بوی وصال در چند قدمی(براساس مصاحبه با ناودار يكم سردارعلي عظمايي فرمانده شهیدان اسحاق دارا واسدا… رئیسی)

… روح وروان در نسیم سحرگاهی خلیج بازی کنندگان روزگار را به تحرک وا می دارد تا یکی از پر فصل ترین رمز سال را برای عاشقان به تصویر بکشد. تصویر روی ماه از بهترین عزیزان که آمدند با قدم های نور ورفتند با ماندگاری جاودانه…امروز ورق روزگار را بر شمردم تا از آنان که شاهدان این ماجرا بودند بشنویم وببوییم شاید بوی وصال در چند قدمی ما باشد.
تاریخچه جنگ تحمیلی بهترین ودلخراش ترین خاطرات به یادگار گذاشته است با گسترش جنگ در ابعاد مختلف زميني، هوائي و دريائي بخصوص بمباران هاي مكرر نفت كش ها (در پایگاه ابوموسی)در ابعاد مختلف حمله ناجوانمردانه آمريكايي ها به تاسيسات نفتي ايران و انهدام سكوهاي نفتي نصر و همچنين ناوها و نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ناوچه جوشن،‌سهند و سبلان كه منجر به غرق شدن ناوچه جوشن و ناو سهند آسيب جدي سبلان گرديد.
در مصاحبه ای با سردار عظمایی هدف از عملیات در تاریخ 30/1/67 در حمله آمریکائی ها به مناطق اقتصادی کشور که منجر به شهادت دو سردار بزرگ شهیدان اسحاق دارا واسدا… رئیسی گردید.
به منظور مقابله به مثل وارد كردن ضربات محكم و كوبنده به آمريكا و متحدانش در منطقه طي تماس و دستوري كه از فرمانده وقت منطقه يكم ندسا دريافت كرديم… كليه قايق هاي هجومي و تندرو را در روز بعد از حادثه عمليات آمريكا در مورخه 30/1/67 ساعت 8:30 جهت شناسايي اهداف ثابت و متحرك و انهدام آنها آماده و راسا فرماندهي آنها را به عهده گرفتم.
كليه قايق هاي هجومي مسلح به موشك آرپي جي و 107 ميني كاتيوشا و مجهز به توپ 23 بودند ماموريت برادران دارا و براتي شناسايي سكوهاي نفتي بود و برادر رئيسي در قايق ديگري بود كه در دريا به قايق برادر دارا ملحق شد…
همگي جهت شناسايي به منطقه مورد نظر اعزام گرديدند عمليات شناسايي در حالي انجام مي شد كه يك فروند ناولجسنيكي آمريكايي در صحنه حاضر بود. با شناسايي يكي از نفت كش هاي انگليسي و حمله برق آساي كفر ستيزان سپاه اسلام به آن نفت كش غول پيكر و مورد اصابت قرار گرفتن آن و آتش گرفتن و انفجار هاي پي در پي، پرسنل كشتي مزبور براي نجات خود اقدام به پريدن به دريا نموده و خود را به قايق هاي نجات رساندند… .
در همين حين هلي كوپتري برفراز آسمان پيدا شد كه گويا متعلق به شركت آرمكو كه جهت فيلم برداري و نجات پرسنل كشتي به صحنه آمده بود… كه فيلم آن شب در تلويزيون امارات پخش گرديد…
لحظه ها در حال سپری شدن بود وعمليات با زدن سكوها ادامه يافت و مهمات به اتمام رسيده بود كه بلافاصله يك فروند شناور را جهت آوردن مهمات به جزيره اعزام نمودیم…
پس از رسيدن مهمات مجدداً عمليات را شروع كرديم و حدود ساعت 3 بعد ازظهر برادران دارا و رئيسي و براتي از ما جدا شدند به سمت سكوها حركت كردند.
