قصه و حکایت
? وای بر من!!!
✍️ مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در کتاب «منازل الآخرة » نقل فرموده است که:
شخصی به نام «ابن صمد، بیشتر اوقات شب و روز، اعمال خود را محاسبه میکرد، روزی به فکر محاسبه اعمال عمر خودافتاد، حساب کرد دید که شصت سال از عمرش گذشته است، پس روزهای این شصت سال را حساب کرد، دید که بیست و یک هزار وپانصد روز میشود، گفت:
«وای برمن! اگر روزی یک گناه، بیشتر نکرده باشم، وقتی خدا را ملاقات میکنم، بیست ویک هزار و پانصد گناه انجام داده ام»
این را بگفت و بیهوش افتاد…
روایت شده که: روزگاری حضرت رسول«صلی الله علیه و آله وسلم»در زمین بی گیاهی فرود آمد، به اصحاب خود فرمود: بروید هیزم بیاورید.
عرض کردند: ما، در زمین بی گیاهیم، و هیزم در آن یافت نمی شود.
فرمود: هر کس هر چقدر امکان دارد، بیاورد.
پس اصحاب هیزم آوردند و در مقابل آن حضرت روی هم ریختند، چون هیزمها جمع شد مانند کوهی به نظر میرسید، حضرت فرمود:
«گناهان شما نیز همین طور جمع میشوند. »
معلوم شد که مقصود آن حضرت، از امر به آوردن هیزم، این بود که اصحاب بدانند: همین طور که در آن بیابان خالی، هیزمی به نظر نمی آمد، اما وقتی که جستجو کردند و روی هم ریختند، مقدارکثیری هیزم جمع شد و مانند تلی گردید. بهمین نحو، گناهان ما به نظر نمی آید، اما اگر جستجو و حساب شود، گناهان بسیاری جمع میشود. چنانچه «ابن صمد» برای هر روز عمر خود، یک گناه فرض کرد، بیست و یک هزار و پانصد گناه شد.
? کتاب داستانهای شهید دستغیب (معاد و قیامت)
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
#تلنگر
⚜️ جوانی به سراغ عالمی رفت و گفت
سه سوال دارم:
➊↫وجود خدا راثابت کن
➋↫وجود قضا و قدر را..
➌↫چطور میشه که شیاطین از آتش
هستند و در قرآن آمده که در جهنم عذاب میشن؟ آتش بر آتش چگونه تاثیر دارد؟
✳️ عالم سیلی بر صورت جوان زد جوان ناراحت شد که مگه من چه گفتم که منو زدین.عالم گفت جواب هرسه سوال توست.
?سیلی زدن ایجاد درد کرد آیا درد رادیدی؟
گفت : ندیدم ولی درد را حس کردم
عالم گفت: خدا هم وجود داره
وجود او با نعمت ها معلوم میشه
? آیا میدانستی که سیلی میزنم؟
گفت: خیر
گفت: این قضا وقدر هست.
? دست من وصورت تو از یک جنس بود
اما درد را بر صورت وارد کرد
همانطور میتواند آتش بر آتش
ایجاد عذاب کند.
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
✍️آیت الله بهجت (ره) :
اهالی روستاهای اطراف نجف، بلکه همهٔ عربها، تنها سند و مدرکی که به همدیگر میدادند، این بود که میگفتند: “کفیلُکَ اَبوالحَسَن عَلی علیهالسلام” ابوالحسن علی (ع) وکیل و کفیل تو باشد. و این تنها دفتر ثبت و سند و محضر آنها بود!
نقل میکنند: شخصی از شخصی طلبکار بود، به نزد بدهکار آمد و طلبش را مطالبه کرد، بدهکار انکار کرد، طلبکار به بدهکار گفت: بیا برویم نجف و سوگند یاد کنیم. آمدند به ایوان طلا و رو به روی ضریح حضرت امیر علیهالسلام سوگندش داد و او هم قسم خورد که طلبکار نیستی، در همان لحظه صورتش سیاه شد!
?خیلی دیده یا شنیده شده است که عوام به حرم حضرت_ابوالفضل (ع) یا حضرت امیر علیهالسلام آمدهاند و با توسل به آنها فورا حاجتشان را گرفتهاند.
?در محضر بهجت، ج2، ص106
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
ضعفِ خداباوری و نداشتن توحید قوی و اصولی، ریشه اکثر مشکلات ما انسانها در داشتن آرامش در زندگی است.
