اعجاز علمی قرآن در پدیده ابر
اعجاز علمی قرآن در پدیده ابر
در نوشتار حاضر، با بهره گیری از یافته های دقیق علم هواشناسی، آیات مربوط به هواشناسی مورد بررسی قرار گرفته و از این طریق، اعجاز علمی نهفته در این آیات آشکار و اثبات شده است. در این راستا آیات مربوط به لقاح در طبیعت و نقش باد در بارور کنندگی ابرها و نیز آیات بیانگر چگونگی تشکیل و بارش تگرگ از نوعی ابر، مورد بررسی و پژوهش علمی قرار گرفته است که در این خصوص، دو نوع از اعجاز علمی یعنی اشاره قرآن کریم به کوه وار بودن ابرهای تولید کننده تگرگ و نیز لقاح ابرها توسط بادها به اثبات رسیده است. نقش بادها در لقاح و بارورکنندگی در طبیعت از قبیل ابرها و نزولات جوی مانند تگرگ و برف از دیدگاه قرآن کریم بیان شده و با دیدگاه مفسران و محققان هواشناسی مورد بررسی قرار گرفته است.
منبع : قرآن و علم، شماره 13 , علوی مهر، حسین
مقدمه
قرآن کریم معجزه جاوید پیامبر اعظم(ص) در راستای هدایت انسان ها در لابلای معارف الهی و انسان ساز خویش به ذکر پدیده های طبیعی از جمله هواشناسی همراه با اشارات علمی پرداخته که با توجه به شرایط جغرافیایی و تاریخی و به لحاظ میزان اندوخته های علمی بشر در خور تأمل می باشد و در عصر حاضر نیز این گزارش ها در علم هواشناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پدیده های طبیعی از قبیل باد، ابر، باران و لقاح از عوامل اصلی چرخه هستی و حیات همه جانداران است. در قرآن مجید هم چگونگی تشکیل ابر، باران، تگرگ، لقاح و… مورد اشاره قرار گرفته است. این امر با توجه به عدم آگاهی دقیق و کامل بشر در عصر نزول و عدم انس انسان با این قبیل پدیده ها که متأثر از شرایط خاص جغرافیایی جزیرة العرب بوده است، ویژگی خاصی را به بیانات قرآن می بخشد. در این نوشتار تلاش شده است که مطالب علمی برخی از آیات در زمینه هواشناسی مورد پژوهش قرار گرفته و اعجازهای آن اثبات و مطرح گردد.
پیشینه
بحث از پدیده های هواشناسی از قبیل باد، باران و ابر در برخی آیات قرآن کریم و نیز روایات متعددی از امامان معصوم(ع) از زوایای مختلفی مورد توجه و اشاره قرار گرفته است؛ لذا مفسران در آثار خود و با تناسب بحث غالباً سربسته و گزیده به تفسیر و توضیح این آیات پرداخته اند. در این میان تفسیر نمونه و همچنین المیزان فی تفسیر القرآن و تفاسیر دیگر مانند الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم با ورود به مباحث علمی، نوعی از تفسیر علمی را ارائه نموده و در برخی از موارد به شرح علمی آیات پرداخته اند. افزون بر تفاسیر، کتابی که به صورت تخصصی و تقریباً برای اولین بار به بررسی دو پدیده باد و باران در قرآن کریم با رویکرد علمی پرداخته، کتاب «باد و باران» از مهدی بازرگان می باشد. وی در این کتاب بیشتر مباحثی از علم هواشناسی را مطرح نموده و برخی از این مطالب علمی را با بعضی از آیات مربوط تطبیق داده و از این طریق به شرح آیاتی پرداخته که در آنها از باد و باران و دیگر پدیده های مرتبط با این دو پدیده طبیعی سخن رفته است. کتاب «الاعجاز القرآنی فی ضوء الاکتشافات العلمی الحدیث» از وحید شعبان التفتنازی. «الرکام المزنی و الظواهر الجویه فی القرآن الکریم» از صلاح الدین عارف جنید. «من علوم الارض القرآنیه» از عدنان شریف و «الاعجاز العلمی فی القرآن» و «الاعجاز العلمی النبوی» از لبیب بیضون از دیگر آثاری است که در آنها از پدیده های طبیعی قرآن کریم با بهره گیری و استفاده از علوم جدید سخن رفته و آیات مربوط به علوم هواشناسی را مورد بحث و پژوهش قرار داده اند.
مفهوم شناسی
1.هواشناسی (Meteorlogy)
علم بررسی جو زمین را هواشناسی می گویند. در این علم درباره فشار جو، دما، باد و بارندگی ابر و بسیاری از پدیده های جو بحث می شود. اطلاعات حاصل از این مطالعه، در قالب پیش بینی های گوناگون جوی با کمک «نقشه های هواشناسی» (synoptic charts) و غیره ارائه می گردد» (ذوالفقاری، فرهنگ آب و هواشناسی، 137).
2.ابر
ابر توده ای از قطرات ریز آب یا ذرات یخ متشکل بر گرد ذرات ریز (غبار و غیره) موجود در هوا است که با ارتفاع معتنابهی در جو معلق اند. قطر قطراتی که ابر را تشکیل می دهند، ذرات خیلی ریز آب به قطر 02/ تا 06/0 میلیمتر است که گاهی یخ بسته است و دارای بار الکتریسیته منفی هستند (ذوالفقاری، فرهنگ هواشناسی، 50). چون قطرات آب ذرات یخ را به خوبی منعکس می کند، توده ابر به صورت شیء حاجب ماورایی به نظر می رسد. آب یا یخ موجود در ابر فقط قسمت کوچکی از فضایی را که به صورت ابر دیده می شود، اشغال می کند (مصاحب، دائرة المعارف فارسی، 1/6).
