«امام خمینی ثابت و استوار از آغاز تا پایان امام علی (ع)»
«امام خمینی ثابت و استوار از آغاز تا پایان امام علی (ع)»
مجله پاسدار اسلام مهر 1379 - شماره 226
(من این عید سعید را به همه مسلمین جهان و به ملت بزرگ خودمان و به همه مظلومان در طول تاریخ تبریک عرض می کنم.)
(درباره حضرت امیر سلام الله علیه این قدر گفته شده است و نوشته شده است و باز هم حقش ادا نشده است; یعنی این معجزه الهی تاکنون معلوم نشده است که چه شخصیتی است. همه طوایف مختلفی که در اسلام هستند و خصوصا در شیعه مذهب ها، این حضرت را به خودشان نسبت می دهند; عرفا، حکما، فقها، فلاسفه و اقشار مختلفه حتی دراویش، صوفیه و حتی کسانی که به اسلام اعتقاد ندارند از کلمات ایشان استشهاد می کنند.)
(این موجود یک اعجازی است که نمی شود در اطراف او آن که هست صحبت کرد، هر کس به اندازه فهم خودش و به اندازه نظری که دارد در این باب صحبت کرده است و حضرت غیر از این معانی است; یعنی ما نمی توانیم به آن جایی که بتوانیم از ایشان به آن جور که هستند مدح کنیم. آن صفات متضاده که در اشخاص نمی شود باشد، در ایشان هست.)
(هر کسی یک بعدی از او را گرفته است و خیال کرده است که بعد واقعی این است و تاکنون آن بعدی که ایشان دارند، آن بعد معنوی ای که ایشان دارند، برای کسی کشف نشده است، مگر برای اشخاصی که همطراز او هستند.)
(حضرت امیر - سلام الله علیه - در بسیاری از اموری که برایش خیلی سخت بود، دندان روی جگر می گذاشت و موافقت می کرد برای مصالح کلی، برای مصالح اسلام، ما اگر تبعیت از او داریم، باید این طور باشیم، اگر یک مقدار هم تبعیت داریم، یک مقداری همین طور باشیم. در هر صورت آنی که در یک همچو موقعی برای ما باید خیلی مورد نظر باشد، این که الآن دارند از اطراف دنبال این می روند که ما را از باطن از بین ببرند، در داخل ما را خرد کنند، نتوانستند در خارج بکنند، نقشه ها همه نقش بر آب شد و از بین رفت لکن حالا الآن این نقشه، نقشه مهمی است که می خواهند در داخل، هی چیزهایی می گویند «در کجا چی واقع شده، معلوم شد چه شده است، کی با کی دعوا دارد، کی با کی چه دارد» و اینها تاثیر دارد اگر چنانچه توجه نکند انسان به خدای تبارک و تعالی، از خدای تبارک و تعالی در واقع نخواهد این را که انسان را از این شرها نجات بدهد، ممکن است انسان در دام بیفتد.) (23/12/65)
(حضرت امیر سلام الله علیه حقیقتا مظلوم است و مظلوم بوده است، حتی در بین شیعیان هم مظلوم است. وقتی می خواهند تعریف کنند از حضرت امیر، تعریف می کنند به چیزهایی که بر خلاف واقع است و توهین به حضرت است، مثلا می گویند که انگشترش را که می خواسته هدیه بدهد به فقیر، قیمتش خراج شامات بوده است! آن کسی که لباسش آن است، انگشتر می پوشد که قمیتش خراج باشد؟! این یک دروغی است که اگر روایت هم داشته باشد، دروغ است - در صورتی که ندارد - وقتی می خواهند معرفی کنند حضرت امیر را، به این جهات معرفی می کنند، به همین جهات چیز. یا آنهایی که عارف لفظی هستند - عرفان حقیقی که کم است در دنیا - آنها هم وقتی که می خواهند از حضرت نقل کنند، یک حرف های درویشی نقل می کنند. آنی که هست واقعیتش را که نمی دانند، و این جهات ظااهری هم که حضرت داشته است برای جهالت هایی که بوده است، منحرف کردند از واقعیتش.) (11/12/66)
(علی ابن ابی طالب فقط بنده خدا بود و این بزرگترین شاخصه اوست که می توان از آن یاد کرد، و پرورش یافته و تربیت شده پیامبر عظیم الشان است و این از بزرگترین افتخارات اوست. کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبدالله است و از همه عبودیت ها بریده است، جز انبیاء عظام و اولیاء معظم که علی(ع) آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به تمدن و به معدن عظمت رسیده است، در صف مقدم است. و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علی بن ابی طالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده. پس او بحق عبدالله است و پرورش یافته عبدالله اعظم.) (27/2/60)
(بعضی کمالات حضرت که شاید یک قدری مخفی مانده باشد از ادعیه حضرت معلوم می شود. دعای کمیل یک دعای عجیبی است، بسیار عجیب. بعض فقرات دعای کمیل از بشر عادی نمی تواند صادر بشود. «الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک » کی می تواند این طور بگوید؟ کی این طور عشق به جمال خدا دارد که از جهنم نمی ترسد، لکن می ترسد که وقتی که در جهنم برود، نازل شده از مقام خودش و به مرتبه ای برسد که محروم بشود از عشق او؟ از فراق حضرت حق تعالی ناله می زند. این عشقی است که در باطن قلب او گداخته شده همیشه و تمام اعمالی که از او صادر می شود، از این عشق صادر می شود، از این عشق به خدا صادر می شود. ارزش اعمال روی این عشق و محبتی است که به حق تعالی هست، روی این فنا و توحیدی است که در انسان هست و این سبب شده است که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین ». فرضا که این ضربت را کس دیگر از دفاع اسلام زده بود اما از روی عشق نبود، کارش هم اسباب این شده بود که اسلام ترویج پیدا کند، لکن چون مبدا، مبدا عشقی نبود، «افضل من عبادة ثقلین » نخواهد شد. انگیزه اعمال انگیزه روحانیت اوست نه صورت او.) (23/6/63)