طعم کالای ایرانی
طعم کالای ایرانی
منبع : پایگاه راسخون , گفت وگو با آقای دکتر مجید ابهری
کالاهای عرضه شده در هر جامعه ای «ذائقه ی مصرف» مردم آن جامعه را شکل می دهند و شاید ریشه ای ترین دلیل گرایش مردم ما به سمت مصرف کالاهای خارجی، به عرضه ی بی حد و حصر این اجناس باز می گردد. از سوی دیگر دستگاه های فرهنگ ساز و ذائقه ساز کشور همانند رسانه ها نیز به جای آن که این قابلیت را در راستای مصرف کالای ملی شکل دهند، با تمام توان و ظرفیت در خدمت تبلیغ و توصیه ی تولیدات خارجی می باشند. کیفیت برتر کالاهای خارجی در تبلیغات ارایه شده از سوی رسانه های داخلی آن قدر تکرار و تلقین شده که برای مردم به یک عادت تبدیل شده و اکنون برای تحقق خواسته ی مقام معظم رهبری باید این ذائقه، عادت و فرهنگ را تغییر داد. در این ارتباط به سراغ «دکتر مجید ابهری» پژوهشگر و متخصص علوم رفتاری می رویم تا رفتار مردم کشورمان در قبال کالاهای خارجی را از زیر ذره بین علم رفتارشناسی مورد بررسی قرار دهیم. «دکتر ابهری» استاد دانشگاه تهران، شهیدبهشتی و سمت مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس هشتم را در کارنامه ی کاری خود دارد.
«تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» یک شعار به ظاهر اقتصادی است، اما به نظر می رسد برای دستیابی حقیقی به این توصیه ی رهبر معظم انقلاب باید در کنار اصلاح ساختارهای اقتصادی، اصلاح رفتارهای فرهنگی ـ اجتماعی را مد نظر قرار داد. از نگاه دکتر ابهری به عنوان یک متخصص علوم رفتاری، تحقق چنین شعاری نیازمند چه تغییراتی در بعد فرهنگی و اجتماعی است؟
بی تردید حمایت از تولید ملی نیازمند تحقق بسترهای فرهنگی در جامعه است و به این منظور باید فرهنگ مصرف جامعه را اصلاح کنیم. همان گونه که نخستین رهنمود مقام معظم رهبری برای گام برداشتن در راستای تولید، اصلاح الگوی مصرف بود، برای بستر سازی فرهنگی در حمایت از تولید ملی باید الگوهای مصرف را اصلاح کنیم، چرا که اگر الگوی مصرف اصلاح شود و با فرهنگ بیگانه دوستی و هجوم تولیدات بیگانه، مقابله صورت گیرد؛ دیگر شاهد رکود واحدهای تولیدی نخواهیم بود و حمایت از کار و سرمایهی ایرانی محقق می شود. به هر حال بیکاری و تورم معضلاتی اقتصادی است که آثاری اجتماعی دارد به گونه ای که تورم موجب تنش اجتماعی شده و بیکاری نیز بستر رشد آسیب های اجتماعی در هر جامعه ای است پس تحقق چنین امری بیشتر از وجوه اقتصادی، نیازمند بسترسازی اجتماعی است.
به باور شما چرا ذائقه و الگوی مصرف مردم کشورمان به سمت مصرف کالاهای خارجی متمایل شده است؟
اصلی ترین علت افزایش گرایش به محصولات بیگانه، تبلیغات گسترده و واردات بیرویه است تا جایی که موجب شده، سلیقه ی مصرف و ذائقه ی فرهنگی مردم از تولیدات داخلی رویگردان شود. با نگاهی به در و دیوار شهر می توان انواع و اقسام تبلیغ کالاهای خارجی را مشاهده کرد. فاصله گرفتن از ساده زیستی و گرایش به رفتار تجملاتی نیز از دیگر دلایل اصلی استقبال از تولیدات غیر ایرانی است که در این زمینه انگشت اتهام را باید به سوی هنجار فرستان و الگوسازان رفتاری در جامعه گرفت.
از سوی دیگر، ما با سیل واردات مواجه ایم؛ از میوه گرفته تا پوشاک، خودرو و حتی صنایع دستی. این همه واردات، سیلقه ی مصرف و ذائقه ی برندگرایی و بیگانه خواهی را در جامعه رشد می دهد. در این جاست که هر کالای بی کیفیت با برچسب خارجی به مردم فروخته می شود.
آقای دکتر! به نظر می رسد مصرف کالاهای خارجی علاوه بر آن که جامهی فرهنگ پوشیده، برای مردم کشورمان به صورت یک عادت در آمده است؛ چگونه می توان مطابق تأکیدهای مقام معظم رهبری این عادت را به سمت و سوی مصرف کالای داخلی سوق داد؟
از نگاه رفتارشناسی در مسیر حرکت فکری بعد از تکرار هر فکر و ایده، آن فرآیند به صورت عادت ثانویه نهادینه می شود مانند همین که امروز برای بعضی از افراد مصرف کالای خارجی مبدل به یک رفتار نهادی نهی اجتماعی- اقتصادی شده و به صورت عادت در آمده است. برای خروج از این فرآیند روانی باید حرکت مقابل آن را انجام داد؛ یعنی با افزایش و بهبود کیفیت کالای ایرانی و ایجاد توانایی رقابت در میان تولید کنندگان می توان مصرف کالای داخلی را در قالب یک عادت در ذائقه ی فرهنگی و اقتصادی مردم نهادینه کرد.
