04 مهر 1396
اسلام را زنده كنيد
داستاني براساس وصيت نامه سردار شهيد حسن ذاكري نانگي
اسلام را زنده كنيد
آن روز مانند روزهاي تابستان، گرم وسوزان بود. آفتاب هر لحظه با شعاع نورش صورتش را نوازش مي داد. گرمي هوا به ستوه اش آورده بود.
دست به دعا برداشت وگفت: خدايا اين وضع تا كي ادامه مي يابد ديگر توان استقامت ندارم.از دور سياهي ديد… خوشحال شد و به سمتش دويد…
صدايي از دور به گوشش رسيد رفت جلو، تپه اي را مشاهده كرد كه شخصي روي آن نشسته وگروهي او را احاطه كرده اند که مي گفت:خود را براي سختي ها و رنج ها و مشقت ها آماده سازيد زيرا راه اسلام در پيش گرفتن با رنج و مشقت همراه است اسلام را زنده كردن خون مي خواهد ممكن است در اين راه فرزندان هم چون جواناني هم كشته مي شوند و اما اين رنج ها به شما بهشت هميشه جاودان عطا خواهد كرد وزندگي هميشه پايدار خواهي داشت.