3.تگرگ
دانه های یخچه که از آسمان می بارند. قطره های یخ بسته باران که از آسمان فرو می ریزند (معین، فرهنگ معین، 1/1129). دانه های سخت یخ که در آغاز طوفان تندری در هوای گرم می بارد. شکل آنها گوناگون و بیشتر گرد و درشتی آنها معمولاً از دانه نخود تا فندوق تغییر می کند. قطر دانه های تگرگ به ندرت به 5 سانتیمتر و حتی 8 سانتیمتر می رسد (دانه های تگرگ با دورهای 40 سانتیمتر نیز دیده شده است). ساختمان دانه های تگرگ شبیه پیاز است؛ اگر یک دانه تگرگ را بشکنیم، پوسته های متوالی که متناوباً از یخ شفاف و کدر تشکیل شده است، دیده می شود (مصاحب، دایرة المعارف فارسی، 1/661).
4.اعجاز علمی قرآن
یکی از ابعاد اعجاز قرآن، اعجاز علمی آن است. آیت الله معرفت در تعریف اعجاز علمی می نویسد: اعجاز علمی اشاره ای است گذرا به برخی از اسرار طبیعت که به گونه تراوشی از لابه لای تعابیر قرآنی ـ احیاناً ـ مشهود می شود و با مرور زمان و پیشرفت دانش و قطعیت یافتن برخی نظریه های علمی، دانشمندان به این حقایق پی می برند (معرفت، علوم قرآنی، 227). با بیانی مفصل تر، «اعجاز قرآن به مطالب و اسرار علمی گفته می شود که در قرآن بیان شده و در عصر نزول قرآن و قبل از آن برای بشر معلوم نبوده و با وسایل عادی که در اختیار بشر در عصر نزول قرآن بوده نیز قابل اکتساب نبوده است و با گذشت سال ها و پیشرفت تدریجی علوم، این مطالب و اسرار علمی که در برخی از آیات ذکر شده است، آشکار می شود. در راستای شناخت اعجاز علمی توجه به این قید مهم است که اگر مطلب یا مطالبی در قرآن ذکر شده که قبلاً در کتاب های آسمانی گذشته به آنها اشاره شده و یا در مراکز علمی یونان و ایران در لابه لای کتاب های علمی و آراء دانشمندان آنها آمده باشد و یا مطلبی باشد که طبیعتاً و به صورت غریزی قابل فهم بوده باشد، این امور معجزه علمی به شمار نمی رود؛ برای مثال، مراحل خلقت انسان در مجموع می تواند دلیل اعجاز علمی قرآن باشد (ر.ک: رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 1/80-85 و 2/564). آمدن این گونه مطالب در قرآن کریم در چهارده قرن که بشر به لحاظ علمی پیشرفتی نداشت و در نتیجه قادر به ارائه چنین اطلاعات علمی نبود، می تواند به عنوان اعجاز علمی قرآن به شمار رود.
5.اعجاز قرآن در هواشناسی
منظور از اعجاز علمی قرآن در هواشناسی، مطالبی در قرآن است که حاوی یکسری نکات هواشناسی است، اما مردم تا آن زمان اطلاعی از این اسرار و مطالب نداشتند و طی گذشت زمان و سالیان بعد با توجه به پیشرفت علوم در زمینه های گوناگون و خصوصاً علم هواشناسی پی به این نکات، مطالب، اسرار و رازهای هستی برده اند. از سوی دیگر، بیان این مطالب از سوی قرآن کریم، با توجه به محیط خشک آب و هوایی و نزول این کتاب آسمانی در آن مکان و منطقه، قابل تأمل، شگفت انگیز و حیرت آور است.
موارد اعجاز قرآن در هواشناسی
1.نقش بادها در لقاح و بارورکنندگی ابرها
بادها درحفظ قوام طبیعت نقش عمده ای ایفا می کنند و فواید و آثار بی شماری را به کره زمین عرضه می دارند. آنها در عمل تلقیح ابرها هم نقش مهم و به سزایی دارند. البته بادها گیاهان و درختان را هم بارور می سازند و در گرده افشانی آنها نقش مهمی را ایفا می کنند. در قرآن کریم از ارسال بادها با عبارت و ویژگی «لواقح» یاد شده است:«وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیناکمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنینَ» (حجر/22)؛ «و باد [ها] را بارور کننده(ی ابرها و گیاهان) فرستادیم؛ و از آسمان آبی فرو فرستادیم و شما را با آن سیراب ساختیم؛ در حالی که شما ذخیره ساز آن نیستید».
اینکه لواقح مربوط به گیاهان است و یا ابرها، مفسران و نویسندگان دیدگاه های مختلفی دارند. در این میان علم هم به خوبی زوایا و چگونگی مسأله لقاح را بیان نموده است.
