گذري بر تفكرات باطل نهضت آزادي
حسين برومند:
??گذري بر تفكرات باطل نهضت آزادي
قسمت اول:طرفداري از سلطنت و عدم همراهي انقلاب
با توجه به اصولی که بازرگان در روز تاسیس نهضت آزادی اعلام کرد مشخص میشود که خود و سازمان متبوعش نه تنها هیچگونه مخالفتی با سلطنت نداشت بلکه در دفاع و تائید آن نیز میکوشید. در واقع بازرگان و اطرافیانش معتقد به نوعی رفرمیسم یا اصلاحات بودند، اعتقادی به انقلاب نداشته و آن را گفتمان قرن نوزدهم میدانستند. این درحالی بود که امام خمینی(ره) تغییر اساسی و زیربنایی سلطنت و تبدیل آن به یک حکومت پویای دینی را آرمان اصلی ملت عنوان میکردند.
بازرگان سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نظر خود را مبنی بر بقای سلطنت اعلام کرده بود. وی به هنگام دستگیری و محاکمه در سال ۱۳۴۱ در دادگاه رژیم شاه و در آغاز مبارزات ملت ایران به صراحت گفت: “نظریات ما در مورد سلطنت هم بر رونق و دوام سلطنت خواهد افزود و هم اجازه تولید نیروهای فوقالعاده ملی را میدهد… ما واقعا طرفدار و موافق سلطنت هستیم.
هنگام اوجگیری انقلاب اسلامی نیز بازرگان در ملاقاتی که به همراه یدالله سحابی و محمد توسلی با مامور سیاسی سفارت آمریکا در تاریخ ۵۶/۳/۹ داشت رسما اعلام کرد: “اگر شاه حاضر باشد که تمام موارد قانون اساسی را به اجرا درآورد ما آمادهایم تا سلطنت را بپذیریم.”
بازرگان در اواخر حکومت پهلوی نیز درصدد بود تا با حمایت از دولت شریف امامی مانع سقوط شاه شود. وی حتی از دولت بختیار نیز استقبال کرده و از جانب خود اعلام کرد که توافق ضمنی میان بختیار و رهبران مذهبی وجود دارد. وی براساس آنچه که آن را «سیاست گام به گام» میخواند معتقد بود که شاه باید صرفاً سلطنت کند و نه حکومت.
در حالی که امام خمینی(ره) با بیان اینکه ماندن شاه به هر صورت خطرناک است به رد این تئوری پرداختند. اوج این تضاد فکری در دیدار بازرگان و امام در نوفل لوشاتو خودنمایی میکند که امام تاکید دارند باید شاه از کشور برود و بازرگان میگوید اینکه شاه برود یعنی آمریکا از ایران برود و این شدنی نیست.
كانال محفل سياسي تحليلي
@tme7j
??گذري بر ديدگاههاي باطل نهضت آزادي
قسمت دوم:تمایل و ارتباط با دشمن انقلاب:
گروهک نهضتآزادی و شخص بازرگان پیش و پس از انقلاب اسلامی نسبت به ارتباط با آمریکا موضعی کاملا مثبت داشتند. وی یک هفته پس از پیروزی انقلاب در مصاحبه با خبرنگار نیویورک تایمز به صراحت اعلام کرد که مشتاق است روابط با آمریکا از سر گرفته شود. علاوه بر این بازرگان در الجزایر به دیدار مشاور امنیت ملی کارتر میرود که این اقدام او به منزله رویارویی با جریان انقلاب محسوب میشود.
پس از این دیدار بود که دانشجویان پیرو خط امام٬ سفارت آمریکا را تسخیر کردند.با تسخیر لانه جاسوسی بسیاری از مسائل جدید در ارتباط با نهضت آزادی فاش شد. این اسناد نشان داد که ماموران سفارت آمریکا با بسیاری از اعضای نهضت آزادی ارتباط داشتهاند به طوری که هماهنگیهایی درخصوص عملکرد نهضت آزادی با سفارت آمریکا بهعمل میآمد. همینطور برای اولینبار معلوم شد که نهضت آزادی از همان بدو تشکیل خود، با عوامل آمریکایی ارتباط داشته و ازجملهآنکه ریچارد کاتم که بهعنوان مامور سیا در ایران پیگیر یک پروژه تحقیقاتی بود، با نهضت آزادی در ارتباط بوده است. بعدها بازرگان سعی کرد این ارتباطها را توجیه کند اما اسناد بهدستآمده از لانه جاسوسی حقایق آن را آشکار کرد.
كانال محفل سياسي تحليلي
@tme7j
??گذري بر ديدگاههاي باطل نهضت آزادي
قسمت سوم:
حمايت بازرگان از منافقين تروريست
حمایت بازرگان از منافقین: سازمان منافقین چه از لحاظ سیاسی و چه از نظر ایدئولوژیک مولود نهضت آزادی بود. اعضا و موسسان این سازمان همگی از اعضای جوان نهضت آزادی بودند و به تعبیر محمدمهدی جعفری، بازرگان پدر فکری و معنوی مجاهدین خلق(منافقین) محسوب میشد.
