نامه‌ی حسین قدیانی به ترامپ
نامه‌ی حسین قدیانی به ترامپ
به نام کدخدا
محضر رئیس‌جمهور ایالات متحده‌ی آمریکا
بدون مقدمه بروم سر اصل مطلب! من امروز نماز جمعه نرفتم و بالطبع، شعاری هم علیه شما ندادم! پس امید می‌رود مرا با همان چوب نرانی که نظام را و ملت شهیدپرور را! از قضا، من معتقدم وقتی در «برجام» آمریکا توانست خواست خود را به «جمهوری اسلامی» دیکته کند، این یکی لااقل، بیش از آنکه اثبات عداوت شما و البته اسلاف‌تان باشد، مؤید بلاهت چیزلمات‌های نظام خودمان است! وقتی «جان کری» تنها و تنها دنبال یک توافق خوب برای کشورش است لیکن «ظریف» در سودای «هر توافقی، ولو توافق بد» حق این است که اقلا اینجا، شعار «مرگ بر ایران» جایگزین «مرگ بر آمریکا» شود!
آقای ترامپ! اگر واقعا معتقدی که «برجام» توافق بدی برای شماست، با عرض معذرت باید بگویم خیلی خری! و اگر داری فیلم بازی می‌کنی، خواهش می‌کنم کمی آرام‌تر بر سر نظامی بکوبی که پایش خون‌ها داده شده! این درست که مذاکره‌کننده‌ی ما با بلاهت محض، جلو آمد اما شما کمی انصاف داشته باش!
ریاست جمهوری ایالات متحده! خر نباش! و وقتی داری علیه «جمهوری اسلامی» سخن می‌گویی، هیچ لازم نیست اراجیف ببافی! مع‌الاسف، نظام ما در پاره‌ای سطوح، بسی بدتر از آن است که تو فکر می‌کنی! چطور؟ توضیح می‌دهم! توضیح می‌دهم تا سال بعد در اجلاسیه‌ی سازمان ملل، متین و منطقی علیه «جمهوری اسلامی» سخن بگویی!
استاد! «جمهوری اسلامی» به شهادت همین عکس بالا، در پاره‌ای رده‌ها، نظامی ناراست است! رئیس یک قوه‌اش «فتنه» را «خط قرمز» می‌خواند و رئیس آن قوه‌ی دیگر، عکس فوق را به یادگار می‌گذارد! و شگفتا! این دو با هم برادرند! آری! «جمهوری اسلامی» همان نظام ناصادقی است که یک شبکه‌ی رسانه‌ی ملی‌اش، سخن علیه فتنه‌گران می‌گوید و شبکه‌ای دیگر، از فیلمی رونمایی می‌کند که تصویر بالا، برشی کوتاه از آن است! و جالب آنکه آقای خاتمی به حکم قانون همین نظام «ممنوع‌التصویر» است! پس ۲ جرم دیگر هم دارد نظام ما؛ «سر کار گذاشتن ملت» و «عمل علیه قانونی که خودش مصوب کرده»!
حضرت ترامپ! نه که فکر کنی حقیر از اقتضائات یک مجلس ختم، نامطلعم! نه! خر نباش! بحث فقط این عکس نیست! بحث سر این است که نظام ما با بیان جمله‌ی «فتنه، خط قرمز است» و عمل بر خلاف مبانی این جمله، همه را به بازی گرفته! و محصول این بازی که با کمک «شورای نگهبان» کرارا انجام‌شده، داشتن رئیس‌جمهوری است که در مناظره، آن سخنان را علیه موشک‌های سپاه بگوید و همین که خیالش از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری راحت شد، خلاف آن سخنان را!
جناب پرزیدنت! در مواجهه با «جمهوری اسلامی» کافی است به جای تف‌دادن شر و ور، فقط اندکی اشاره کنی به این تعارضات! و مثلا سال بعد، خطاب به آقای روحانی بگویی؛ «عاقبت، نظر شما درباره‌ی موشک‌های کشورتان چیست؟!» و بعد اشاره کنی؛ «من «پاپ» نیستم لیکن تو که «روحانی» هستی دیگر چرا؟!» و در ادامه بیفزایی؛ «چرا باید رئیس‌جمهور کشوری که خود را پیرو پیامبر راستی و صداقت می‌خواند، این‌همه راحت موضع عوض کند؟!»