لواقح از ماده لقح و جمع لاقحه است و اصل کلمه «لقح» به معنای بارداری است. وقتی گفته می شود «لحَقت النَاقَة» یعنی شتر باردار شد. لواقح نیز جمع لاقحه به معنی باردارکننده است؛ یعنی شئ در بردارنده ماده ای است که برای تولد مولودی لازم است و به کار می رود (مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 10/220؛ اصفهانی، راغب المفردات فی غریب القرآن، 1/744). دیدگاه های مفسران و نویسندگان در پیرامون مسأله لقاح در آیه پیش گفته مختلف است. برخی آن را متعلق به گیاهان و بعضی مربوط به ابرها وگروهی هم آن را مطلق و شامل هر دو دانسته اند که در ادامه به آنها می پردازیم:
الف) لقاح گیاهان: علامه طباطبایی در تفسیر آیه مورد بحث می نویسد: امروز در مباحث گیاه شناسی مسلم شده که مسأله نر و مادگی در تمام گیاهان وجود دارد و بادها در وزش خود ذراتی از گرده گل و گیاه نر را به ماده منتقل می کنند و آن را بارور می سازند. قرآن کریم در آیه مورد بحث از همین حقیقت پرده برداری می کند.
ایشان در ادامه، قسمت اول آیه یعنی جمله «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ» را به مسأله نر و مادگی و تلقیح گیاهان نسبت داده است که آن را یک حقیقت علمی می داند که قرآن به آن اشاره داشته است (طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 12/146). در تفاسیر روایی نیز لقاح در مربوط به لقاح گیاهان دانسته شده است (قمی، تفسیر قمی، 1/375).
ب) لقاح ابرها: طبرسی در تفسیر لقاح کنندگی بادها می گوید: بادها را لقاح کننده فرستادیم یعنی ما بادها را به جریان می آوریم تا ابرها را باران زا کنند و لقاح و آبستن ابرها هم به وسیله باران است (طبرسی، مجمع البیان، 6/514). لواقح جمع لاقح به معنای بارور کننده است و در اینجا اشاره به بادهایی است که قطعات ابر را به هم پیوند می دهد و آنها را آماده باران می سازد. بعد از کلمه «لواقح»، «فَأَنْزَلْنا» با «فاء» تفریع آمده است که این امر نشان می دهد تلقیح کردن بادها مقدمه ای برای نزول باران است (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 11/61). با توجه به قسمت دوم آیه «فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» دیدگاه اول که در مورد باروری درختان باشد، بعید به نظر می رسد؛ زیرا اگر این باروری منظور می بود، می بایست ذیل آیه را نیز متناسب با صدر آن می آورد و می فرمود و درختان را میوه دار کردیم. پس به احتمال قوی این باروری در ارتباط با آمدن باران است (مصباح یزدی، معارف قرآن، 259). احمد امین می گوید: منظور از آیه همان تأثیری است که باد در اتحاد الکتریسیته مثبت و منفی در دو قطعه ابر یا ذرات بخار آب ایجاد می کند و باعث آمیزش و لقاح در آنها می شود. در آیه شریفه پس از مسأله تلقیح، نزول باران را نیز مطرح می کند. پس نزول باران از آسمان بر تلقیح متوقف است. بنابراین، آیه از اکتشافات قرن بیستم و معجزه جاودانی است (امین، التکامل فی الاسلام، 6/73).
مهندس بازرگان همین معنای لقاح ابرها را برای آیه می پذیرد و می نویسد: آیه بر لقاح ابرها و بارور شدن آنها دلالت دارد که در نتیجه آن، باران می بارد. ایشان وجود بخار آب در هوا و تشکیل ابر و تقطیر آن را برای نزول باران کافی ندانسته و عامل سومی را هم لازم می داند که همان بارور شدن و عمل لقاح است. وی در ادامه می نویسد: این کار هم به وسیله ذرات ریز معلق در هوا صورت می گیرد که به کمک جریان های هوا و بادها آورده شده است. از این ذرات قطرات باران شکل می گیرد. ایشان بادها را هم در ایجاد الکتریسته که منجر به تشکیل قطرات باران می شود نیز مؤثر می داند (بازرگان، باد و باران، 59-126). ذراتی که معلق در هوا بوده و به وسیله جریان هوا (باد) انتقال پیدا می کنند، به نام هسته های تراکم نامیده می شود. ذرات تراکم عبارت است از: هسته های خنثی (گرد و غبار از منشأهای مختلف) خاکسترهای آتشفشانی، گرد و غبار ناشی از انفجارات طبیعی و مصنوعی گرده گیاهان، ذرات رطوبی نمک های دریایی و ذرات الکترونی. عناصر اخیر با ذرات خنثی ترکیب یافته و یون های درشتی را به وجود می آورند. یون های درشت در ایجاد تراکم و در نتیجه بارندگی نقش اساسی بازی می کنند (ذوالفقاری، فرهنگ آب و هواشناسی، 55). در بین ذرات، نمک بهترین هسته تراکم و در عین حال فراوان ترین آنهاست (کاویانی و علیجانی، مبانی هواشناسی، 217).
ج) لقاح ابر و گیاهان: دسته سوم از مفسران معتقدند بادها علاوه بر تلقیح درختان، وظیفه تلقیح ابرها را نیز بر عهده دارند (ر.ک: طبری، جامع البیان، 14/14؛ ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، 4/455). برخی پژوهشگران معاصر همچون دکتر رضایی اصفهانی نیز لقاح ابرها و گیاهان را حداقل چیزی می دانند که در این آیه می توان از کلمه لواقح در رابطه با بادها بیان داشت؛ برای مثال، وی درباره کلمه «لواقح» چهار احتمال را مطرح کرده و می نویسند: کلمه لواقح در آیه «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ» می تواند به چهار معنا تصور شود:
الف) و بادها را زایا و آبستنی (حامل ابر) فرستادیم؛
ب) و بادها را زایا و آبستنی (گرده گیاهان) فرستادیم؛
ج) و بادها را زایا کننده و آبستن کننده (ابرها) فرستادیم؛
د) و بادها را زایا کننده و آبستن کننده (گیاهان) فرستادیم.
