پایان ماموریت بسیجی «شهادت» است
? پایان ماموریت بسیجی «شهادت» است
خیره خیره نشسته ام و زل زده ام به عکسی که چهره با صلابتاش را، با آن قسی القلب داعشی در یک قاب جا داده.
بماند که این روزها اخبار «سلفی»، حالمان را خراب می کند، ولی عکس #شهید_محسن_حججی حالمان را … خراب که کرد اما شبیه خراب کردن های روضه، شبیه خراب کردن های شور آخر هیئت، مثل آن وقتهایی که دم می گیری «غریب گیر آوردنت…» و دنیا روی سرت خراب میشود.
نشستهام و زل زدهام به نماز جماعتی که نمیدانم در کدام روستاست و چندمین اردوی جهادیاش است ولی پیر و جوان و کودک به « او» اقتدا کردهاند.
به چفیه ای که دور سر بسته و روی موهایش ردی عمیق از خاک بنایی نشسته است.
باید از بچههای جبهه انقلاب و موسسه شهید احمد کاظمی پرسید تا عمق رنجی را که از فقر و محرومیت در دلش بود را بدانی.
زل زدهام به عکسی که با پسر دوسالهاش دارد.
ذهنم از تصور اینکه همسرش، سالهای بعد در جواب «چرا بابا رفت؟» پسرک چه خواهد گفت، عبور میکند و نمیدانم چرا میرسد به ۴۷ دختر مظلوم #میرزااولنگ افغانستان که به بهانه بردگی جنسی به اسارت گرفته شدهاند.
خیره خیره نشسته ام و زل زده ام به عکسی که چهره با صلابتاش را با آن قسیالقلب داعشی در یک قاب جا داده.
زل زده ام به چشمهای با غیرتش
به سن و سال کماش
به جثه نحیفاش
و با خودم می گویم:
«مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند تا در مقتل کربلای عشق آسانتر بریده شود! و مگر نه آنکه از پسر آدم عهدی ازلی ستاندهاند که حسین را از سر خویش بیشتر دوست داشته باشد!»
✍️#مریم_پوست_فروش
مناظره و مباحثه ۍ بیدارۍ اسلامۍ
??????????
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEQYBFQO6sT_y23Z0g