جایگاه درود بر پیامبر و خاندان وی در مناجات شعبانیه
جایگاه درود بر پیامبر و خاندان وی در مناجات شعبانیه
مجله فرهنگ جهاد بهار و تابستان 1385، شماره 43 و 44
نوشتاری که در پیش روی داریم به بررسی موقعیت و جایگاه درود و صلوات بر پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ و أهل بیت گرامی وی می پردازد که در تمام نمازها، دعاها، و مناجات های وارده در احادیث از زاویه خاصی قابل توجه بوده تا بدان جا مورد اهتمام قرار گرفته است که به عنوان نمونه در نگاه شافعی ـ یکی از پیشوایان أهل سنت در قالب بیتی پر معنا و رسا بدین سان سروده شده است:
کفا کُم عظیم القَدر أنکُّم
مَنْ لَمْ یُصَلّ علیکم لاصلوة له
در عظمت شأن و منزلت شما همین اندازه بس که هر شخصی که در نماز خود بر شما درود نفرستد، نمازش در درگاه حق تعالی مورد قبول نمی باشد. می دانیم که از دیدگاه تمامی فقهای شیعه و سنی، فرستادن درود بر پیامبر و اهل بیت وی، یکی از اجزای نماز و به عنوان جزیی از تشهد محسوب شده به گونه ای که اگر نماز گزار آن را عمدا ترک کند، نمازش باطل می شود.
ما در این مجال از بین تمام دعاها و مناجات ها، مناجات شعبانیه را به دلیل خصوصیتی که در لحن آن موجود است، انتخاب کردیم.
مناجات شعبانیه که از سلسله مناجات های خاص حضرت امیر و فرزندان والا مقام وی ـ علیهم السلام ـ است که از نورانیت و جلالت در خور توجهی برخوردار بوده، همواره زمزمه لبان عارفان سالک، جویندگان معرفت، و علمای عامل بوده و می باشد.
بخش های بلند و پرمحتوای آن از چنان مغز و مفهومی برخوردار است که انصافا حاکی از قطعیت سند آن و اتصال حتمی آن به معصومان ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ است و به راحتی می تواند ما را به این نتیجه رهنمون سازد که چنین عبارات رسایی جز از شخصیتی که به وحی و غیب اتصال دارد، و از فصاحت و بلاغت حقیقی برخوردار است، نمی تواند صادر شده باشد.
در مناجات شعبانیه، اولین نکته ای که به صورت ناخودآگاه هر انسان دقیقی را به خود وا می دارد، آغاز و پایان سخن با ذکر صلوات بر پیامبر اعظم و خاندان شریف وی است . این مطلب نمی تواند فاقد مفهوم و مقصود برای گوینده ای که تمام کلمات او با حکمت در آمیخته است، باشد. از این رو، اولین پرسشی که در آغاز مناجات مورد نظر، رخ می نمایاند این است که چرا پیشوایان معصوم ما ـ علیهم السلام ـ در آغاز گفت و گو با محبوب واقعی خویش به بیان صلوات پرداخته و در انتهای کلمات گهربار خود نیز از این ذکر اعظم یاد کرده و بهره می جویند؟
برای رسیدن به پاسخی قابل قبول و منطقی، جا دارد به نکته های زیر توجه کرد:
الف. در آداب مناجات و دعا آمده است که خواسته خود از پروردگار عالم را با دعایی همراه کنید که در درگاه او به طور یقین، مستجاب می باشد و آن دعای مستجاب چیزی جز تقاضای درود بر پیامبر و آل ـ صلوات الله علیهم ـ وی نیست که اگر پیش از دعا کردن و پس از آن به زبان جاری شود و در حقیقت، دعای آدمی با دو صلوات، یکی در قبل و دیگری پس از آن احاطه شود، احتمال اجابت آن در صورتی که مضمونش به صلاح دعا کننده باشد، بسیار زیاد است.