ایشان از طرفی از میان چهار احتمال بالا احتمال «الف» و «ب» را به قرینه جمله «فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» که به عنوان تفریع و نتیجه گیری ذکر شد، مراد آیه دانسته است. اما از طرف دیگر هم درباره صدر آیه می نویسند: «می توان گفت که صدر آیه یک مطلب کلی را می گوید (لقاح بادها) اعم از لقاح ابرها یا گیاهان و در دنباله آیه یکی از نتایج این لقاح را تذکر می دهد». در این باره به برخی آیات مشابه از قرآن استناد می نماید؛ مانند آیه «وَ هُوَ الَّذی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ کلِّ شَیءٍ… » (انعام/99) و آیه «و… فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ کلِّ الثَّمَراتِ… » که در هر دو پس از فاء در «فَأَخْرَجْنا» یکی از ثمرات باران یعنی روئیدن گیاهان مورد اشاره قرار گرفته، ولی ثمرات باران در این مورد منحصر نیست. با توجه به چنین دلیلی ایشان معنای آیه را منحصر در لقاح ابرها و لقاح گیاهان ندانسته است. وی نه تنها معتقدند معنای آیه اعم است، بلکه بر این باورند کلمه لقاح را می توان چیزی فراتر از لقاح ابرها و گیاهان دانست و این دو را تنها دو مصداق برای لقاح باد به شمار آورد؛ لذا ممکن است در آینده با پیشرفت علمی بشر تأثیرات ابرها در موارد دیگری نیز ثابت شود (ر.ک: رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 2/293-292).
نکات علمی
از آنجا که پیش از این در قسمت لقاح ابرها مطالب علمی مرتبط با این موضوع به صورت کامل بیان شد و مورد بررسی قرار گرفت، اکنون خلاصه این نکات را از نظر می گذرانیم. تشکیل باران با لقاح در ابرها به وسیله ذرات صورت می گیرد. ذرات در واقع محملی برای قطرات آب هستند. فشار بخار آب در هوا بیشتر از فشار آن در سطح ذرات است و در نتیجه بخار آب به طرف بدنه ذره کشیده می شود و بر اثر تماس، به صورت مایع بر روی آن جمع می شود. بادها در روند و فرایند عمل لقاح در ابرها تأثیرات عمده ای دارند.
ذرات معلق که به وسیله جریان های هوا انتقال می یابند، در ابرها نطفه های جذب و آماس کننده ای تشکیل می دهند تا بدین وسیله قطرات باران شکل گیرند و نقشی اساسی را در ایجاد هسته های تراکم ایفا می کنند. در میان ذرات، نمک بیشترین و بهترین هسته های تراکم را شکل می دهند. در طبیعت عمل لقاح علاوه بر ابرها در گیاهان هم صورت می پذیرد.
بررسی دیدگاه ها
در نقد دیدگاه دسته اول که لقاح توسط بادها را منحصر در گیاهان می دانستند، می توان گفت: با توجه به سیاق آیه که در آن بحث از نزول باران از آسمان است، این دیدگاه چندان مقبول به نظر نمی رسد، چنانچه در آیه بلافاصله پس از عبارت «وَاَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ» با به کار بردن فاء و برای نتیجه گیری می فرماید: «فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً». همچنین قابل ذکر است که اگر فاء در اینجا از نوع عاطفه باشد، تناسب کمتری با ظاهر آیه خواهد داشت.
دیدگاه دسته دوم که «وَاَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ» را با توجه به نکاتی که ذکر کرده اند، مربوط به لقاح ابرها توسط بادها دانسته اند نیز اگر چه مطابق سیاق آیه و ظاهر آن است، ولی آنچه دسته سوم به عنوان دلیل و قرینه دیدگاه خود ذکر نموده اند، نیز قابل تأمل است. درباره دو دسته اخیر یعنی دیدگاه دوم و سوم می توان گفت، اگر چه آیه شریفه درباره لقاح ابرها توسط بادها و نزول باران در اثر آن سخن می گوید، اما همان طور که در دیدگاه سوم مطرح شده، لواقح به عنوان صفتی برای بادها آمده و این، خود، بیانگر این حقیقت درباره بادها می تواند باشد که یکی از عرصه های تلقیح توسط بادها علاوه بر لقاح گیاهان، لقاح ابرها است. این مطلب، اگر چنانچه در آیه شریفه به عنوان یکی از مصادق آن ذکر شده، اما انحصار در آن چندان مطلوب نخواهد بود. این نکته با توجه به آنچه علم به طور قطع و یقین به آن دست یافته، مورد تأیید است. به علاوه، ممکن است در آینده به سبب پیشرفت علم، مصادیق دیگری از لقاح و تأثیرات توسط بادها پیش روی انسان گشوده شود.
آیه 22 سوره حجر هم به لقاح و تأثیر بادها در انجام این عمل که شامل لقاح ابرها و گیاهان نیز می شود، اشاره دارد و به گفته بعضی از مفسران معاصر، لقاح ابرها می تواند نوعی اعجاز علمی قرآن به شمار آید. (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، 2/239)؛ زیرا بشر قرن ها اطلاعی از کیفیت دقیق نزول باران از ابرها نداشته و با پیشرفت هایی که در علم صورت گرفت و در نتیجه رشته های جدیدی از قبیل هواشناسی که تأسیس شد، به این مسأله تلقیح پی برده و حتی بحث از باران مصنوعی (ر.ک: ذوالفقاری، فرهنگ آب و هواشناسی، 51) که لقاح ابرها به وسیله انسان صورت می گیرد نیز مطرح کرده است. در حالی که قرآن مجید قرن ها پیش این موضوع را مطرح نموده بود.
