04 بهمن 1400
ناصر کاوه: مادرِ بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک برویم. با هماهنگی قبلی، روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم که… بیشتر »
نظر دهید »
30 دی 1400
کتاب جذّابِ « من زنده ام » را به خاطر دارید؟ “خاطرات اسارتِ خانم معصومه آباد وهمراهانش” یکی از خوانندگان این کتاب « سردارسلیمانی » است . وی پس از خواندن کتاب نامه ای برای نویسنده ی آن نوشته است: “خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به… بیشتر »
27 دی 1400
از چیزی نمیترسیدم* برشهایی از زندگینامه خودنوشت #حاج_قاسم_سلیمانی* 5⃣ جوانِ شجاع ? روز عاشورا بود که معمولاً هر سال در این وقت به امامزاده سیدحسین در چوپار میرفتیم. آن روز مانده بودم. برای سرزدن به دوستم فتحعلی، به هتل کسریٰ آمده بودم. هوا گرم بود… بیشتر »