آگاهی و معرفت مهدوی: آموزش عمومی درباره فلسفه انتظار، عدالت جهانی و نقش انسان در ظهور
آگاهی و معرفت مهدوی: آموزش عمومی درباره فلسفه انتظار، عدالت جهانی و نقش انسان در ظهور
۱. چرا «انتظار»؟ فلسفه و ضرورت آن
انتظار در مکتب مهدویت تنها به معنای نشستن و بیعملی نیست، بلکه معنا و فلسفهای ژرف دارد. در آموزههای شیعی، انتظار برای حضرت مهدی(عج) به عنوان «افضل اعمال» مطرح شده است؛ پرسشی که مطرح میشود این است که چرا عمل انتظار که معلوم نیست کی محقق شود، بر دیگر اعمال مقدم شده است؟ در پاسخ گفته شده که ماهیت انتظار، صرفاً چشمبهراهبودن نیست بلکه نوعی باور، آمادگی، و عمل در راستای آن است. (Aviny)
از منظر شهید مطهری، یکی از مهمترین دلایل ضرورت انتظار، تداوم و تحقق مقصود بعثت انبیاء است: یعنی ادراک توحید و عدالت اجتماعی. (Aviny) وقتی انسان میپرسد «چرا باید عدالت کامل در دنیا محقق شود؟»، پاسخ آن است که این هدف تنها مختص آخرت نیست؛ بلکه بخشی از رسالت بشر در دنیا است و «انتظار» این تحول را احیا میکند. (الشیعه)
بنابراین، انتظار به معنای آمادهسازی است — آمادگی فردی، اجتماعی، اخلاقی و فکری برای یک تحوّل بزرگ. در یک نگاه، میتوان انتظار را پلی دانست میان وضعیت فعلی انسان و جامعه و آن آرمانی که در آموزه مهدوی مطرح است.
۲. عدالت جهانی: محور ظهور مهدوی
یکی از کلیدیترین بخشهای مهدویت، موضوع عدالت جهانی است. در روایات و منابع شیعی تأکید دارد که حضرت مهدی(عج) زمین را از ظلم و ستم پر میکند و آن را با عدل و داد خواهد پر ساخت: «مَلَأَ اللَّهُ بالأرضِ قِسطاً وَ عَدْلاً کَما مَلَأَها ظُلْماً وَ جَوْراً». (Karevan Sadeghiye)
در آثار چند متفکر، عدالت به عنوان مقدمه توحید مطرح شده است؛ یعنی تحقق عدالت اجتماعی و فردی، یکی از مسیرهای تحقق توحید و ارتباط انسان با خدا است. (Aviny) افزون بر این، در مطالعات عدالت جهانی نیز آمده است که عدالت باید مقدم بر صلح قرار گیرد؛ زیرا نهادها و جوامعی که عدالت ندارند، پایدار نیستند. (andisha.org)
از منظر مهدویت، عدالت جهانی به معنای حذف مرزهای نابرابر، استقرار وضعیتی است که در آن انسانها به کرامت، آزادی و حقّ خویش برسند ــ تمام بشر، نه فقط بخشی از انسانها. بر این اساس، ظهور مهدوی نه فقط برای شیعه یا مسلمانان، بلکه برای بشریت به عنوان کلّ انسانها تبیین شده است. (استاد رحیم پور)
به طور خلاصه، عدالت جهانی در مکتب مهدویت یعنی: پایان یافتن مناسبات سلطهگرایانه، برابری در فرصتها و منابع، و برقراری معنویت در سطح جامعه همراه با عدالت. این چشمانداز، انگیزهای برای انسانهاست که منتظر نباشند تنها بلکه عمل کنند.
۳. نقش انسان در روند ظهور
اگر انتظار فقط به معنای چشمانتظاری بود، بخش عمده مهمتر یعنی نقش انسان نادیده گرفته میشد. اما در آموزه مهدویت، انسان فعّال است: فرد باید خود را برای شرایط ظهور آماده کند.