2.تگرگ و ابرهای کوه دار
تگرگ از پدیده های شگفت انگیز طبیعت می باشد که قرآن مجید هم از آن یاد کرده است: «وَ ینَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فیها مِنْ بَرَدٍ» (نور/43)؛ «و از آسمان، از کوه ها(ی ابر) که در آن است، تگرگی فرو می فرستد». از آنجایی که تشکیل تگرگ به شرایط خاص آب و هوایی بستگی دارد، در قسمتی از آیه به ویژگی ساختار شکل گرفتن تگرگ با تعبیر «جِبال» اشاره شده است؛ لذا آیه دربردارنده اشاره علمی در این موضوع می باشد. بنابراین، تحقیق پیرامون این موضوع از این جهت دارای اهمیت است و پیشرفت علم در زمینه هواشناسی تأثیر شایانی در فهم آیه دارد.
الف) تگرگ: در آیه مورد نظر از «برد» به عنوان یکی از نزولات آسمانی یاد شده است. برای این کلمه معانی مشابه و نزدیک به هم ذکر شده است؛ از جمله اینکه «برد» به معنای خلاف گرما یعنی سرماست. پس به بارانی که در اثر هوای سرد منجمد می شود، برد گویند (راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، 1/116) برد خلاف حرارت است (ابن منظور، لسان العرب، 3/82). اصل در معنای ماده «بَرَد»، سرما برخلاف حرارت می باشد. پس زمانی که سردی در آب به حد انجماد برسد، به آن «برد» گفته می شود (مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 1/247). همچنین گفته شده که برد به معنی تگرگ است (قریشی، قاموس قرآن، 1/178).
خداوند در آیه به یکی دیگر از پدیده های شگفت انگیز آسمان و ابرها اشاره کرده است (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 14/502). کلمه سماء به معنای جهت علو و بالا است و جمله «مِنْ جِبالٍ فیها» بیان همان سماء است و جبال جمع (جبل) کوه است و جمله «من برد» بیان جبال است و کلمه برد قطعات یخی (تگرگ) است که از آسمان می آید و اگر آن را جبال در آسمان خوانده، کنایه است از بسیاری و تراکم آن. (طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 15/137). در این تفاسیر منظور از برد در آیه را همان دانه های یخ و تگرگی دانسته اند، که از ابرها نازل می شود. برخی هم ذیل آیه بیان داشته اند که خداوند از ابرهایی که در آسمان مانند کوه می باشند، تگرگ نازل می کند (بیضون، الاعجاز العلمی النبوی، 104-103).
نکات علمی
تگرگ همان یخ می باشد که در ابرهای کومولونیمبوس (جوششی) همراه با رعد و برق تشکیل می شود. تگرگ در اصل همان ذرات بخار آب و قطرات ریز باران می باشد و در اثر تحولاتی که در جو زمین در میان ابرها صورت می پذیرد، به شکل تگرگ درمی آید (ذوالفقاری، فرهنگ آب و هوا شناسی، 101). بادها در چگونگی ساختار تگرگ نقش عمده ای دارند. ساختار تگرگ از لایه های شفاف، نیمه شفاف، کدر تا شیری رنگ تشکیل می شود (کاویانی و علیجانی، مبانی هواشناسی، 264). برف نیز در اصل همان یخ است که از بخارآب موجود در جو با درجات حرارت زیر نقطه یخبندان تشکیل می گردد. در تشکیل برف دمای هوا نقش عمده ای را ایفا می کند. برف دارای انواع و اشکال متفاوتی می باشد. در قرآن کریم از تگرگ (یخ) با واژه «بَرَد» یاد شده است.
بررسی دیدگاه ها
طبق قسمتی از آیه 43 از سوره نور بارش تگرگ (دانه های یخ) از ابرهایی کوه پیکر است که در دل آسمان جلوه گر هستند؛ ابرهایی از نوع جوششی (کولونیمبوس) که دارای ارتفاع زیاد بوده و قسمت های بالای آنها از ذرات یخ تشکیل شده و قابلیت تشکیل تگرگ را دارند. در این آیه هم به این ارتفاع ابرها با تعبیر جبال (کوه ها) از این جهت که دارای ارتفاع می باشند و هم به فرود آمدن تگرگ از آنها اشاره شده است.
همان طور که می دانیم، یکی دیگر از نزولات جوی، پدیده برف است که در قرآن کریم به طور صریح به آن اشاره نشده است، اما با توجه به اینکه در آیه مورد نظر از کلمه «بَرَد» استفاده شده است ـ و همان گونه که در ذکر معنای اصل این لغت (برد به سکون راء) گذشت ـ دلالت بر سردی دارد، شاید بتوان گفت: اگر محدوده این معنای عام را علاوه بر تگرگ که مطابق ظاهر آیه است و مفسران هم آن را به تگرگ تفسیر کرده اند، شامل برف هم بدانیم، چندان دور از صواب نباشد. این مطلب با توجه به اینکه هم تگرگ و هم برف متشکل از بلورهای یخی هستند، چنانچه یافته های قطعی بر این مطلب نیز دلالت دارند، تقویت می شود.