درهمين حال يك فروند هواپيمايي جنگنده بر فراز سرمان به پرواز در آمد و با شيرجه رفتن از منطقه دور شد لحظاتي بعد دومين فروند نيز در فضا ظاهر شد. با احتمال قوي كه اين هواپيما قصد شناسايي و انهدام قايق تندرو را دارند دستور دارم كه قايق ها آرايش لازم را گرفته و در مواضع پدافندي وظايف خود را انجام مي دادند. پس از فيلم برداري دومين هلي كوپتر نيز به پرواز در آمد كه احتمالاً‌ از نوع آپاچي بود.
قدرت حق در آسمان نمایان شد وحجم سنگين آتش قايق ها بحدي بود كه لحظاتي بعد هلي كوپتر آمريكايي سقوط كردو انفجار مهيبي صورت گرفت. پس از انفجار هلي كوپتر بلافاصله جنگنده هاي آمريكايي به طرف ما نزديك شدند و شيرجه رفتند و من دستور تفرق قايق ها را صادر كردم.
قايق شهيد دارا زير سكوها بود… و تنها قايق برادر صفوي كه يك موتور خود را از دست داده بود مشغول پدافند بود… هواپيما هاي جنگنده مجدداً در آسمان ظاهر شدند اولين هواپيماي جنگنده پس ازشيرجه رفتن از منطقه دور شد و دومين جنگنده نزديك شد لحظاتي مجدداً هواپيماي اولي به تحت قايق هاي حمله نمود و با بمباران بي امان به سخت قايق ها بمب مي ريخت و قايق شهيد دارا و رئيسي و براتي با بمب ليرزي مورد هدف قرار گرفت.
در اين هنگام ارتباط ما با قايق دارا قطع شد. ما در جنوب شرقي جزيره سكوي نفتي بوديم و احتمال مي دادیم كه هواپيما ها و هلي كوپتر از روي ناوي در همان نزديكي بلند مي شدند. پس از بمباران قايق ها وهواپيما ها به سمت جزيره به پرواز در آمدند و مرتبا روي جزيره شيرجه مي زدند و پدافندهاي ارتش در جزيره نيز فعال بودند. قايق برادر صفوي (مسئول عمليات سپاه ابوموسي) آخرين قايق بود كه در صحنه عمليات مانده بود.
اوج گرفتن کبوتران به گرد حرم، با طواف حضرت حق، زیباترین مصداق کعبه درون بود که آنان که یافتند ودریافتند که ماندن در این قفس روزگار با جاری شدن خون شهامت، با یاران آفتاب ملاقاتی دیگر است. وآن یاوران خورشید با رخسار نقره ای خویش سکان کشتی شهادت را به دست گرفته وشاهدان پرواز خویش گردیدند. قايق شهيد دارا به دليل اصابت بمب ليزري در ناحيه پاشنه كه شهيد دارا و رئيسي در آن منطقه بوده اند آن هدايت قايق به عهده شهيد دارا بوده است شديداً‌ آسيب ديده بود و سوراخ شده بود … كه گويا در بدو امر شهيد دارا مستقيماً مورد هدف قرار گرفته بود و با بدني قطعه قطعه شده به دريا پرت شده و به ديدار حق شتافته بود.
و براتي كه در ناحيه سينه قايق بود از ناحيه پا مجروح شده بود. برادر صفوي جهت انتقال قايق شهيد دارا اقدام نمود و قايق مزبور را به سمت جزيره منتقل كرديم. از ساعت 4:30 بعد از ظهر تجسسي وسعيي جهت پيدا نمودن جنازه شهيد دارا آغاز نموديم كه هر چه تلاش كرديم اثري از وي نيافتيم. در حين تجسس حدود غروب بود كه قطعه اي از هلي كوپتر منهدم شده را به رنگ مشكي و حروف يو.اس.اي روي قطعه مزبور را از آب گرفتيم. وپیکر شهيد رئيسي را به بندرعباس مستقل كرديم.
روز بعد نيز جهت تجسس با هلي كوپتر شركت نفت اقدام نموديم ولي نتيجه اي حاصل نشد او در امواج دريايي خليج فارس به امواج بيكران هستي پيوست.