داستان امام باقر و مرد مسیحی
📖داستان امام باقر و مرد مسیحی
📝امام باقر، محمدبن علی بن الحسین علیه السلام، لقبش «باقر» است. باقر یعنی شكافنده. به آن حضرت «باقرالعلوم» می گفتند، یعنی شكافنده ی دانشها.
📌مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، كلمه ی «باقر» را تصحیف كرد به كلمه ی «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی. امام بدون آنكه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت كند، با كمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم».
📌 مسیحی: تو پسر زنی هستی كه آشپز بود.
امام فرمود: شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی شود.
مسیحی گفت مادرت سیاه و بی شرم و بدزبان بود.
🟪امام فرمود: اگر این نسبت ها كه به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستی.
🟩مشاهده ی این همه حلم از مردی كه قادر بود همه گونه موجبات آزار یك مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، كافی بود كه انقلابی در روحیه ی مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بكشاند. مرد مسیحی بعداً مسلمان شد.
#حکایت
📌به کانال حکایت های شنیدنی بپیوندید
•✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•