توسل به امام زمان (عج) و حل مشکل مالی | داستانی واقعی از لطف و عنایت حضرت
معجزهای در سختترین لحظات زندگی
زندگی پر از چالشهایی است که گاهی انسان را به ناامیدی میکشاند. اما برای کسانی که به اهلبیت (ع) توسل میجویند، دری از رحمت باز میشود. داستان حاج رمضانعلی زاغری یکی از نمونههای واقعی از لطف امام زمان (عج) در حل مشکلات مالی است.
آغاز مشکلات | سقوط یک سرمایهگذار موفق 🏡
حدود ۲۵ سال پیش، حاج رمضانعلی زاغری در تهران با شریکی به نام محمد کمیلی در حوزه ساختوساز فعالیت داشت. آنها خانههایی ساخته بودند و منتظر مشتری بودند. روزی مشتریای آمد و یکی از خانهها را پسندید و گفت:
«با من حضرت عباسی معامله کن.»
اما شریک حاج رمضانعلی راضی نشد و این آغاز اختلافات شد. او تصمیم گرفت که از شراکت خارج شود. همان شب، در خواب دید که تمام ساختمانهای ساختهشده فرو ریختند و تبدیل به گودالی خطرناک شدند.
ورود به بحرانی مالی و ورشکستگی کامل 💸
چند روز بعد، مأموران امنیتی شریک او را به جرم قاچاق دستگیر کردند و تمام اموالشان مصادره شد. حاج رمضانعلی که هیچ اطلاعی از کارهای غیرقانونی شریکش نداشت، مجبور شد خانه اجارهای خود را ترک کند و به منزل یک پیرزن برود.
در این میان، او چکی به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان دست کسی داشت که پولش را داده بود اما چک را نگرفته بود. صاحب چک که بهایی بود، تهدید کرد که آن را به اجرا میگذارد.
توسل به امام زمان (عج) | چهل شب در مسجد جمکران 🕌
پیرزن صاحبخانه که او را در این وضعیت دید، پیشنهاد کرد که به مسجد جمکران برود و از امام زمان (عج) کمک بخواهد. حاج رمضانعلی تصمیم گرفت که چهل شب چهارشنبه در مسجد جمکران حضور یابد و دعا کند.
بعد از چهل شب، وقتی نتیجهای ندید، بسیار ناراحت شد. آخرین شب، عریضهای نوشت و در چاه مسجد انداخت و از حسین بن روح خواست که آن را به امام زمان (عج) برساند.
دیدار با مردی نورانی | ملاقات سرنوشتساز 🚖
روز بعد، حاج رمضانعلی تصمیم گرفت که برای کسب درآمد، مسافرکشی کند. در میدان اعدام، مردی نورانی با تسبیح و لباس بلند کنار خیابان ایستاده بود و اشاره کرد که سوار شود.
او با ورود به ماشین، گفت:
«چرا اینقدر ناراحت و پریشانی؟»
حاج رمضانعلی از مشکلات خود گفت. مرد نورانی پاسخ داد:
«هیچ غصه نخور، تمام مشکلاتت حل خواهد شد.»
سپس کاغذی تاشده به او داد و گفت:
«این را همیشه همراه خود نگهدار. تا زمانی که این کاغذ را داری، از هیچکس و هیچچیز نترس.»
حاج رمضانعلی که آرامش خاصی پیدا کرده بود، مرد نورانی را در نازیآباد پیاده کرد. اما وقتی به عقب نگاه کرد، مردی را ندید!
گشایشهای ناگهانی | حل شدن تمام مشکلات 🙌
با همان اطمینان قلبی، به مغازه عباس درخشان، همان بهاییای که چک را به اجرا گذاشته بود، رفت. به محض دیدن حاج رمضانعلی، او را در آغوش گرفت و گفت:
«کجا بودی؟ چهار پنج ساعت است که احساس میکنم مأموری با اسلحه پشت سرم ایستاده و میگوید: چرا این چک را اجرا گذاشتی؟»
با تعجب، چک را به همراه ۳۰۰۰ تومان اضافه، به حاج رمضانعلی برگرداند و معذرتخواهی کرد!
همه طلبکاران دیگر نیز با خوشرویی طلبشان را بخشیدند و تمام مشکلات مالی حاج رمضانعلی حل شد.
درسهایی از این داستان واقعی 📖
✅ توسل به امام زمان (عج)، راهگشای بنبستهاست.
✅ نماز و دعا در مسجد جمکران، دری از رحمت الهی باز میکند.
✅ ایمان به غیب و توکل به خدا، مشکلات را حل میکند.
✅ برخی وقایع، نشانههایی از عنایت الهی هستند.
این داستان واقعی، نمونهای از قدرت دعا و توسل به امام زمان (عج) است. در سختترین شرایط، نباید امید خود را از دست داد، زیرا ولیّ خدا همیشه ناظر بر احوال شیعیان است و در لحظات سخت، آنها را یاری میکند.