افسردگی ها، دعواها، استرس ها، بدبینی ها، شکست های مختلف زندگی…
ریشه در این داره که چقدر خدا رو به درستی شناختیم و چقدر نسبت به شناختمون یقین و باور داریم.
?متاسفانه خیلی از ما به خداوند سوءظن داریم
همیشه چشممون به این و اونه تا واسمون کاری کنن
اون بنده خدا هم ، هر چقدر ثروت و مقام و نفوذ و علم داشته باشه تا خدا نخواد هیچ کاری نمیتونه انجام بده.
??تو زندگی اگر به شناخت درستی از خدا برسیم اون وقته که مثل حضرت ابراهیم حتی اگر با منجنیق وسط آتیش پرتمون کنن ، ایمان داریم که خدا گلستان، خدای آتش هم هست و میتونه ما رو نجات بده.
??إنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ
?ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻭ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﻲ ﺣﻖ ﮔﺮﺍ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩم ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻛﺮﺩم ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻢ .(٧٩)
سوره انعام ?
•✾? @twonoor ?✾•
#ثقلین
نُقِـلَ عَن الْحُسَيْنِ عليه السلام أَنَّـهُ كانَ يَتَصَـدَّقُ بِالسُّكَّرِ، فَـقيلَ لَهُ فى ذلِكَ، فَقالَ: إنّي أُحِبُّهُ وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالى: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»
نقل شده كه امام حسين عليه السلام شِكَر صدقه مى داد، از علت آن پرسيدند، فرمود: چون مـن آن را دوست دارم و خدا مى فرمايد: به نيكى نمى رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى داريد انفاق كنيد
? نورالثقلين جلد1صفحه363
سوره آل عمران آیه 92
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
✅ استاد علی صفایی حائری رحمت الله علیه
?من نمى دانم تو چه احساسى از مرگ دارى، ولى اينقدر مى دانم كه اگر خط مرگ در تقاطع زندگى تو نباشد و زندگى تو را نبرد، پل ادامه ى آن باشد و استمرار آن، ديگر مرگ مسأله اى نيست.
?بايد آن گونه زندگى كرد كه مشرف بر مرگ بود. اين ترس از مرگ به خاطر ناهنجارى زندگى است. حياتى كه با حيات محمد و آل محمد پيوند بخورد، مرگ آن را نمى سوزاند و بن بستِ آن نمى شود؛ كه مرگ، استمرار زندگى و انقلاب زندگى و حيات بزرگتر است
?ما به گونه اى زندگى كرده ايم كه مرگ، آرزوها، كارها و عشقهاى ما را ناتمام گذاشته و مزاحم بوده است.
?مزاحمت مرگ با زندگى ما، باعث ترس و فرار از مرگ است. اگر آرزوهاى ما با مرگ تأمين شود و اگر كارهاى ما با مرگ نقد شود و اگر عشقهاى ما با مرگ به تماميّت خود برسد، آيا جز عشق به مرگ، تفسير ديگرى براى عشق به زندگى خواهد بود؟
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•
? مرگ راحت نشانه خوب بودن انسان نیست
? امام رضا (ع) میفرمایند:
♦️ حضرت موسی بن جعفر (ع) برای عیادت مردی كه در سكرات مرگ بود، رفتند.
▫️اطرافیان پرسیدند: یابن رسول الله! دوست داریم احوال این محتضر را كه مصاحب ماست بدانیم!
▫️حضرت فرمود: مرگ مانند دستگاه تصفیه است، و مؤمنین را از گناهانی كه نمودهاند تصفیه و پاك میكند؛
بطوریكه آخرین دردی كه آنها تحمّل میكنند، كفّارۀ آخرین گناهی است كه در آنها باقی مانده است.
▫️و كافران را تصفیه میكند از حسناتی كه در دنیا أحیاناً انجام دادهاند؛
بطوریكه آخرین لذّت و راحتی كه در دنیا به آنها میرسد، پاداش وجزای آخرین كار نیكی است كه بجای آوردهاند.
?و امّا حال این رفیقتان كه در سكرات است مانند كسی كه گناهان او را غربال كرده باشند، از گناه بیرون آمده و پاك و پاكیزه شده است.
و الان صلاحیت پیدا كرده كه با ما أهل بیت در سرای ابدی همنشین باشد.
?معانی الاخبار ص ۲۸۹
#حکایتهای_شنیدنی
•✾? @Hekayat_shenidani ?✾•