خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم
وقتی «ستارخان» گریست؟
?حمید رسایی: سردار بزرگ ایرانی «ستارخان» در کتاب خاطراتش میگوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه میکردم «آذربایجان» شکست میخورد و اگر «آذربایجان» شکست میخورد؛ «ایران» شکست میخورد!
اما در زمان «مشروطه» یک بار گریستم و آن زمانی بود که ۹ ماه در محاصره بودیم؛ بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و به دلیل ضعف شدید، بوته را با خاک ریشه میخورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش میدهد و میگوید لعنت به تو ستارخان!
اما مادر، فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: «اشکالی ندارد فرزندم، خاک میخوریم، اما خاک نمیدهیم.»
آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد…
نقل از کتاب: (گلچین خاطرات ستارخان)
این ایام مصادف است با سالروز آغاز دفاع مقدس، از طرفی هم در این روزها شاهدیم که برجام و مدافعان برجام مایه عبرتی برای مردم شده اند. خواستم فقط مقایسه ای داشته باشیم بین این دو اتفاق.
در دوره دفاع مقدس، بارها و بارها داستان هایی شبیه آنچه از ستارخان و آن مادر شنیده این را در کوچه و بازار دیدیم که نتیجه اش عزت و پیشرفت بود و اما سوگمندانه در داستان هسته ای بر خلاف آن اتفاق افتاد، صنعت هسته ای را دادیم تا ایرباس مرجوعی سوار شویم که نتیجه اش شد ضرر و زیان و ذلت بیشتر!
از عبرت گرفتن مسئولان شکم سیر، راحت طلب و اشرافی ناامیدم اما ما مردم، ای کاش فقط عبرت بگیریم. یاد شهدا و هفته دفاع مقدس گرامیباد.
? کانال حمید رسایی?
T.me/joinchat/AmsG1Dv1KamMZ7bYxNTzJA