گدایی در نیمه شب
گدایی در نیمه شب
یکی از سیره های آیت الله العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء (ره) این بود که دیگران و از جمله اهل منزل را برای نماز شب بیدار میکرده است.
⚫️ در یكى از شبها كه ایشان براى تهجّد و نماز شب برخاسته بود، فرزند جوانش را از خواب بیدار كرده و فرمود: برخیز به حرم مطهّر مشرّف شده و در آنجا نماز بخوانیم.
? فرزند جوان كه برخاستن از خواب در آن ساعتِ شب برایش سخت بود، در مقام اعتذار برآمد و گفت: من فعلاً مهیّا نیستم شما منتظر من نشوید؛ بعداً مشرّف میشوم .
? پدر فرمود: نه، من این جا ایستاده ام؛ برخیز، آماده شو كه با هم برویم.
? آقا زاده، به ناچار از جا برخاست و بعد از وضو گرفتن، با هم راه افتادند.
? هنگامی که كنار درب صحنِ مطهّر رسیدند، در آنجا مرد فقیرى را دیدند كه نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز كرده است.
⚪️ آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود: این شخص در این وقتِ شب براى چه این جا نشسته است؟
? فرزند گفت: براى گدایی و تكّدى از مردم.
⚪️ آقا شیخ جعفر فرمود: آیا چه مقدار ممكن است از رهگذران، عاید او گردد؟
? فرزند گفت : مبلغ ناچیزی
⚪️آقا فرمود: فرزندم! درست فكر كن و ببین این آدم براى بدست آوردن مبلغ بسیار اندك و كم ارزش دنیا که آن را هم شاید بدست بیاورد، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست تذلّل به سوى مردم دراز كرده!
✅ آیا تو، به اندازه این شخص، به وعده هاى خدا درباره شب خیزان و متهجّدان اعتماد ندارى؟!!!
✨ كه [در قرآن] فرموده است:
فَلاَ تَعْلَمُ نفسٌ ما أخفى لهم من قرَّ أعیُنٍ؛
هیچ كس نمیداند چه پاداشهاى مهمّى كه مایه روشنى چشم هاست براى آنها نهفته شده است.
? گفته اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زنده دل خود چنان تكان خورد و تنبّه یافت كه تا آخر عمر از شرف و سعادت بیدارى آخر شب برخوردار بود و نماز شب او ترك نشد.
? شب مردان خدا