ب. فرستادن درود بر پیامبر اعظم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ، پیوسته و تا بی نهایت، مورد تأکید قرآن قرار گرفته است. این پدیده تا بدان جا از دیدگاه قرآن، در خور اهمیت است که به صراحت می گوید:
«انَّ الله و ملائکته یُصلّون علی النبی یا أیُّها الذین آمنوا صَّلوا علیه و سلموا تسلیما»
«خداوند و فرشتگان او بر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ درود می فرستند. ای مؤمنان ! شما نیز همواره بر او درود فرستاده و در برابرش تسلیم باشید.»
امر کردن قرآن به فرستادن درود بر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به منزله گذاردن تکلیف مهم بر همه مسلمانان است.
ج. از آن جا که دعای هر انسانی در حق خویش، با احتمال عدم اجابت، مقرون است و از این حیث در توده ای از ابهام و جهل قرار دارد، فرستادن درود بر پیامبر اعظم ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و اهل بیت گران قدر وی، ـ صلوات الله علیهم ـ می تواند برای ما زمینه لطف و فیض از سوی آن بندگان صالح و مستجاب الدعوة پروردگار را فراهم سازد؛ زیرا ما بر این مطلب، واقف هستیم که پیامبر و خاندان پاک او، خانواده کرم، معدن لطف و عطوفت و واسطه نزول فیض بر ما هستند و اصولا قابل قبول نیست که ما از یک سو پیوسته برای آنان طلب درود و رحمت کنیم، و از سوی دیگر، توجه و عنایت متقابل آنان به طرف ما جلب نشود به تعبیر دیگر، هم استعداد و قابلیت قابل، تام و تمام است هم افاضه و فاعلیت فاعل، بدین معنا که از یک طرف قابلیت پیامبر و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ وی برای دریافت رحمت، نامحدود و بی منتها بوده و هیچ گونه کم و کاستی در وجود پرظرفیت آنان برای اجابت دعای ما (در قالب صلوات) درباره ایشان وجود ندارد و از طرف دیگر، افاضه و فاعلیت پروردگار نیز بدون قید و شرط و نامحدود است. از این روی، دعا کردن در قالب فرستادن صلوات، به صورت قطعی برای ما زمینه ساز جلب رحمت الهی به شمار آمده و هیچ گونه ابهام و سردرگمی در راستای اجابت آن وجود ندارد.
بی گمان ظرف وجودی خاندان عترت، از رحمت الهی سرریز بوده و آنان نیازی به تقاضای درود و رحمت، از سوی ما ندارند، آن چه از این راستا عاید و نصیب ما می شود انعکاس توجه ما در قالب فرستادن صلوات به خود ماست، همانند ندایی که در کوهستان بر دامنه بلند کوهپایه، عرضه شود و پس از چند لحظه، انعکاس همان ندا به سوی شخص ندا دهنده باز گردد. برای تأیید ادعای بالا، در بخش هایی از دعاها به جمله هایی بر می خوریم که به خوبی ما را به این مطلب رهنمون می گردانند. به عنوان نمونه، در دعایی آمده است
«اللهم صل علی محمد و آل محمد صلوةً تغفر بها ذُنوبَنا و تصلح بها عیوبنا.»
«پروردگارا! درود خود را بر محمد و آل او بفرست، درودی که به واسطه آن گناهان ما آمرزیده شود و زشتی های ما را بپوشانی.»
د. هر انسانی به طور طبیعی برای نزدیک شدن به یک شخصیت بزرگ و کسی که دارای مقام بلندی در جامعه است، از راه وساطت دیگران و استفاده از محبوبیت دیگران در نزد آن شخصیت مورد نظر بهره جوید، این مطلب به صورت فطری در درون ذهن های تمام انسانها، نهادینه شده و اختصاص به گروه یا فرقه خاصی ندارد. به عنوان مثال، اگر کسی بخواهد با مقام بلند پایه یک کشور ملاقات کند و خود را به او نزدیک کند، در طول زمان از کسانی که در نزد او شناخته شده هستند و آن مقام بلند پایه با آنان، آشنایی لازم را دارد، بهره جسته و به وسیله اعتبار آنان خود را گام به گام به شخص مورد نظر نزدیک می کند، یا مثلا اگر شخص تصمیم دارد وارد یک وزارت خانه یا مجموعه بسته و حفاظت شده ای شده و می داند که به او به هیچ وجه اجازه ورود بدان جا را نخواهند داد، از راه استفاده از آشنایی با مدیر آن مجموعه یا در پناه کسی که در آن مجموعه دارای قدرت و اعتبار باشد به راحتی می تواند به مقصود خویش دست یابد. درباره خاصیت بهره جویی از صلوات در مناجات شعبانیه و دعاهای دیگر نیز می توان به این فرآیند دست یازید که ما در واقع با استفاده از ذکر صلوات و واسطه قرار دادن چهره های محبوبی که در درگاه الهی دارای اعتبارات بسیار چشمگیر هستند، از آبرو و اعتبار معصومان ـ علیهم السلام ـ بهره جسته و بدین وسیله خود را به خداوند متعال نزدیک می کنیم.