ب) برف: برف نوعی ریزش جوی به شکل بلورهای یخ با ساختاری بسیار ظریف و پر مانند است که از بخار آب موجود در جو با درجه حرارت زیر نقطه یخبندان تشکیل می شود. برف چیزی جز یک آب منجمد شده نمی باشد که سطوح یخ آن به صورت بلور درآمده و انعکاس نور در بلورها، دانه های برف را به رنگ سفید جلوه می دهد (ذوالفقاری، فرهنگ آب و هواشناسی، 187). تگرگ یا یخ نیز که در اصل همان ذرات بخار و قطرات ریز باران است، از نوع خاصی از ابر با ارتفاع زیاد (کولونیمبوس) و با تغییر و تحول در درون ابر و انجماد ذرات بخار تشکیل می شود (ذوالفقاری، فرهنگ آب و هواشناسی، 100-101). احتمالا «بَرَد» در قرآن کریم به هر دو معنای تگرگ و برف به کار رفته است؛ چه در قرآن ذکر ویژه ای از برف نشده است. به برف در زبان عربی ثلج می گویند، ولی چون هر دو در واقع و در منشأ همان باران یخ زده هستند احتمالاً در قرآن یک کلمه «بَرَد» برای هر دوی آنها به کار رفته است (مصباح یزدی، معارف قرآن، 263).
بارش تگرگ از ابرهای کوه وار
نزول تگرگ یکی از اعجاب انگیزترین پدیده های جوی است که انسان ها آن را در طول زمان تجربه کرده اند و با پیشرفت علم هواشناسی بشر به چگونگی تکوین این پدیده شگفت انگیز طبیعت دست یافته است. علم روشن نموده است که ابرها دارای انواع مختلفی هستند و آن طور که از سطح زمین آنها را می بینیم، یکسان نیستند و تشکیل و بارش تگرگ به نوع خاصی از ابر و تغییر و تحول در میان آن بستگی دارد. در قرآن کریم از این پدیده جوی هم یاد شده است و گوشه دیگری از اعجاز آفرینش و علم و عظمتی را که ماورای آن نهفته است، گوشزد می کند. در بیان آیه 43 سوره نور مفسران اقوالی را در تفسیر آن مطرح کرده اند. این اقوال را در چهار صورت همراه با نتایجی که هر صورت به دست می دهد، ذکر می کنیم و در ادامه به بررسی مطالب علمی که در این آیه نهفته است می پردازیم. در این آیه «وَ ینَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فیها مِنْ بَرَدٍ» (نور/43) واژه «جبال» جمع جبل و در اصل به معنای تجمع شئ توأم با ارتفاع (ابن فارس، مقاییس اللغه، 216) و عظمت است و از مصادیق این مفهوم که در طبیعت متجلی گشته، همانا کوه ها هستند (مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 2/48)؛ بنابراین، جبال تنها به معنای کوه های سنگ نمی باشد، بلکه هر توده عظیم و به هم انباشته مرتفع را جبال می گویند. در این آیه کلمه «مِن» سه بار تکرار شده که مفسران با توجه به اینکه هر کدام از آنها را به چه معنا بدانیم، اقوالی را در تفسیر آیه مطرح کرده اند. این اقوال را در چهار صورت همراه با نتایجی که هر صورت به دست می دهد، ذکر می کنیم.
دیدگاه اول
کلمه «من» در «من السماء» و «من الجبال» ابتدائیه و در «من برد» زائده باشد (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 14/505؛ آلوسی، روح المعانی، 9/382). نتیجه این قول این است که اولاً مفعول کلمه «ینزل» کلمه «من برد» است. ثانیاً مراد از جبال، ابرهای کوه وار در آسمان است. ثالثاً نزول تگرگ از آسمان و از ابرهای کوه وار صورت می گیرد. رابعاً این ابرهای کوه وار در آسمان قرار دارند. خامساً معنای این قسمت از آیه چنین می شود: «و نازل می کند از آسمان از ابرهای کوه وار که در آسمان قرار دارند تگرگ را».
دیدگاه دوم
کلمه من در «من السماء» و «من الجبال» ابتدائیه و در «من برد» تبعیضیه است. در تفسیر نمونه این قول نیز مورد قبول واقع شده است (ر.ک: همان). نتیجه این قول این است که اولاً مفعول «ینزل» کلمه «من برد» است. ثانیاً مراد از جبال ابرهای کوه وار در آسمان است. ثالثاً ابرهای کوه وار در آسمان قرار دارند. و رابعاً معنای آیه چنین می شود: «و نازل می کند از آسمان از ابرهای کوه وار بعضی تگرگ را».
دیدگاه سوم
کلمه «من» در «من السماء» و «من جبال» ابتدائیه و در «من برد» بیانیه است (فخر رازی، مفاتیح الغیب، 24/405؛ بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، 4/110). نتیجه این قول هم این است که اولاً مفعول «ینزل» کلمه «البرد» و محذوف است. ثانیاً مراد از جبال ابرهای کوه وار تشکیل یافته از جنس یخ هستند. ثالثاً این جبال در آسمان یا در ابرها (به اعتبار اینکه «سماء» به معنای ابر باشد) قرار دارند. رابعاً قسمتی از ابرها از جنس یخ تشکیل یافته است. خامساً معنای آیه چنین می شود: «و نازل می کند برد (یخ ـ تگرگ) را از آسمان (ابرها) از ابرهای کوه واری که از جنس یخ هستند».