برای تحقق شعار امسال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» در ابعاد فرهنگی و جامعه شناختی، چه زیر ساخت هایی لازم است؟
شاید بتوان گفت نخستین قدم در راستای تحقق حمایت از تولید ملی، اصلاح الگوی مصرف، تغییر سلیقه ی فرهنگی مردم و جلوگیری از تبلیغات گستردهی کالاهای خارجی است. همچنین برای نیل به این مقصود باید عرضهی کالای داخلی و جلوگیری از واردات کالاهای بیگانه ای که مشابه کالاهای تولید داخل هستند را مد نظر قرار داد. طبیعی است که این واردات بر مبنای تقاضای عده ای از افراد شکل می گیرد اما باید در نظر داشت برای قطع وابستگی ها باید در برابر عدهی ناچیز افراد نو کیسه، مقاومت کرد و اجازه نداد درصد ناچیزی از جامعه با سوار شدن بر خودروهای چندین میلیون تومانی و نمایش ثروت خود با جولان در خیابان ها، غرور ملی را مورد حمله قرار دهند.
رسانه ها را می توان دستگاه تولید فرهنگ نامید. از نگاه شما سهم رسانه در شکل گیری نهضت خود کفایی و حمایت از تولید ملی چیست و این نقش چگونه باید ایفا شود؟
همان گونه که گفتید رسانه ها نقش مهمی در فراهم آوردن بسترهای فرهنگی دارند و در رأس آن ها صدا و سیما به عنوان پر مخاطب ترین رسانه، اصلی ترین نقش و وظیفه را بر عهده دارد. همان طور که گفته شد اصلاح الگوی مصرف، گامی اساسی برای حمایت از تولید و کار ملی است و رسانه ها در ذائقه سازی و اصلاح الگوی مصرف، نقش اساسی دارند. به این منظور صدا و سیما و سایر رسانه ها می توانند با ساخت برنامه های مختلف به طور مستقیم و غیر مستقیم بر این موضوع تأکید کرده و ذائقه و سلیقه ی مصرف مردم را تغییر دهند. رسانه ها هم باید از ظرفیت تبلیغات کالای ایرانی بهره بگیرند و هم با استفاده از اقلام تولید داخل در سریال ها، فیلم ها و سایر برنامه های تصویری، بهرمندی از تولیدات داخل را در ذهن مردم جا بیندازند. بیان و تکرار مزایا و امتیازات تولیدات داخلی و همچنین تفهیم سود این اقبال برای جامعه، وظیفه ی مهمی است که رسانه ها و به خصوص صدا و سیما می توانند در آن نقش مهمی ایفا کنند.
آقای دکتر! شاید بخشی از چالش عدم استقبال مردم کشورمان از کالاهای تولید داخل به بی اعتمادی و نداشتن خود باوری باز گردد. برای دمیدن روح خود باوری در کالبد مردم کشورمان باید چه کرد؟
برای فرهنگ سازی در زمینه ی رونق تولید ملی و حمایت از آن باید مستقل اندیشید و این فلسفه را که ایرانی تنها قادر به ساختن اقلام ساده است، به زباله دان تاریخ انداخت. رسوخ چنین فلسفه ای یکی از روش های نفوذ بیگانگان به کشور ماست که با تلقین ناتوانی به مردم، منابع ملی آنان را غارت می کنند و می کوشند تا مردم را دچار «اعتیاد فرهنگی» برای مصرف کالاهای تولیدی خود بنمایند. به همین خاطر است که امروز تحریم ها همانند دوران جنگ تحمیلی برای مردم ما نعمت بزرگی هستند و در سایه ی همین تحریم ها بوده است که ما توانسته ایم در تمام زمینه ها از صنایع هوا و فضا گرفته تا تولید داروهای نیازمند تکنولوژی بالا و ساخت سلول های بنیادی توفیق حاصل کنیم و این موفقیت ها خود آغازی برای حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ی ایرانی و خط بطلانی بر فرهنگ ضعف فکری و فرهنگی ایرانی است.
آیا می توان استفاده از کالای تولید داخل را به چشم یک فریضه نگاه کرد؟
به طور قطع همین طور هم است. متأسفانه ما حتی شاهد آن هستیم که زائران ایرانی در هنگام سفرهای زیارتی خود برای تهیه ی سوغات اقدام به خرید کالاهای تولید بیگانه می کنند. از آن جایی که فقر، بیکاری، تورم و گرانی بسترهای اصلی بروز آسیب های اجتماعی هستند، بنابراین تکیه بر تولیدات داخلی و تشویق مصرف آن ها می تواند با کاهش بیکاری و تورم به طور مستقیم با آسیب های اجتماعی مقابله کند. ارزش واقعی مصرف تولیدات داخلی و تکیه بر توانایی های ملی در همین جا روشن می شود و با تبیین این مسایل برای مردم می توان مصرف کالای داخلی را حتی به عنوان یک فریضه در جامعه جا انداخت. البته فریضه شدن تبلیغ و حمایت از کالای ایرانی، مستلزم حمایت و توجه ویژه کارشناسان دینی و فرهنگی است.