آیه مباهله و افضلیت حضرت امیرالمؤمنین
?آیه مباهله و افضلیت امیرالمؤمنین (ع)?
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
?? بخش اول:
گروهی از نصرانیهای نجران برای گفتگو با پیامبراکرم (ص) درباره نبوت او و اعتقادات خود درباره حضرت مسیح نزد او آمدند. آنان، حضرت مسیح را به دلیل خلقت خارق العادهاش، فرزند خدا میپنداشتند. پیامبر (ص) با یادآوری خلقت خارقالعاده حضرت آدم(علیه السلام) استدلال آنان را ابطال کرد (إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ، آل عمران/59)، اما نصرانیها تسلیم این منطق استوار پیامبر نشدند. خداوند به پیامبر وحی کرد که آنان را به مباهله فرا بخواند(فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِينَ، آل عمران/61.).
قرار مباهله گذاشته شد و زمان موعود که فرا رسید، پیامبر(صلی الله علیه و آله) با فاطمه زهرا، علی و حسنین (علیهم السلام) برای مباهله از مدینه بیرون رفتند. بزرگ نصرانیها با دیدن آنها از همراهان خود خواست که مباهله نکنند و گفت: من چهرههایی را میبینم که اگر از خداوند بخواهند کوه را از جای برکند، دعایشان مستجاب خواهد شد. آنان درخواست او را پذیرفتند، اما به جای پذیرش آیین اسلام، قرار داد صلحی با پیامبر امضا کردند و رفتند(الکشاف، ج1، ص368؛ مجمع البیان، ج1، ص451؛ التفسیر الکبیر، ج8، ص80؛ الإختصاص، ص112-115؛ مطالب السؤول، ص48-49؛ الدر المنثور، ج2، ص218-220 و دیگر کتابهای تفسیر و تاریخ).
قبل از تبیین دلالت آیه بر افضلیت علی(علیه السلام) نکاتی را که در روایات مربوط به آیه مباهله مطرح شده، و در فهم درست معنای آیه و دلالت آن بر مدعا راهگشاست یادآور میشویم. این روایات علاوه بر منابع حدیثی، تفسیری و تاریخی شیعه در صحاح، مسانید و دیگر منابع حدیثی، تفسیری و تاریخی اهل سنت نیز از طرق مختلف از عدهای صحابه، مانند: عبدالله بن عباس، سعد بن ابیوقاص، جابر بن عبدالله، حذیفة بن یمان، عمرو بن سعید، داود بن ابوهند و احمد یشکری، نقل شده است. طبق این روایات، آیه مباهله در شأن پیامبر، علی، فاطمه، حسن، و حسین(علیهم السلام) نازل شده است.
1️⃣ در برخی از این روایات، تنها این مطلب بیان شده است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) با اشاره به علی، فاطمه و حسنین(ع) فرمود: «اللّهم هؤلاء أهلی» (صحیح مسلم، ج4، باب فضایل علی بن ابیطالب، حدیث32؛ سنن ترمذی، ج4، باب مناقب علی بن ابیطالب، حدیث3724) نظیر این تعبیر در روایات مربوط به شأن نزول آیه تطهیر (احزاب/33.) نیز آمده است(اسباب النزول، ص239؛ المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص416؛ خصائص امیرالمؤمنین (ع)، ص33، حدیث11). به دلیل اینگونه روایات است که دانشمندان اسلامی عنوان «اهل بیت پیامبر» را هرگاه بدون قرینه به کار رود، مخصوص اهل کساء و اهل مباهله دانسته و احکام ویژهای را - که برای اهل بیت پیامبر بیان شده - مخصوص آنان شمردهاند.
2️⃣ در برخی از روایات، آمده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) از علی، فاطمه و حسنین (ع) خواست که هرگاه او دعا کرد آنان آمین بگویند (الدر المنثور، ج2، ص220؛ نور الأبصار، ص223-224؛ مطالب السؤول، ص49). این امر گواه آن است که وجود آنان در مباهله نقش داشته است. درخواست پیامبر(صلی الله علیه و آله) از آنان که بر دعای او آمین بگویند نیز گواه این مطلب است.