دیدگاه چهارم
«من» در «من السماء» ابتدائیه در «من جبال» تبعیضیه و در «من برد» بیانیه است (شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، 7/447؛ طبرسی، مجمع البیان، 7/232؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، 24/405). در این صورت نتیجه این می شود که اولاً مفعول ینزل کلمه «البرد» و محذوف در کلام است. ثانیاً نزول تگرگ از بعضی از ابرهای کوه وار تشکیل یافته از جنس یخ صورت می گیرد. ثالثاً معنای آیه چنین می شود: «و نازل می کند برد (یخ ـ تگرگ) را از آسمان از بعضی از کوه هایی که در آسمان قرار دارند و این کوه ها از جنس برد (یخ) هستند».
نکات علمی
بارش تگرگ فقط از نوع خاصی از ابر با نام کومولونیمبوس(کومه ای بارا) می باشد. بیشتر رشد این نوع از ابرها به صورت عمودی است که به جهت ارتفاع زیاد آن مانند کوه هایی بزرگ در آسمان جلوه گر می شوند. تشکیل تگرگ به ارتفاع زیاد ابر، در برداشتن قسمتی از ابر از سوزن های یخ و قطرات آب، بخارات آب و بادهای شدید بستگی دارد (ذوالفقاری، فرهنگ آب و هواشناسی، 101-100؛ بازرگان، باد و باران، 66).
در قرآن کریم فرو فرستادن تگرگ از «جبال» (کوه های ابر یا کوه هایی که از جنس یخ) یاد شده است.
بررسی
حال با توجه به یافته ها و دستاوردهای علمی قطعی در علم آب و هواشناسی به نتیجه گیری و بررسی علمی آیه می پردازیم. بر اساس شواهد مکشوف و مقطوع در علم آب و هواشناسی، نوعی از ابر با نام کولونیمبوس وجود دارد (کمالی و عسگری، نوحی کیوان، هواشناسی کاربردی، 38؛ کاویانی و علیجانی، مبانی آب و هواشناسی، 235-237). برخی از ویژگی های این نوع چنین است: 1. سطح زیرین این ابرها صاف است؛ 2. ارتفاع آنها به بیشتر از 10 تا 20 کیلومتر هم می رسد که نشان از حجم عظیمی از ابر در دل آسمان است؛ 3. قسمت های بالای آن از سوزن های یخ، قسمت های میانی مخلوطی از بلورهای یخ و قطرات آب سرد و قسمت های پایین آن هم از بخار آب تشکیل یافته است.
با در نظرداشت این اطلاعات علمی، به بررسی آیه مورد نظر و صورت های مختلفی که بیان گردید، می پردازیم:
با توجه به اینکه بشر تا چندی پیش از شکل ظاهری این نوع ابر به دلیل عدم امکان صعود به بالای جو خبر نداشت، می توان گفت که تعبیر قرآن کریم از این ابرها به «جبال» خود نوعی اعجاز علمی قرآن کریم در این باره به شمار می رود؛ چنان که برخی از مفسران و نویسندگان هم به این مطلب اشاره کرده اند (ر.ک: سید قطب، فی ظلال القرآن، 4/2522؛ قرائتی، تفسیر نور، 8/194؛ شهید مطهری، مجموعه آثار شهید، 4/539؛ وحید شعبان التفتنازی، الاعجاز القرآنی فی ضوء الاکتشافات العلمی الحدیث، 331). تا قبل از جنگ جهانی اول که در آن، هواپیماها توانستند به بالای ابرها برسند و خلبانان پرده های بافته شده از یخ را که همان ابرهای مرتفع است، مشاهده نمایند، کسی خبر از وجود یخ یا برف و تگرگ در ابرهای آسمان نداشت و بعد از اختراع هواپیما و امکان پروازهای بلند بود که دید و بشر به ابرهای متشکل و مستور از سوزن های یخ آگاهی یافت. یکی از دانشمندان شوروی سابق در تشریح ابرهای رگباری طوفانی، چندین بار تشبیه «کوه های ابر» و «کوه هایی از برف» را به کار می برد و تنها در این مورد است که چنین تشبیهی می کند (بازرگان، باد و باران، 140و65) و این تعبیر ابرها به «جبال» حداقل چیزی است که از تمام صورت های مذکور به دست می آید.
صورت چهارم در حقیقت نتیجه صورت سوم است؛ به این معنا که نزول تگرگ از کوه هایی از جنس یخ در واقع همان نزول تگرگ از بعضی از این کوه ها است؛ لذا بر اساس این دو قول و با توجه به نکاتی که به عنوان نتیجه هر دو قول ذکر گردیده، وجه دیگری از اعجاز قرآن کریم علاوه بر دیگر صورت ها (که ابرها تشبیه به جبال شده بود) به دست می آید یعنی ابرهای کوه وار تشکیل یافته از یخ در آسمان وجود دارد. به عبارت دیگر، بر اساس بیان آیه، قسمتی از ابرهای تولید کننده تگرگ که ظاهری همچون کوه های سر به فلک کشیده دارند، از جنس یخ است که تگرگ از آن فرو می ریزد. افزون بر این مطلب، اگر مراد از «السماء» را در آیه کنایه از «ابر» بدانیم، همان طوری که برخی از مفسران هم به آن اشاره کرده اند (طبرسی، مجمع البیان، 7/234؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، 24/405)، این مطلب دقیق علمی نیز به دست می آید که قسمتی از ابرهای کوه وار (جبال) از جنس یخ هستند و در نهایت، در آن قسمت از ابر است که تگرگ تکوین یافته و شکل می گیرد.