بی گمان هر انسان غیر معصومی از رابطه نامطلوب خود با خدای خود و از گناهانی که موجب پدید آمدن این رابطه گردیده اند. کاملاً آگاه است و از همین روست که به خودی خود جرأت نزدیک شدن به ذات اقدس پروردگار را نمی دهد، اما وقتی از وسیله قرب استفاده می کند، این جرأت را به خوبی در درون خویش احساس می کند. قرآن کریم نیز ما را بر این حقیقت ترغیب کرده و به ما می فهماند که برای نزدیک شدن به خداوند از «وسیله» استفاده کنید. به این آیه توجه کنید:
«… و ابتغوا الیه الوسیلة…»
«برای تقرب به خدا وسیله ای را انتخاب کنید.»
بی گمان وسیله ای که در این آیه بدان توصیه کرده همان پیامبر اعظم و اهل بیت گرامی او ـ علیهم السلام ـ هستند که با استفاده از احادیث شیعه و سنی، به خوبی می توان به این مقصود دست یافت.
به عنوان نمونه، به پاره ای از این احادیث توجه کنید:
1 ـ امام علی ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«الائمة من ولدی أطاعهم فقد اطاع الله و من عصاهم فقد عصی الله، هم العروة الوثقی و هم الوسیلة الی الله.»
«تمام ائمه معصومان از فرزندان من هستند، کسی که آنان را اطاعت کند در حقیقت، خداوند را اطاعت کرده است و کسی که از فرمان آنان سرپیچی کند در حقیقت، از فرمان خداوند سرپیچی کرده است. آنان ریسمان محکم الهی هستند و آنان “وسیله” به سوی خداوند به شمار می آیند.»
2 ـ پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ فرمودند:
«… اول ما خلق الله نوری… و نحن الوسیلة الی الله و الوصلة الی رضوان الله.»
«اولین مخلوق خداوند نور من بود… و ما وسیله به سوی خداوند و راه اتصال به رضوان الهی هستیم.»
3 ـ پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ فرمودند:
«و هم الوسیلة الی الله…»
«معصومان وسیله به سوی خداوند هستند.»
لازم به ذکر است که کلمه «وسیله» که به معنای تقرب جستن یا چیزی که موجب تقرب می شود،است. دارای مفهوم وسیعی بوده و شامل هر چیزی که انسان را به خدای متعال، نزدیک گردانده، می شود. اما احادیث بالا و موارد دیگر که در این جا از بیان آنها خودداری می کنیم ـ این واژه را به معصومان ـ علیهم السلام ـ تفسیر می کنند. چنان که این گونه برداشت در عبارات برخی از پیشوایان اهل سنت همانند شافعی نیز انعکاس یافته است، ابن حجر درباره شافعی نقل می کند که او چهره ای بود که به أهل بیت پیامبر اعظم ـ صلی اللّه علیه وآله ـ توسل جسته و می گفت:
آل النبی ذریعتی
و هم الوسیلتی
ارجوبهم أعطی غدا
بید الیمین صحیفتی
خاندان پیامبر وسیله من هستند، آنان وسیله قرب من به خدا می باشند. امیدوارم به وسیله آنان در روز قیامت، نامه اعمال من به دست راستم داده شود.