خدمات اسلام به اروپا
?خواندن این مطلب شرط دارد!

دل خوش کردن خشک و خالی به گذشته، افتخار نمی آفریند. تا خود انسان اهل حرکت نباشد، حرف زدن از افتخارات و موفقیت های چند صد سال قبل ، مزه ای ندارد که هیچ، تازه اگر وجدانی در کار باشد، بهترین حالتش این است که انسان را دچار درد وجدان می کند، بعدش هم افسردگی و سرخوردگی! سخن از گذشته ، اگر موجب نشاط و حرکت و پویایی شود، حرف دیگری است. اروپایی ها درباره خودشان می گویند:
« تا قرن دوازدهم میلادی، جایی که بتوان از بیماران پرستاری کرد، در اروپا وجود نداشت. با شروع جنگ های صلیبی، به تقلید از مسلمانان، بیمارستان ساخته شد. هتل دیو (پناهگاه خدا) بهترین بیمارستان اروپا بود روی زمین آجری اش علف پهن کرده بودند و بیماران روی همین علف ها می خوابیدند. پای یکی، کنار سر دیگری، بچه ها کنار پیرها، افراد دارای امراض مسری، کنار بیماران نقاهتی و … حتی از ابتدایی ترین نیازمندی های بیماران خبری نبود. تمام ساختمان پر از مگس و حشرات نفرت انگیز بود. صبح که می شد ، هوا به قدری متعفن بود که پرستاران جرئت داخل شدن به سالن بیماران را نداشتند. جسد مرده ها معمولا، 24 ساعت یا بیشتر ، در همان مکان، کنار مریض های دیگر بود تا…»
❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️
?این ها را گفتم نه برای اینکه باد به غبغب؛ نیندازی و بگویی ما هم آره! ما هم یک روزی گوی سبقت را از دنیا ربوده بودیم و همه دنیا انگشت به دهان گرفته بودند که مسلمانان عجب موجودات خارق العاده ای هستند ؛ موجوداتی که در تمام عالم ، حرف اول را در جهان می زنند. اگر این حرف ها در زندگی ات نشاط و حرکت و پویایی ایجاد می کند ، این را هم بخوان !

? در همان قرن دوازدهم میلادی ، بیمارستان های اسلامی وضع دیگری داشت . در پلی کلینیک ، آزمایش های اولیه را انجام می دادند . بخش ارتوپدی در کنار سالن جراحی قرار داشت . یک پرستار بیماران تازه وارد را شستشو می داد و لباس بیمارستان بر تن آنان می پوشاند . کتابخانه و سالن بزرگ تدریس طب کنار هم بودند. رختخواب ها نرم و ملافه ها از پارچه های سفید دمشقی ، بالا پوش ها کرکی و ظریف، مثل مخمل. در هر اتاق ، لوله کشی آب بود که لوله ها به منبع بزرگی متصل بودند. در همه اتاق ها بخاری وجود داشت و ترسی از سرمای زمستان نداشتند . تقریبا هر روز غذای بیماران گوشت پرنده یا گوسفند بود ، البته برای کسانی که معده شان تحمل داشت و….

?هدفم از بیان مطالب بالا این بود که بگویم هان ای هم وطن اینک تو را چه شده است که با دیدن نماینده ای از همان اروپایی که اوصاف گذشته اش را برایت برشمردم چنان دست و دل میبازی که رسوای خاص و عام میگردی ؟ رسوایی خودت به درک، چگونه به خودت اجازه میدهی حس بیگانه پرستی تو، عزت ملی و دینی میهن عزیزم ایران را در مقابل اجنبی تازه به دوران رسیده ذبح کند؟ وقت آن است که بیدار شوی قبل از آن که سیلی ملت بیدارت کند.

?مرصاد313
پی نوشت:
1- فرهنگ اسلام در اروپا ، نویسنده دکتر زیگرید هونکه ، ترجمه ی مرتضی رهبانی
#سلفی_حقارت
#غرب_زدگی
✳️رسانه گردان باشید✳️
https://t.me/joinchat/AAAAAENrxm9du0QyuxVIQw