3️⃣ در روایات اهل سنت در این باره که مصداق «ابناءنا» حسن و حسین(ع) و مصداق «نساءنا» فاطمه زهرا(س) است اختلافی وجود ندارد، اما درباره اینکه مصداق «انفسها» چه کسی است، روایات دو دستهاند: در برخی از آنها «انفسنا» بر علی(علیه السلام) تطبیق شده است، زیرا آمده است که پیامبر به حسنین، فاطمه و علی اشاره کرد و فرمود: «هؤلاء أبناؤنا و نساؤنا و انفسنا» (شواهد التنزیل، ص121، حدیث 168؛ ص122، حدیث169، و ص127، حدیث 175). و در برخی دیگر «انفسنا» بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) تطبیق شده است. این مطلب از عبدالله بن عباس و جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است (الدر المنثور، ج2، ص219؛ شواهد التنزیل، ص124-125؛ تفسیر ابنکثیر، ج2، ص52.)، ولی در روایات شیعه، تنها وجه اول آمده است (البرهان فی تفسیر القرآن، ج1، ص286-290). با این حال، در سخنان مفسران شیعه هر دو وجه بیان شده است (البرهان فی تفسیر القرآن، ج1، ص286-290). میتوان گفت هر دو وجه درست است، هرگاه مجموع شرکتکنندگان در مباهله مورد توجه باشد، مصداق «انفسنا» پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) خواهد بود، و هرگاه به کسانی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) با خود همراه آورد توجه شود، مصداق «انفسنا» علی(علیه السلام) خواهد بود.
•┈┈••✾••┈┈•
?@kharejkalam |کانال استاد ربانی گلپایگانی
??بخش دوم:
?دلالت آیه بر افضلیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
دلالت آیه مباهله بر افضلیت علی(علیه السلام) بر عموم مسلمانان غیر از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بدین صورت است که بر اساس ظاهر آیه و روایات شأن نزول، آن بزرگوار مصداق «انفسنا» است، یعنی پیامبر او را به منزله نفس خود دانسته است. از آنجا که وحدت و عینیت وجود علی(علیه السلام) و پیامبر(صلی الله علیه و آله) ممکن نیست، مقصود این است که علی(علیه السلام) از نظر صفات کمال و منزلت معنوی به منزله پیامبر است، مگر منزلت نبوت که به رسول خدا اختصاص دارد و بدین سبب، پیامبر در مرتبهای بالاتر از علی قرار دارد، اما در دیگر صفات و کمالات، همتای پیامبر است، و چون پیامبر در آن صفات بر همگان برتر است، علی نیز برتر از آنان خواهد بود.
برخی از عالمان اهل سنّت هم، از آیه مباهله، همین معنا را فهمیدهاند. محمد بن طلحه شافعی (متوفای 652ق) گفته است: مقصود از «انفسنا» علی است و محال است که نفس علی(علیه السلام) عین نفس پیامبر باشد. بنابراین، مقصود، برابری نفس وی با نفس پیامبر در صفات کمال است، تنها صفت نبوت که مخصوص پیامبر است، مستثنا خواهد بود (مطالب السؤول، ص95-96).
از کلام فخرالدین رازی نیز این مطلب به دست میآید، زیرا وی در تفسیر آیه، از شیعه دو قول را نقل میکند، نخست اینکه آیه بر افضلیت علی(علیه السلام) بر پیامبران الهی غیر از پیامبر اسلام دلالت میکند، و دوم اینکه تنها بر افضلیت وی بر غیر پیامبران دلالت دارد. رازی، دیدگاه اول را نقد کرده، ولی دیدگاه دوم را نقد نکرده است (التفسیر الکبیر، ج8، ص81).
