حضرت خدیجه: داستان فداکاری و مهربانی مادر بینظیر حضرت زهرا
داستان حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
نرگس، دختر مینا، بعد از ظهر از مهدکودک برگشت. به خانه که رسید، با چشمان کنجکاو و دلی پر از سوال به سمت مادرش دوید.
“مامان مینا، میدونستی حضرت خدیجه مادر حضرت زهراست؟ مربی مهدکودک گفت که حضرت زهرا اینقدر مهربانه چون مادرش حضرت خدیجه خیلی خوبه. میشه بیشتر راجع بهش بهم بگی؟”
مینا لبخندی زد و با صدای نرم و آرام گفت:
“حضرت خدیجه، مادر حضرت زهرا، یکی از بهترین زنان تاریخ اسلام بود. او نه تنها مادر حضرت زهرا که خود یکی از بزرگترین شخصیتها در تاریخ اسلام است.”
نرگس چشمهایش را باز کرد و پرسید:
“چطور؟”
مینا ادامه داد:
“حضرت خدیجه از همان دوران جوانی، یک زن بسیار مهربان، سخاوتمند و فداکار بود. او از ثروت خود در راه خدا و کمک به نیازمندان استفاده میکرد. همیشه حامی پیامبر اسلام حضرت محمد (صلى الله عليه و آله) بود و در سختترین شرایط در کنار او ایستاد. حضرت خدیجه در زمانی که پیامبر اسلام به رسالت مبعوث شدند، اولین کسی بود که ایمان آورد و از او حمایت کرد.”
نرگس با دقت گوش میداد.
“ولی مادر، حضرت خدیجه که خیلی ثروتمند بود. چرا این همه فداکاری کرد؟”
مینا در حالی که نگاه محبتآمیزی به دخترش داشت، گفت:
“دقیقا! حضرت خدیجه ثروت زیادی داشت، اما بیشتر از پول، محبت و صداقت در دلش بود. او به پیامبر و مردم نیازمند کمک میکرد، بدون اینکه منتظر چیزی باشد. برای او مهربانی و صداقت از همه چیز مهمتر بود.”
“آیا همیشه خوشحال بود؟” نرگس پرسید.
مینا کمی سکوت کرد و سپس جواب داد:
“نه، همیشه خوشحال نبود. حضرت خدیجه فداکاریهای زیادی انجام داد. در دوران سخت، وقتی که پیامبر با مشکلات فراوان روبرو بود، حضرت خدیجه از هیچ تلاشی برای حمایت از او دریغ نکرد. حتی در زمانی که مردم قریش آنها را در محاصره اقتصادی قرار دادند، حضرت خدیجه با صبر و شکیبایی در کنار پیامبر ماند. او در زندگیاش سختیها را تحمل کرد، اما همیشه قلبی پر از محبت و مهربانی داشت.”
“پس حضرت خدیجه چطور با این همه سختی همچنان مهربان و قوی بود؟” نرگس با تعجب پرسید.
مینا در حالی که دستش را به شانه نرگس گذاشت، گفت:
“او ایمان به خداوند داشت. حضرت خدیجه برای رضای خداوند زندگی میکرد و میدانست که هر سختی که کشیده باشد، خداوند همیشه در کنار اوست. محبت و مهربانی او از دل ایمانش میآمد. او نه فقط برای اهل بیت خود بلکه برای تمام مسلمانان و حتی غیر مسلمانان در آن زمان بهترین الگو بود.”
نرگس با دقت به مادرش نگاه کرد و گفت:
“یعنی حضرت خدیجه از همه چیز گذشته بود تا دیگران خوشحال باشند؟”
مینا نگاهی مهربانانه به دخترش انداخت و گفت:
“دقیقاً. حضرت خدیجه از خودگذشتگی را نشان داد. او با اینکه خیلی پول داشت، اما بیشتر از آنچه که در اختیار داشت، دل بزرگ و مهربانی داشت. او نشان داد که ثروت واقعی، محبت و صداقت است.”
نرگس فکر کرد و گفت:
“یعنی من هم میتوانم مثل حضرت خدیجه مهربان باشم؟”
مینا لبخندی زد و گفت:
“بله، نرگس جان. تو میتوانی. مثل حضرت خدیجه مهربان باش، با دل پاک و دستهای باز به دیگران کمک کن. همانطور که او در دل سختیها همچنان مهربان بود، تو هم میتوانی در روزهای سخت زندگی، مهربانی را فراموش نکنی.”
نرگس سرش را تکان داد و با اشتیاق گفت:
“باشه، مامان! از حالا به بعد سعی میکنم مثل حضرت خدیجه مهربان باشم!”
مینا با لبخندی دلنشین پاسخ داد:
“خوب است، عزیزم. حضرت خدیجه بهترین الگوست.”
داستان حضرت خدیجه، زن فداکار و مهربانی که با ایمان و محبت خود تاریخ اسلام را روشن کرد، در دل نرگس ماند. او تصمیم گرفت در هر موقعیتی که قرار میگیرد، مانند مادر حضرت زهرا، حضرت خدیجه، مهربان و فداکار باشد.