۳.۱ آمادگی فردی
آمادگی روحانی، اخلاقی، فکری از شروط اساسی است. گفته شده منتظران واقعی باید دارای ویژگیهایی باشند تا با مدعیان دروغین فرق کنند. (Shafaqna) تأکید بر عمل صالح است؛ یعنی انسان نباید صرفاً به انتظار بنشیند بلکه باید خویشتن را اصلاح کند، جامعهاش را بهتر نماید، و از تأخیر و سستی بپرهیزد. (Shafaqna)
۳.۲ آمادگی اجتماعی و تربیتی
نقش انسان در جامعه هم مهم است: تربیت نسل منتظر، فرهنگسازی، عدالتطلبی، مبارزه با ظلم و تبعیض، همه از زیرساختهای ظهور است. در واقع، «تربیت مهدوی» به عنوان الگویی جامع برای حرکت فرد به سوی آرمان ظهور ارائه شده است. (Tasnim News)
۳.۳ مشارکت در بستر جهانی
از آنجا که چشمانداز ظهور جهانی است، نقش انسان محدود به محدوده محلی نیست بلکه انسان جهانی میشود؛ «انسان جهانی» در مقابل «انسان منطقهای». آموزه مهدویت عبور از مرزها، نژادها و فرهنگها را در چشم دارد. (استاد رحیم پور)
۳.۴ همافزایی انتظار و عمل
یک تناقض فرضی که برخی پرسیدهاند: اگر قرار است ظلم به طور کامل از بین برود و حکومت عدل جهانی برپا شود، پس چرا ما تلاش کنیم؟ مگر انتظار یعنی بیعمل بودن؟ در پاسخ گفته شده خیر، عمل ما میتواند زمینهساز، نه مانع، ظهور باشد؛ و انتظار همراه با اقدام، نه در برابر اقدام. (Aviny)
به عبارتی، انسان در مسیر ظهور، هم بستر را آماده میسازد و هم خود را در مسیر تکامل میبیند.
۴. ارتباط این سه محور با یکدیگر
وقتی نگاه کنیم، میبینیم که فلسفه انتظار، عدالت جهانی و نقش انسان همگی به هم پیوند خوردهاند: انتظار، نیروی محرّکی برای تحقق عدالت جهانی است و انسان، محور این حرکت. یعنی:
انسان با آمادگی فردی و اجتماعی، در مسیر ظهور مشارکت میکند.
ظهور و تحقق عدالت جهانی هدفی است که انتظار را معنادار میکند.
و انتظار، انسان را وادار میکند که نه منفعل باشد بلکه مضاعف عمل کند تا عدالت بر پایه توحید محقق شود.
این سه مکمل یکدیگرند و اگر یکی از آنها کمرنگ شود، کلّ مسیر مختل میشود. به بیان دیگر، انتظار بدون عدالت، مؤثّر نیست؛ عدالت بدون آمادگی انسان، امکان تحقق ندارد؛ و انسان بدون اعتبار به رشد و انتظار، نقش را نخواهد شناخت.
۵. چرا این آموزه برای امروز ما مهم است؟
زندگی معاصر، با بحرانهایی چون نابرابری اقتصادی، ظلم ساختاری، از بین رفتن ارزشهای معنوی، تبعیض جنسیتی، فرهنگی و بینالمللی روبهروست. آموزه مهدویت و انتظار، به ما این امکان را میدهد که از دل این بحرانها، چشماندازی امیدبخش داشته باشیم.
این آموزه به ما میگوید: وضعیت فعلی، دائمی نیست؛ یک تحوّل عظیم ممکن است.
ما را تشویق میکند که برای آن تحوّل فعلاً کار و تلاش کنیم، نه تسلیم شویم.
و ما را بیعمل نمیگذارد؛ بلکه میگوید هر فرد، در حوزه خود مسئول است.
بنابراین، این مکتب نه صرفاً به آینده نگاه میکند بلکه هم اکنون اثرگذار است و اهمیت دارد.
۶. جمعبندی و پیام نهایی
فلسفه انتظار نشاندهنده نگاهی آرمانی در زندگی است؛ چشماندازی که فراتر از وضعیت فعلی ماست.
عدالت جهانی هدف ظهور مهدی(عج) است؛ تحقّق عدالت جامع، جهانی و همراه با معنویت.
نقش انسان هم فعال، هم تأمّلی؛ انسان در مسیر ظهور نباید بیعمل باشد بلکه باید خود را آماده کند، تربیت یابد، جامعه را به سوی عدالت سوق دهد.
این سه محور با هم ترکیب میشوند تا یک جریان تبدیل ساختاری به وجود آورند ــ نه صرفاً انتظار خفته، نه صرفاً عدالت بدون پایه، نه صرفاً انسانی منفعل.
اگر بخواهم پیام نهایی بدهم: ما در این جهان منتظر نیستیم که فقط بنشینیم؛ بلکه منتظرِ فعال هستیم؛ منتظری که با نگاه به عدالت و توحید، خود را اصلاح میکند، جامعه را بهبود میبخشد، و آماده است تا آن روز بزرگ را ببیند و در آن سهم گیرد.