اگر در روزگار علی بودم
اگر در روزگار علی (ع) بودم… اما مگر اکنون در روزگار علی نیستم؟
مقدمهای پرشور: رؤیای بودن در کنار علی علیهالسلام
بسیاری از ما بارها با حسرت گفتهایم: «کاش در زمان امام علی (علیهالسلام) بودم!» تصور ایستادن در صف یاران آن امام مظلوم، در کنار مالک و کمیل، قلب هر مؤمنی را به تپش میاندازد. اما آیا واقعاً از دوران علی دوریم؟ آیا زمانِ او به پایان رسیده یا ما از حقیقت زمانه غافل شدهایم؟
کتاب ارزشمند انسان ۲۵۰ ساله از مقام معظم رهبری، پرده از این حقیقت برمیدارد که زندگی اهل بیت علیهمالسلام، تداوم یک مسیر، یک راه، و یک نور واحد است. و امروز، ما دقیقاً در دل همان راه، همان “روزگار علی” زندگی میکنیم؛ چون صاحب این دوران، مهدی بن الحسن، فرزند علی و زهراست؛ ادامه همان نور، همان هدف، همان مبارزه با ظلم.
معصومین، نوری واحد در امتداد تاریخ
رهبر معظم انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله بهزیبایی تبیین میفرمایند که زندگی معصومین علیهمالسلام، گرچه در زمانهای متفاوتی رقم خورده، اما از نظر هدف، روش، دغدغهها، دشمنان و مأموریت الهی، همه یک مسیر واحد را دنبال کردهاند.
از امیرالمؤمنین علی (ع) تا امام عصر (عج)، همه در حال تحقق یک هدفاند: برپایی عدالت، اقامه توحید، نجات انسان از جهل و طغیان. پس اگر کسی امروز در رکاب امام زمانش نباشد، در روزگار علی هم جز در صف مخالفان نبود.
امروز، روزگار علی است؛ چون ولیالله زمان مهدی است
ما در روزگار علی هستیم. نام امام امروزمان مهدی است، ولی دلش، صدای علی دارد. او عدالت علی را میخواهد، غربت علی را دارد، تنهایی علی را تجربه میکند.
اگر امروز ناله مظلومان فلسطین، یمن، کشمیر، نیجریه و لبنان را بشنویم و ساکت بمانیم، همانند ساکتین در ماجرای کوچه و در، از روزگار علی هم چیزی نفهمیدهایم.
کسی که میخواهد «اگر در روزگار علی بودم…» را به واقعیت تبدیل کند، باید امروز با بصیرت، شجاعت و وفاداری، در جبهه امام مهدی قرار گیرد؛ چه در میدان فرهنگ، چه اقتصاد، چه در تربیت نسل مؤمن، و چه در جهاد رسانهای.
راه درست، عمل به وظیفه در زمان حاضر است
مهمترین پیام کتاب انسان ۲۵۰ ساله این است که هر کس باید در زمان خودش، ولیّ خدا را بشناسد و به وظیفهاش عمل کند. امام علی در زمان خودش تنها ماند چون بسیاری یا خواب بودند، یا میترسیدند، یا دنیاطلب بودند.
امام حسن (ع) مجبور به صلح شد چون مردم درک سیاسی نداشتند. امام حسین (ع) در عاشورا تنها ماند چون خواص منحرف شده بودند. امروز هم اگر امام زمان تنهاست، تقصیر ماست نه زمان.
اگر در روزگار علی بودم، الان در جبهه مهدی بودم!
سؤال واقعی این است: اگر امروز در جبهه حق نیستم، چطور انتظار دارم در رکاب علی یا حسین باشم؟ چه فرقی است میان سکوت در مقابل ظلم کوفیان و بیتفاوتی نسبت به ظلم جهانی امروز؟
دل ما باید برای علی بتپد، اما دست و زبانمان باید برای یاری مهدی به کار بیفتد. از تولید محتوا در فضای مجازی گرفته تا تربیت فرزند صالح، از حضور در فعالیتهای فرهنگی تا مقاومت در برابر سبک زندگی غربی، همه و همه گامهایی برای اثبات وفاداری به ولیّ زمان است.
نسل ما و رسالت سنگین در عصر غیبت
در عصر غیبت، ما وظیفهای دوچندان داریم:
۱. شناخت امام زمان از طریق معرفتشناسی دقیق شیعه.
۲. آمادگی فرهنگی و تربیتی برای ظهور.
۳. جهاد تبیین برای روشنگری افکار.
۴. زمینهسازی برای تمدن اسلامی با تأسی به سبک زندگی علوی.
امروز هر کس بخواهد در رکاب علی باشد، باید شاگرد مکتب انسان ۲۵۰ ساله شود؛ بداند که مهدی، ادامه همان علی است، و غیبت، امتحانی است برای دلهایی که باید خودشان را ثابت کنند.
آیا واقعاً آمادهایم در رکاب مهدی باشیم؟
اگر در روزگار علی بودم… نه! من همین حالا هم در روزگار علی هستم. اسم او امروز مهدی است.
اگر بخواهم حسرت نبودن در رکاب علی را نخورم، باید در رکاب مهدی حاضر باشم. دنیا پر از جبهه است؛ فقط چشم بصیرت میخواهد برای دیدن حق و شجاعت قلبی برای عمل.
پس بجای حسرت خوردن، برخیزیم و در صف یاران مهدی قرار گیریم. او صدای عدالت علی را با خود دارد، نگاه رحمت حسین را، و امید ظهور را.