علاج وساوس
#جامع_السعادات (۵۹)
شیوه های کسب #فضائل_اخلاقی
علاج #وساوس
وسوسه ها اگر باعث بديها و گناهان باشد، راه علاج و دفع آنها اين است كه:
آدمى بدى عاقبت گناه و ناگوارى و وخامت فرجام آن در دنيا و آخرت را به ياد آورد،
و حقّ عظيم خدا و بزرگى ثواب و عقاب او را متذكّر شود
و به خاطر داشته باشد كه صبر بر ترك گناهى كه اين وسوسه ها به آن دعوت مى كند آسانتر است از صبر و تحمّل آتش دوزخ كه اگر شرارهاى از آن به زمين افتد گياه و جماد آن را مى سوزاند.
اگر كسى اين امور را به ياد آورد و حقيقت آنها را به نور معرفت و ايمان بشناسد، شيطان از او بازداشته شود و وسواسش از او قطع گردد.
زيرا شيطان نمى تواند اين امور حقّه را قابل انكار نمايد و يقينى كه براى انسان از برهانهاى قاطع حاصل است شيطان را از اين كار مانع است و او را نااميد مى سازد به طورى كه مأيوس و زيانكار مى گريزد، كه زبانه آتش برهانها به منزله سنگباران و دور كردن شياطين است، و اگر با برهانهاى قوى با وساوس آنها مقابله شود همچون خرانى كه از شير مىگريزند خواهند گريخت.
و اگر وسوسه بدون قصد و بى اختيار در خاطر خلجان كند و به دل بگذرد، ولى منشأ فعل نباشد، ريشه كنى كامل آن بسيار مشكل است.
و طبيبان نفوس اعتراف كرده اند كه آن بيمارى شديد و سختى است كه دفع آن دشوار و متعسّر و به قول بعضى محال و متعذّر است، و حق اين است كه با همه صعوبت علاج پذير است،
به دليل قول پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:
«من صلّى ركعتين لم تتحدّث نفسه فيهما بشيء غفر له ما تقدّم من ذنبه و ما تأخّر».
«هر كه دو ركعت نماز گزارد كه در آنها نفس او هيچ چيز [جز خدا] را به خاطر نگذراند گناهان گذشته دور و نزديك او آمرزيده مى شود».
و اگر علاج و دفع آن ممكن نبود چنين كارى هم تصوّر نمى شد.
… ممكن نيست كه شيطان براى فرزندان آدم با خوددارى از وسوسه تواضع كند، بلكه براى گمراه كردن آنها تا روز قيامت مهلت گرفته است.
بنابراين هيچ كس از او رهائى نخواهد يافت مگر اينكه همه انديشه و قصد و همّت او به يك چيز باشد.
يعنى دلش همواره متوجّه و مشغول به خداى يكتا باشد
تا شيطان مجالى در آن نيابد، و مانند مخلصين باشد كه [در آيه كريمه] از سلطه اين لعين مستثنى شده اند.
پس گمان مبر كه قلبى از او آسوده و خالى بماند،
بلكه مانند خون در بدن بنى آدم جارى و سيّال است
و سيلان او مثل هواست در قدح،
كه اگر بخواهى ظرف را از هوا خالى كنى تا آن را از چيز ديگر پر نسازى نمىتوانى،
بلكه بقدرى كه [مثلا] آب در آن داخل كنى از هوا خالى مىشود.
همينطور دل، هر گاه مشغول به فكر مهمّى درباره دين باشد ممكن است از جولان اين لعين در امان بماند.