به عشق مولا علی، مرد میدان باشیم
«به عشق مولا علی، مرد میدان باشیم؛ روایتی کوتاه از غدیر و مسئولیت اجتماعی»
✨ داستان: «قرار، کنار چاه» ✨
مرد جوان کنار چاه ایستاده بود؛ در دل کویر، جایی میان «نخل» و «نور». لبهایش خشک، اما چشمهایش روشن بود. گویی آمده بود با کسی قرار بگذارد؛ کسی که قرنهاست صدایش در چاه میپیچد.
نالهای آرام کرد و زیر لب زمزمهای خواند:
– یا علی…! گفته بودی عدالت، بیصدا نمیماند. گفته بودی حق، اگرچه تنها باشد، باید ایستاد. حالا آمدهام بپرسم: غدیر برای من چه دارد؟ فقط جشن؟ فقط نقل و شیرینی؟
سکوت چاه، سکوت نبود. زمزمهای از دل تاریخ آمد؛ نه با صدا، که با معنا:
«غدیر فقط یک روز نیست؛ یک مسئولیت است. علی را تنها دوست نداشته باش… مثل علی باش.»
یادش افتاد به پدربزرگش. مردی که هر عید غدیر، با دست خودش برای یتیمهای محله لباس نو میخرید. میگفت: «اگر علی مولاست، باید در عمل همراهش باشیم.»
🔹 آن شب، مرد جوان گوشیاش را باز کرد. بهجای یک پست ساده تبریک، نوشت:
«به عشق علی، امشب یک نان به دست یک گرسنه میدهم. این غدیر من است.»
فردایش، دهها نفر زیر همان پست نوشتند: «ما هم هستیم… ما هم مرد میدانیم.»
📌 و این یعنی غدیر…
🔸 غدیر، داستانی پایانناپذیر است؛ روایتی از مسئولیت اجتماعی. عشاق علی، فقط تماشاگر نیستند. آنها در میداناند؛ با صداقت، عدالت، غیرت، و حمایت از مظلوم.
در دنیای امروز، «مرد میدان بودن» یعنی صادق بودن در فضای مجازی، خدمت به نیازمندان، رعایت حقالناس، و فریاد برای مظلوم.
به عشق علی، بیایید غدیر را زندگی کنیم، نه فقط جشن بگیریم.