ابوطالب پناه درماندگان
ابوطالب پناه درماندگان
منبع : محمدی اشتهاردی، محمد؛ داستانها و پندها، ج 5
پیامبر اسلام دوران کودکی را می گذراند. ابوطالب عموی آنحضرت (یعنی پدر علی علیه السلام)، از پیامبر صلی الله علیه و آله سرپرستی می کرد. آن سال بر اثر نیامدن باران، قحطی همه جا را فرا گرفته بود. مردم مکه و اطراف، از فشار کمبود غذا کلافه و سردرگم شده بودند. یکی می گفت به دو بت “لات” و “عزی” پناهنده شوید. دیگری می گفت: دست به دامن بت “منات” شوید… ولی هیچیک از این پناهندگیها گره کار آنها را نمی گشود.
تا اینکه یک پیرمرد با تجربه و خوش برخوردی به آنها گفت: به کجا پناه می برید؟ با اینکه در میان شما از نسل ابراهیم خلیل (ع) وجود دارد.
گفتند: لابد منظورت ابوطالب است؟
گفت: آری خوب فهمیدید.
مردم بناچار گروه گروه نزد ابوطالب آمدند و جریان را به عرض رساندند و با خواهش و التماس می گفتند: به فریاد ما برس! خشکی همه جا را گرفته و همه ما درمانده شده ایم…
ابوطالب، کودکی را که همچون خورشید می درخشید (که همان محمد صلی الله علیه و آله بود) همراه مردم کنار کعبه آورد. پشت آن کودک را به کعبه چسبانید و آن کودک با انگشت به آسمان اشاره می کرد و با حالی گریان از خدا طلب باران می نمود.
و به نقل بعضی: ابوطالب کودک را سر دست گرفت و به سوی آسمان می انداخت و می گرفت و عرض می کرد خدایا به حقیقت این کودک، باران رحمتت را بفرست. ساعتی نگذشت که توده های ابرها افق آسمان را پوشاندند و باران بسیار بارید و مردم، آن سال از قحطی نجات یافتند.
ابوطالب در قصیده معروف به “لامیه” خود به این جریان اشاره کرده و چنین می گوید:
و ابیض یستسقی الغمام بوجهه
ثمال الیتامی عصمة للارامل
یعنی: «وه چه سیمای نورانی که بوسیله آن از ابرها، طلب باران می شود، آن شخص که نوازشگر یتیمان و نگهبان بیوه زنان است….»
جالب اینکه از این ماجرا، سالها گذشت. تا روزی، بیابان نشینی به حضور رسولخدا(ص) آمد و از بی آبی و قحطی گله کرد. رسول اکرم (ص) به مسجد رفت و بالای منبر دعا کرد و هنوز از منبر پائین نیامده بود که باران بسیار بارید. آنحضرت به یاد عمویش ابوطالب که از دنیا رفته بود افتاد و فرمود خدا ابوطالب را از نیکیها بهره مند سازد. اگر الان حاضر بود، چشمش روشن می شد. کیست که شعر او را بخواند؟
حضرت علی (ع ) که در آنجا حضور داشت، شعر فوق (و ابیض یستسقی. ..) را خواند. پیامبر(ص) برای ابوطالب دعا کرد.[1]
به این ترتیب می بینم که ابوطالب (ع) حتی در دوران کودکی پیامبر(ص) به آنحضرت ایمان داشت. آنهم ایمان عمیق و خالصانه! و نیز می بینیم ابوطالب، امید مستضعفان و چاره ساز درماندگان بود. چنانکه فرزندش علی (ع) چنین بود.
پی نوشت
[1] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 3 ص 316 - اسنی المطالب ص 15 - طلبة الطالب ص 43.