شواهد روایی
این مطلب که علی(علیه السلام) به منزله نفس پیامبر(صلی الله علیه و آله) و همانند اوست در احادیث نبوی نیز وارد شده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله) درباره «بنیولیعه» فرموداند: اگر از مخالفت با من دست بر ندارند مردی همانند خود را به جنگ با آنان خواهم فرستاد تا فرمان مرا درباره آنها اجرا کند؛ جنگجویانشان را خواهد کشت و ذریه آنها را اسیر خواهد کرد. ابوذر گفته است مقصود پیامبر(صلی الله علیه و آله) علی(علیه السلام) بود (خصائص امیرالمؤمنین، ص108 باب 23، حدیث 72). در حدیث دیگری همانند سخن یاد شده درباره گروهی از ثقیف نقل شده است. در آن حدیث آمده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) دست علی(علیه السلام) را گرفت و دو بار فرمود: این همان مرد است (ینابیع المودة، ج1، ص62؛ فضائل اهل بیت،ص95). رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روایتی دیگر فرموده است: «علی نفسی»( المناقب، خوارزمی، ص148، حدیث173.) پیامبر(صلی الله علیه و آله) در روایات متعددی، درباره علی(علیه السلام) فرموده است: علی از من است و من از اویم. گوشت و خون او از گوشت و خون من است (خصایص امیرالمؤمنین، ص104-107، المسند احمد بن حنبل، ج13، احادیث: 17440، 17441، 17479 و 17485 و ج15، حدیث 19813؛ ینابیع المودة، ج1، ص63-65).
این روایات در حقیقت، همان معنایی را بیان کردهاند که از آیه مباهله استفاده میشود و مفاد همگی، این است که شخصیت علی(علیه السلام) با کسی جز پیامبر(صلی الله علیه و آله) قابل مقایسه نیست، اگر چه او فاقد مقام نبوت است و از این جهت مرتبهای فروتر از پیامبر(صلی الله علیه و آله) دارد، اما در دیگر کمالات، همتای پیامبر(صلی الله علیه و آله) است و در نتیجه بر دیگران برتر است.
•┈┈••✾••┈┈•
?@kharejkalam |کانال استاد ربانی گلپایگانی
??بخش سوم:
?پاسخ به اشکالات
?اشکال اول: با توجه به اینکه کلمه «انفسنا» جمع است، علی(علیه السلام) به تنهایی مقصود نخواهد بود، بلکه مقصود همه خویشاوندان و خدمتگزاران پیامبر است که در نظر عرف به منزله نفس او به شمار میروند (شرح المواقف، ج8، ص367).
?پاسخ: اگر به راستی افراد دیگری نیز مصداق «أنفسنا» بودند، پیامبر برای عمل به فرمان خداوند آنها را نیز برای مباهله با خود همراه میساخت. از سوی دیگر، کاربرد لفظ جمع در یک فرد به انگیزه تکریم و مانند آن در زبان عربی و غیر آن شایع است.
?اشکال دوم: مقصود از «أنفسنا» خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) است، زیرا در مفاهمه عرفی گفته میشود: خود را به انجام فلان کار دعوت کردم(شرح المقاصد، ج5، ص299) و «نفس فلانی او را به انجام فلان کار برانگیخت» و «با خودم مشورت کردم» و تعابیری از این قبیل که در گفتمان صحیح میان اهل بلاغت یافت میشود. بر این اساس، علی(علیه السلام) مصداق «أبناءنا» خواهد بود، زیرا در عرف، عنوان پسر بر داماد نیز اطلاق میشود (روح المعانی، ج3، ص301-302).
?پاسخ: در پاسخ این اشکال دو نکته در خور توجه است:
الف) این فرض که علی(علیه السلام) مصداق «أبناءنا» باشد، با روایات شأن نزول منافات دارد، بدین جهت، هیچ یک از مفسران برجسته اهل سنت چنین احتمالی را مطرح نکردهاند. مضافاً بر اینکه در هیچ روایتی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل نشده که وی عنوان «إبنی» را بر علی(علیه السلام) اطلاق کرده باشد، ولی این تعبیر درباره حسن و حسین(ع) در روایات بسیاری به کار رفته است.
ب) چنانکه پیش از این بیان شد، انطباق «أنفسنا» بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) با انطباق آن بر علی(علیه السلام) منافات ندارد، چنانکه در روایات و اقوال مفسران بر هر دو منطبق شده است.
?اشکال سوم: اگر علی(علیه السلام) مصداق «أنفسنا» باشد و مفاد آن این باشد که پیامبر باید فردی را که همتای خویش است در مباهله شرکت دهد، باید همین معنا درباره «أنفسکم» نیز صادق باشد و باید در میان نصرانیهای نجران کسی وجود داشته باشد که مصداق «أنفسکم» باشد (روح المعانی، ج3، ص302).
?پاسخ: مفاد آیه مباهله جز این نیست که هر یک از دو طرف، شایستهترین افراد خود را از مردان، زنان و فرزندان، برای مباهله فرا بخوانند. مصداق این افراد در میان مسلمانان تنها علی(علیه السلام) بود، زیرا اگر فرد دیگری نیز مصداق آن بود پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را هم برای مباهله با خود میبرد، و در طرف مقابل، این نصرانیهای نجران بودند که میبایست شایستهترین افراد خود را برای مباهله بیاورند، اما اینکه تعداد آنان چه اندازه و ترکیب آنها از نظر جنسیت و سن چگونه باشد، از آیه مباهله استفاده نمیشود. اگر واژگان «أنفسنا»، «أبناءنا» و «نساءنا» بر تعداد نیز دلالت میکرد، نصرانیهای نجران میتوانستند به پیامبر اشکال کنند که چرا تنها یک زن برای مباهله آورده است، و اگر در مباهله، جنسیت دخالت داشت میتوانستند با این بهانه که ما زن و فرزندمان را با خود همراه نداریم تا به پیشنهاد شما عمل کنیم از مباهله شانه خالی کنند، ولی آنان چنین اشکالهایی نگرفتند و به دلیل حقانیت طرف مقابل از مباهله امتناع کردند (المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص239-240).
•┈┈••✾••┈┈•
?@kharejkalam |کانال استاد ربانی گلپایگانی
??بخش چهارم:
?اشکال چهارم: از آیه مباهله این مطلب به دست میآید که پیامبر مأموریت داشت تا مردان، زنان و فرزندان از اهل بیت خود را به مباهله دعوت کند، و او از هر یک نمونهای را آورد، از زنان، فاطمه، از مردان، علی و از فرزندان، حسن و حسین را لذا شرکت آنان در مباهله بر افضلیت آنها بر دیگران دلالتی ندارد (دلائل الصدق، ج2، ص130،: اشکال از فضل بن روزبهان اشعری است).
?پاسخ: با قطع نظر از روایات، خصوصیت اهل بیت در آیه مباهله نیامده است و عناوین «أنفسنا» و «نساءنا» و «أبناءنا» بر همه مردان، زنان و فرزندان مسلمان قابل انطباق است بنابراین، گزینش آنان توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله) از میان مسلمانان دلیل روشن بر افضلیت ویژه آنان میباشد، و عنوان «هؤلاء اهلی» در روایات نیز بر این مطلب دلالت میکند یعنی این برگزیدگان خواص خاندان من هستند و تنها کسانیاند که شایستگی حضور در مباهله را دارند.
?اشکال پنجم: کلمه «نفس» همانگونه که به معنای ذات یک شخص به کار میرود، به معنای خویشاوند و شریک در دین و آیین نیز به کار میرود، چنانکه در آیات: ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاَءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ (بقره/85) و تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ (حجرات/11.) مقصود، انسانهای دیگری است که همنوع و همکیش با انسان میباشند، نه افرادی که از نظر منزلت با انسان برابرند. بنابراین شاید از آن جهت که علی(علیه السلام) خویشاوند پیامبر و شریک او در دین بوده، کلمه «أنفس» بر او طلاق شده است. در این صورت، آیه بر برابری او با پیامبر در فضایل دلالت نخواهد کرد (روح المعانی، ج3، ص203).
?پاسخ: کلمه «نفس» در لغت دو معنای اصلی دارد: یکی به معنای روح و دیگری به معنای ذات و حقیقت یک چیز است. وقتی گفته میشود: نفس فلانی از بدنش خارج شد، مقصود، معنای اول است و هنگامی که گفته میشود: فلانی نفس خود را هلاک کرد، معنای دوم مراد است (لسان العرب، ج14، ص319؛ اقرب الموارد، ج2، ص1329). واژه نفس در آیاتی که ذکر شد به معنای ذات و هویت انسانی است، ولی با قرینه معلوم است که خود افراد مراد نیستند، بلکه افراد دیگری مرادند، مضافاً بر اینکه خویشاوندی و همآیینی به علی(علیه السلام) اختصاص نداشت. بنابراین، اختصاص او در شرکت دادن در مباهله جز به دلیل شخصیت برجسته، ممتاز و تعیینکنندهاش نبوده است.
?منبع: براهین و نصوص امامت، علی ربانی گلپایگانی
•┈┈••✾••┈┈•
?@kharejkalam |کانال استاد ربانی گلپایگانی