجمع بن عبدالله عائذی.»
«سلام بر عمار بن حسان بن شریح طائی.»
«سلام بر حیان بن حارث سلمانی أزدی.»
«سلام بر جندب بن حجر خولانی.»
«سلام بر عمرو بن خالد صیداوی.»
«سلام بر سعید، غلام عمرو بن خالد.»
«سلام بر یزید بن زیاد بن مظاهر کندی.»
«سلام بر زاهر، غلام عمرو بن حمق خزاعی.»
«سلام بر جبله بن علی شیبانی.»
«سلام بر سالم، غلام بنی المدنیه کلبی.»
«سلام بر اسلم بن کثیر أزدی.»
«سلام بر قاسم بن حبیب أزدی.»
«سلام بر عمر بن احدوث حضرمی.»
«سلام بر ابوثمامه عمر بن عبدالله صائدی.»
«سلام بر حنظله بن اسعد شبامی.»
«سلام بر عبدالرحمان بن عبدالله بن کدن ارحبی.»
«سلام بر عمار بن ابی سلامه همدانی.»
«سلام بر عابس بن شبیب شاکری.»
«سلام بر شوذب، غلام شاکر.»
«سلام بر شبیب بن حارث بن سریع.»
«سلام بر مالک بن عبدالله بن سریع.»
«سلام بر مجروح اسیر شده، سوار بن ابی حمیر فهمی همدانی.»
«سلام بر عمرو بن عبدالله جندعی.»
«سلام بر شما ای بهترین یاران.»
«سلام بر شما به خاطر شکیبایی تان، پس چه نیک است زندگی آخرت برای شما.»
خداوند شما را در جایگاه نیکان قرار دهد. شهادت می دهم که خداوند آنچه را که پوشیده و پنهان بود برای شما آشکار ساخت و همواری و آسانی را برای شما آماده کرد و بخشش فراوانی را نصیب شما کرد. شما نسبت به حق سست نبودید، شما در رفتن به سوی حق بر ما پیشی جستید، و ما در زندگی آخرت به شما خواهیم پیوست، سلام و رحمت و برکات خداوند شامل حال شما باد.(1)
پی نوشت:
1. الاقبال، سید بن طاووس، ج 3، ص 73-80؛ بحارالانوار، ج 45، ص 64-74؛ انصارالحسین، شیخ محمد مهدی شمس الدین، ترجمه ناصر هاشم زاده، ص 141.