با در نظر داشت و استخدام مطالب دقیق و قطعی علمی در علم روز هواشناسی می توان مراد آیه در این باره را به خوبی درک کرد؛ لذا بهتر از گذشته می توانیم معنا و مفهوم روشن و دقیقی از بیانات قرآن کریم را درک نماییم. نتیجه پذیرش صورت های سوم و چهارم، اثبات اعجاز قرآن کریم در این باره است؛ چرا که بشر تا چندی پیش حتی از وجود یخ یا برف و تگرگ که در اصل همان قطره های باران می باشد، در ابرهای آسمان خبر نداشت. این قضیه پس از مشاهدات مستقیم و محاسبات کشف گردید (بازرگان، باد و باران، 65).
نتیجه
با توجه به یافته های قطعی هواشناسی و تطابق و همخوانی آنها با بیانات قرآنی می توان گفت: این بیانات قرآن کریم در «آیه جبال» اعجاز علمی است، چه سخن از وجود ابرهای کوه وار در آسمان که تنها با صعود به بالای جو و برفراز ابرها در آسمان قابل درک و فهم است، این بیان از سوی قرآن در زمانی که بشر اطلاعی در این مورد نداشت، خود نوعی اعجاز به شمار می رود. نیز با توجه به مطالبی که درباره آیه شریفه ذکر شد، نکات علمی دیگری در این آیه وجود دارد که با نوع خاص تفسیر آیه و اطلاعات به دست آمده در این راستا و با استمداد از یافته های علمی، مطالب اعجازآمیز دیگری نیز که در این آیه نهفته است، به دست می آید. همچنین مسأله لقاح ابرها نیز از اعجاز علمی قرآن کریم در این باره به شمار می آید. قرآن این اطلاعات را در زمانی ارائه داده که بشر در مراحل ابتدایی علم بوده و پیشرفت چندانی نداشته است. به علاوه، مسائل مطرح شده از سوی قرآن کریم که در علم هواشناسی نیز به تفصیل و به صورت گسترده و همه جانبه مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است، با توجه به محیط و منطقه خشک آب و هوایی شبه جزیره عربستان قابل توجه و تأمل است و این، خود، جلوه ای از شمولیت و وسعت دایره بیانات قرآن کریم نسبت به هدایت گری انسان به شمار می رود.
منابع
1.ابن فارس، احمد (1422ق/2001م)، مقاییس اللغة، بیروت: داراالتراث العربی.
2.ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو (1419ق)، تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه.
3.ابن منظور، محمد ابن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت: دار صادر، چاپ سوم.
4.آلوسی، سید محمد (1415ق)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه.
5.امین، احمد (1967ش)، التکامل فی الاسلام، نجف: النعمان.
6.بازرگان، مهدی، باد و باران، قم، دارلفکر، 1344ش.
7.بیضاوی، محمد بن عمر (1418ق)، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیروت: دار الاحیاء التراث العربی.
8.التفتنازی، وحید شعبان (2006م)، الاعجاز القرآنی فی ضوء الاکتشافات العلمی الحدیث، بیروت: دار المعرفه.
9.ذوالفقاری، حسن (1383ش)، فرهنگ آب و هواشناسی، تهران: یاداره کتاب.
10.راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، دمشق: دارالعلم.
11.رضایی اصفهانی، محمدعلی (1381ش)، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، قم: انتشارات مبین، چاپ دوم.
12.سید بن قطب (1412ق)، فی ظلال القرآن، بیروت: دار الشروق، چاپ هفدهم.
13.الشرتونی، سعید الخوری (1992م)، اقرب الموارد، بیروت: مکتبه لبنان، چاپ دوم.
14.شیخ طوسی، محمد بن حسن (بی تا)، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت: دار الاحیاء التراث العربی.
15.طباطبایی، سید محمدحسین (1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم.
16.طبرسی، فضل بن حسن (1372ش)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران: ناصر خسرو، چاپ سوم.
17.طبری، محمد بن جریر (1412ق)، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت: دار المعرفه.
18.طریحی، فخرالدین (1375ش)، مجمع البحرین، تهران: مرتضوی، چاپ سوم.
19.فخر رازی، محمد بن عمر (1420ق)، مفاتیح الغیب، بیروت: دار الاحیاء التراث العربی، چاپ سوم.
20.فیومی (1414ق)، مصباح المنیر، قم: موسسة دار الهجرة، چاپ دوم.
21.قرائتی، محسن (1383ش)، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، چاپ یازدهم.
22.قریشی، سید علی اکبر (1371ش)، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم.
23.قمی، علی ابن ابراهیم (1367ش)، تفسیر القمی، قم: دار الکتاب، چاپ چهارم.
24.کاویانی، محمدرضا و علیجانی، بهلول (1386ش)، مبانی هواشناسی، تهران: سمت، چاپ سیزدهم.
25.کمالی، غلامعلی و عسگری، احمد و نوحی، کیوان (1388ش)، هواشناسی کاربردی، تهران: پژوهشکده هواشناسی و رجاء تهران.
26.لبیب بیضون (2007م)، الاعجاز العلمی النبوی، بیروت: مؤسسة الاعلمی.
27.مصاحب، غلامحسین (1380ش)، دایرة المعارف فارسی، تهران: امیر کبیر، چاپ دوم.
28.مصباح یزدی، محمدتقی (1383ش)، معارف قرآن، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ چهارم.
29.مصطفوی، حسن (1368ش)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
30.مطهری، مرتضی (1387ش)، مجموعه آثار، تهران: صدرا.
31.معرفت، محمدهادی (1387ش)، علوم قرآنی، قم: التمهید، چاپ پنجم.
32.معین، محمد (1375ش)، فرهنگ معین، تهران: سپهر، چاپ نهم.
33.مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1374ش)، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیه.