رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیة الله العظمی خامنه ای
رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیة الله العظمی خامنه ای
مجله پاسدار اسلام مهر 1379 - شماره 226
در مورد شخصیت علی بن ابی طالب (علیه الصلاة والسلام) هرچه گفته شود، کم گفته شده است; چون آن شخصیت، شخصیت قابل احاطه ی ذهنی و بیانی نیست; یعنی نمی شود با بیان، ابعاد نامتناهی آن شخصیت الهی را توصیف کرد. امثال بنده، در بیان جزیی از اجزای آن عناصر شریف که در شخصیت اوست، عاجزیم; لیکن چون اسوه است، باید او را در حد توان بشری خودمان بشناسیم.
نمی شود به اوج شخصیت علی بن ابی طالب رسید. این را ائمه ی بزرگوار معصوم ما که خود فرزندان و جانشینان او هستند، گفته اند. در روایتی که از امام باقر (علیه الصلاة والسلام) نقل شده است، آن حضرت می فرماید: «و ما اطاق عمله منا احد»; از ما هم هیچ کس توان انجام دادن عمل او را ندارد. یعنی حتی امام باقر و امام صادق و ائمه ی هداة مهدیین (علیهم السلام) هم نمی توانند خودشان را به آن حدی برسانند که امیرالمؤمنین به آن رسیده بود. «و ان کان علی بن الحسین(ع) لینظر فی کتاب من کتب علی(ع)». امام باقر فرمود که پدرش علی بن الحسین(ع) به یکی از کتابهای علی بن ابی طالب(ع) نظر می کرد - لابد کتابی از دستورات امیرالمؤمنین بوده، که آن دستورات طبق عمل و زندگی عملی خود آن بزرگوار بوده است - «فیضرب به الارض »; کتاب را روی زمین گذاشت، «و یقول من یطیق هذا؟»; چنین عملی را چه کسی طاقت می آورد؟ یعنی امام سجاد که سیدالعابدین و زین العابدین است، در مقابل عمل و عبادت و زهد امیرالمؤمنین احساس عجز می کند. خود آن بزرگوار هم در نامه به عثمان بن حنیف فرمود: «الا و انکم لاتقدرون علی ذلک »; شما نمی توانید به این سبکی که من عمل می کنم، عمل کنید. واقعا هم انسان وقتی نگاه می کند، آنچه از امیرالمؤمنین نقل شده، دهشت آور است.
[بنابراین] سخن در این نیست که کسی یا جامعه یی بتواند خود را همگون و همسان با علی بن ابی طالب(ع) بکند; سخن در پیدا کردن جهت حرکت جامعه و اشخاص، مخصوصا زمامداران و اولیای امور در نظام اسلامی است. جهت حرکت، باید این جهت باشد.
شخصیت امیرالمؤمنین (ع) ترکیبی از عناصری است که هر کدام به تنهایی یک انسان عالی مقام را اگر بخواهد به اوج آن برسد، به زانو درمی آورد. زهد امیرالمؤمنین و بی اعتنایی و بی رغبتی او نسبت به شهوات زندگی و زخارف دنیایی، علم آن بزرگوار و دانش وسیع او - که بسیاری از بزرگان مسلمین و همه ی شیعه بر آن اتفاق دارند که بعد از نبی اکرم(ص)، کس دیگری غیر از امیرالمؤمنین از آن علم برخوردار نبوده است - فداکاری آن بزرگوار در میدان های مختلف - چه میدان های نظامی، و چه میدان های اخلاقی و سیاسی - عبادت آن بزرگوار، عدل و دادگری امیرالمؤمنین که پرچم برافراشته ی شاخصی برای عدل اسلامی است، رافت آن بزرگوار نسبت به ضعیفان - اعم از فقرا، کودکان، غلامان و کنیزان، زنان و از کارافتادگان، پیشقدمی آن بزرگوار در همه ی کارهای خیر، که انسان در تاریخ زندگی آن حضرت برخورد می کند، حکمت و فصاحت آن بزرگوار بخشی از این عناصر است. شمارش رئوس این مطالب هم به آسانی ممکن نیست; و در همه ی اینها در حد اعلاست. (16/1/1370)
(حدیث ولایت، ج 7)