روحانیت خوش نشین!
ف:
⭕️ در نقد روحانیت خوش نشین!
? مگر من گفتم به جنگل های آمازون برويد؟!
? والله کارتان را الهی نمی دانم!
?هركس از دوستان ما براى معالجه يا كار ديگر به خارج رفت، آمد گفت به فلان كشور مبلّغ بفرستيد؛ اما من به آنها مى گويم آن نيازى را كه شما احساس كرده ايد، من پيش از شما از آن خبر داشتم؛ اما كسى را نداريم؛ شما آدمى را معرفى كنيد تا من بفرستم؛ مى گويند نداريم! از كشورهاى مختلف مى آيند و از ما مبلّغ مى خواهند؛ اما نداريم! از داخل شهرهاى ايران مى آيند و از ما مبلّغ و امام جمعه مى خواهند؛ اما نداريم؛ خيلى عجيب است!
?بنده به مسائل امامت جمعه اشراف پيدا كرده ام. من دائماً گزارش آقايان دبيرخانه ى ائمه ى جمعه و جناب آقاى رسولى را- كه رئيس دبيرخانه هستند- مى بينم و خبرها را مى خوانم. جاهايى هست كه گاهى شش ماه يا يك سال بدون امام جمعه مى ماند؛ اين در حالى است كه ما حوزه ى به اين عظمت را داريم! مگر ما گفتيم به جنگلهاى آمازون برويد و تبليغ كنيد؟! آقايان نمى روند.
?مى گوييم چرا نمى رويد، مى گويند: مى خواهيم درس بخوانيم! برادران! من اين روش را #قبول_ندارم؛ حالا شما هرچه مى خواهيد بگوييد، بگوييد؛ من واللّه اين را #الهى_نمى_دانم! چند نفرتان بياييد از مرجعيت و از رياست و از مدرّسى و از فضل و سوادِ در آن حد بگذريد؛ حوزه را طورى راه بيندازيد كه بعداً هزار نفر مثل خودتان را به وجود بياوريد.
? رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم ۱۳۷۰/۱۱/۳