تشرفات سید مرتضی نجفی
✅ تشرفات_ سید مرتضی نجفی
? حکایت زیبای امام جماعتی که مورد تایید امام زمان عج نبود
? رفته بود مسجد کوفه، برای خواندن نماز جماعت، قبل از شروع نماز قصد وضو کرد، محل بسیار کوچکی در گوشه ای از مسجد برای وضو گرفتن بود که تنها ظرفیت یک نفر را داشت، به محل وضو گرفتن که رسید، سید جلیل قدری را دید که با آرامی و طمانینه در حال وضو گرفتن است، صبر کرد ، صدای تکبیر الاحرام بلند شد، عجله داشت زودتر خودش را برساند به نماز جماعت…
? به سید جلیل القدری که در حال وضو ساختن بود گفت:ظاهرا قصد نداری پشت امام جماعت ، نماز بخوانی ؟
آن سید جلیل القدر پاسخ داد:"نه قصد ندارم، چون آن شیخ(امام جماعت) مرد ارزنی است…
? پاسخ را شنید، اما مطلب را نگرفت، بسرعت خودش را رساند به نماز جماعت ،نماز که تمام شد رفت سراغ امام جماعت، ماجرا را برایش نقل کرد ، امام جماعت صحبتش را که شنید بغضش ترکید، گریه کرد، با گریه به مرد گفت: حضرت حجت را درک کردی، امروز در نماز ذهنم مشغول بود، مشغول زراعت ارزنهایی که کاشتم ، که خدا نکند زمین ها مورد دستبرد اعراب بادیه نشین نجف قرار گیرد، هیچکس جز خدا نمی دانست حین نماز فکرم مشغول ارزن هاست…
☘ آقا جلو جلو فکر شیخ را خوانده بود،نمازش را قبول نداشت ،حضور قلب نمازت مهم است برای پسر زهرا، نماز که میخوانی قلبت را خلوت کن، مثل هوای بارانی اوایل بهار…
دونفره!!…
خودت باش و خدای خودت…
? برداشتی آزاد از فصل تشرفات کتاب شریف نجم الثاقب صفحه هفتصد و چهل و نه
@tasharrofha
????