عالی‌جناب! سخن درباره‌ی نظامی است که رئیس قوه‌ی مقننه‌ی آن، نیز رئیس صدا و سیمای آن، این‌چنین صرف‌نظر از روح قانون و صدالبته علی‌رغم بینات سخن رهبری مظلوم، با فتنه‌گر منافق، دوشادوش می‌نشینند ولی خدا نکند کارگر ۲ سال بیکار ۲ سال حقوق‌نگرفته را معترض ببیند! اینجا دیگر، ظلم و ستم و کتک است که دوشادوش دوش کارگر می‌نشیند! و تو چقدر خری که علیه «جمهوری اسلامی» همه چیز می‌گویی الا حرف حق!……
مستر ترامپ! این‌همه را گفتم اما بینی و بین‌الله، خودم را خرتر از تو می‌بینم! خرتر و اسگل‌تر! چرا که باز هم به «۹ دی» خواهم گفت «یوم‌الله»! و باز هم باور خواهم کرد که «فتنه، خط قرمز نظام است»! و باز هم علیه خاتمی خواهم نوشت! اما چه اشکالی دارد که وسط نامه به تو، حضرات «جمهوری اسلامی» را خطاب قرار دهم که «آیا ممکن است از خاتمی و امثالهم، برای ما که اسگلان جنگ نرم شما هستیم، این‌همه دیو نتراشید؟!» پس بگذار صریح‌تر بگویم؛ من از «علی لاریجانی» بیشتر از «سیدمحمد خاتمی» بدم می‌آید! این کجا که تو در نفاقت هم اخلاص داشته باشی و این کجا که تو در اخلاصت هم دوچهره باشی! و تمثال مسلم «پرسه در مه»! نه آقای رئیس قوه‌ی مقننه! تو از «جمهوری اسلامی» بزرگ‌تر نیستی! و حق شکایت از این متن، برایت محفوظ نیست! اگر فتنه علیه نظام، قرار است به نشستن حضرت‌عالی کنار فتنه‌گر ختم شود، دمی هم کنار من بنشین خب! کجا؟! در مراسم ختم آقای «ناراستی ممقانی» مثلا! و بعد، اگر کسی به شما خرده گرفت، پاسخ بده؛ «ای بابا! چرا بی‌خود شلوغش می‌کنید؟! صرف نشستن کنار «حسین قدیانی» آن‌هم در مجلس چهلم «ناراستی ممقانی» که به منزله‌ی تأیید نوشته‌های او نیست!»
رئیس‌جمهور آمریکا! دوباره تَکرار می‌کنم؛ از تو خرتر و اسگل‌تر، منم! و گانگستری‌تر از تو هم، منم! آن‌جا که باز، به این «سید اولاد پیغمبر» باید بگویم؛ «فتنه‌گر»! باشد! می‌گویم! اما این را هم می‌گویم که تعامل ناهمگون اجزای مختلف نظام «جمهوری اسلامی» با ما و با فتنه‌گران، مع‌الاسف خود دارد به فتنه‌ای مجزا و پیچیده بدل می‌شود!
یا ترامپ! من از «نظام عجیب و غریب» و بل‌که از «حاکمیت دوگانه»ای سخن می‌گویم که در آن، رئیس قوه‌ی قضائیه‌اش، همین چند روز پیش، از افراد مرموزی سخن گفت که «با لطائف‌الحیل می‌خواهند حصر و ممنوع‌التصویری فتنه‌گران را بشکنند» و رئیس قوه‌ی مقننه‌اش و رئیس صدا و سیمایش، عکس یادگاری مذکور را بجا می‌گذارند! پس من هم، چه باک از یادگار گذاشتن این متن، برای همیشه؟! فاش می‌گویم که اگر آیت‌الله آملی، متذکر برادر خود و ایضا رئیس رسانه‌ی ملی نشوند، ترجیح می‌دهم در نهایت شجاعت، خطاب به قاضی‌القضات مملکت بگویم؛ «آیا ممکن است در خلال رایزنی با سایر نهادها و افراد مسئول، هم حصر را بردارید و هم ممنوع‌التصویری را؟! و با «عمل‌کرد دوگانه» بیش از این، موجبات شکاف میان آحاد مردم را فراهم نیاورید؟! واقعا اگر قرار است به الفبای سخن خود ملزم نباشید، چه کشکی؟! و چه پشمی؟!» شجاعانه‌تر هم قادرم پرسشی بپرسم از آیت‌الله آملی: «آمدیم و آن افرادی که خواستند روی فتنه‌ی فتنه‌گران، ماله‌ی جمارانی بکشند، برادر خودتان درآمدند! یا رئیس رسانه‌ی ملی! یا زبانم‌لال، رئیس‌جمهور! قوه‌ی شما، آیا با ایشان برخورد می‌کند؟! اگر نه، پس تحریک احساسات و عواطف امثال من، چرا؟! والله گناه داریم! و اگر آری، پس کو؟! والله گناه دارد!»
جناب آقای ترامپ! ببین چه بر ما رفته، که کار ما به درددل با خری چون تو رسیده! نطق سال بعد اجلاسیه، پیشنهاد می‌کنم همین متن را بخوانی! و دقیقا همین نامه را! بسی دوست دارم ببینم که آیا در نماز جمعه‌ی بعد از آن نطق کذایی، ملت شهیدپرور ما، مشخصا چه شعاری و علیه چه کسی سرمی‌دهند!
والسلام!
