پند نامه حکایات شنیدنی
امیرالمؤمنین علیه السلام:
از كسانى نباش كه… از آنچه به او رسيد شكر گزار نيست، و از آنچه مانده زياده طلب است
لا تَكُن مِمَّن . . . يَعجِزُ عَن شُكرِ ما اُوتِيَ ويَبتَغِي الزِّيادَةَ فی ما بَقِيَ
قسمتی از حکمت 150 نهج البلاغه
حکیمی از شخصی پرسید:
روزگار چگونه است؟
شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم
امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم ونانی تهیه کنم.
حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته
و اینگونه ناسپاسی می کنی؟…
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
?اﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ…
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ،
ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ،
ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ڪﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔـﻆ ﮐﺮﺩ …
?ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ …
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺿـﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷـﻮﺩ ﺧﺸڪﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ،
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸـﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ …
?ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ …
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓـﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﻏـﺮﻕ ﮐﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿـﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ …
?اﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ ..
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘـﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘـﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ …
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
✍ حق را باور کن
?روزی واعظی به مردمش میگفت:
«ای مردم! هرکس دعا را با اخلاص بگوید، میتواند از روی آب بگذرد. مانند کسی که در خشکی راه میرود.»
?جوان ساده و پاکدلی پای منبر بود که خانهاش خارج از شهر بود و هر روز میبایست از رودخانه میگذشت.
?چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد.
?هنگام بازگشت به خانه، دعاگویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت.
?روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری میکرد. آرزو داشت هدایت و ارشاد او را جبران کند.
?روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد تا از او به شایستگی پذیرایی کند.
?واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.
?چون به رودخانه رسیدند، جوان «دعا» گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت، اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام برنمیداشت.
?جوان گفت:
«ای بزرگوار! تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین میکنم. پس چرا اینک برجای خود ایستادهای؟ دعا را بگو و از روی آب گذر کن!»
?واعظ، آهی کشید و گفت:
«حق، همان است که تو میگویی. اما دلی که تو داری، من ندارم.»
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
امام على عليه السلام:
هيچ ستمگرى را نديدم همانند حسود كه چنين به ستمديده شبيه باشد؛
نفسْ نفس زنان، با دلى سرگشته و اندوهى پيوسته
تحف العقول، ص 216
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
?#پندنــــامه
از بزرگى پرسیدند:
برکت در مال یعنی چه ؟
در پاسخ، مثالی زد و فرمود:
گوسفند در سال یکبار زایمان می کند و هر بار هم یک بره به دنیا می آورد .
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هر بار هم حداقل 6-7 بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است.
گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ در کنار آنها …
چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
مال حرام اینگونه است .
فزونی دارد ولی برکت ندارد.
روی مفهوم” برکت در روزی” فکر کنیم…
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•