سفر ماندگار (شهيد رئيسي)
سفر ماندگار (شهيد رئيسي)
ياران را محك باراني، واژه دل نوازي است تا بدان معنا رسيدن؛ ولي با يك سفر باد، طوفان ها گذر زمان را به صفر كيلومتر مي رساند. سخن از كتابچه اشك، آنان كه ماندگاري را درماندن قاصدها تجربه كرده و بانسيم سحرگاهي، دريا را دركوهسار معرفت نشانه مي گيرند. با خوبان، خوبرويان را در آب هاي زلال خليج، خطه ي نيلگون فارس، تني خسته از خستگي واژگوني دژخيمان، باري ديگر قيام كرده اند تا با ابر قدرت پوشالی، لانه جاسوسي شيطنتي آنان را ويران سازند. ولي اين بار رونوشتي از قفس بيگانگان رنگ باخته و آنان كه ماندگاري شان به اثبات رسيده است راز جاء الحق و زهق الباطل را در دهكده جهاني به نام آرمان مهدويت سكني مي گزينند. سخن از ياوران خورشيد و دم زدن از نفس هاي الهي گونه آن راست قامتان است كه بدون واسطه شياطين، با ابرهه زمان به نبرد تن با تن برخاسته و مرزبندي از حريم اسلام را در خليج هميشه فارس به ارمغان مي آورند. يادشان گواراي وجودباد.