خود بازرگان در سال ۱۳۶۰ درباره مجاهدین گفت: “مجاهدین خلق! شما فرزندان نهضت آزادی هستید. در سال ۱۳۴۴ که در زندان بودیم به دنیا آمدید و راه خود را پیش گرفتید… مبانی فکری و تعلیمات اولیه شما را کتابها و بحثها و تحلیلها و تجربیاتی که از نهضت گرفتید تشکیل میداد” این گروهک همچنین از سوی نهضت آزادی حمایت مالی میشد به نحوی که بازرگان اعلام کرد برای موفقیت مجاهدین خلق حاضر است خانه و پیراهنش را هم بفروشد.
با ملتهب شدن فضای کشور علیه منافقین به ویژه درپی شهادت مظلومانه شهدای هفتم تیر و هشتم شهریور، حمایت بازرگان از این سازمان، افکار عمومی را بر آن داشت تا نهضت آزادی را به عنوان شرکای سیاسی و سهیم در جرایم منافقین بشناسند. به دنبال این جریان، بازرگان در ۱۵ مهر ۱۳۶۰ ضمن مردود دانستن اتهام تروریستی به مجاهدین، «دستگیرشدگان یا کشتهشدگان عضو سازمان را نونهالانی توصیف کرد که جگرگوشگان و پرورشیافتگان امید این مملکت بودهاند که عاشقوار و یا دیوانهوار، فداکار یا گناهکار، در طاس لغزندهای افتادهاند. وی ضمن رد اتهام این که محاربان علیه نظام آمریکایی اند، اعضا و هواداران سازمان را “جوانان جانبازی” خواند که نمی توان آنها را مزدور دانست.
كانال محفل سياسي تحليلي
@tme7j
??گذري بر ديدگاههاي باطل نهضت آزادي
قسمت چهارم:
مماشات با گروههاي ضدانقلاب و دادن مسئوليت به آنان
بازرگان در دورانی که در راس دولت موقت بود به جای اینکه با گروههای مسلح ضد انقلاب با قاطعیت برخورد کند روش مماشات را در برخورد با آنان اتخاذ کرد و با دادن امتیازهای مختلف، آنها را برای رسیدن به اهدافشان جدیتر کرد. یکی از اقدامات او که موجب پر و بال دادن به گروههای ضد انقلاب شد انتصاب یکی از افسران حزب توده به نام ابراهیم یونسی به سمت استانداری کردستان که در آن زمان شرایط بسیار حساسی داشت بود. علاوه بر این دولت موقت یکی از فعالان سازمان چریکی فداییان خلق به نام فریده قریشی را نیز به ریاست بهداری و بهزیستی سنندج گماشت.
كانال محفل سياسي تحليلي
@tme7j
??گذري بر ديدگاههاي باطل نهضت آزادي
قسمت پنجم:
تلاش براي شبهه در جنگ با رژيم بعث
در بهار سال ۶۳، بازرگان اقدام به چاپ کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» کرد و در آن مواضع ایران در جنگ را زیر سؤال برد. با این حال وی به این امر بسنده نکرد و با مصاحبه با رسانههای غربی و ضد انقلاب سعی کرد تا خط ایجاد شبهه در جنگ را از طریق این رسانهها در جامعه القا کند. برای همین، در سال ۶۳ و ۶۴، شاهد تیتر شدن مصاحبههای اعضای نهضت آزادی علیه دفاع مقدس در رسانههای ضد انقلاب و بیگانه هستیم.
پس از آنکه خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد و مقدمات حمله به داخل خاک عراق برای «تنبیه متجاوز» تدارک دیده شد، بازرگان طی نامهای محرمانه از امام خمینی(ره) درخواست کرد که گفتوگوهای صلح با عراق آغاز شود ولی امام(ره) با مذاکره در آن شرایط مخالفت کردند. پس از آنکه استراتژی تنبیه متجاوز و ورود نیروهای ایران به داخل عراق به دنبال عملیات رمضان به مرحله اقدام رسید، نهضت آزادی ادامه جنگ را غیرقانونی اعلام کرد. در همین راستا، بازرگان در اوایل سال ۱۳۶۲طی سخنانی صدور انقلاب را عامل اصلی جنگ عنوان کرده و حمله عراق به ایران را طبیعی دانست. نهضت آزادی در پانزدهم شهریورماه ۱۳۶۵ در پیام بیشرمانهای خطاب به امام خمینی(ره) با عنوان «قرآننشناسها فرمانروا شدهاند» بیانات رهبر انقلاب در خصوص ادامه جنگ تا رفع فتنه را «جنگ تا نابودی» تعبیر کرد.
بازرگان در طول جنگ تحمیلی همواره بدون در نظر گرفتن خوی و خصلت تجاوزکارانه رژیم عراق خواهان مذاکره و توقف جنگ بود. در حالیکه مردم فداکار و شجاع ایران جهت دستیابی به امنیت واقعی و صلح حقیقی راهی جز جنگ و مقاومت نداشتند. تاریخ بسیار سریع پیشبینیهای امام(ره) درخصوص تداوم جنگ و ماهیت تجاوزکارانه رژیم بعثی را ثابت کرد و آن وقتی بود که عراق حتی زمانیکه بهطورکامل از جنگ با
ایران فارغ نشده بود به کویت حمله کرد.
كانال محفل سياسي تحليلي
@tme7j