18 بهمن 1400
.سلطان محمود از تلخک پرسید: فکر میکنی جنگ و نزاع چگونه بین مردم آغاز میشود؟ تلخک گفت: ای پدر سوخته، سلطان گفت: توهین میکنی، سر از بدنت جدا خواهم کرد تلخک خندید و گفت: جنگ اینگونه آغاز میشود، کسی غلطی میکند و کسی به غلط جواب میدهد! عبید زاکانی… بیشتر »
نظر دهید »
18 بهمن 1400
.سلطان محمود از تلخک پرسید: فکر میکنی جنگ و نزاع چگونه بین مردم آغاز میشود؟ تلخک گفت: ای پدر سوخته، سلطان گفت: توهین میکنی، سر از بدنت جدا خواهم کرد تلخک خندید و گفت: جنگ اینگونه آغاز میشود، کسی غلطی میکند و کسی به غلط جواب میدهد! عبید زاکانی… بیشتر »
18 بهمن 1400
.سلطان محمود از تلخک پرسید: فکر میکنی جنگ و نزاع چگونه بین مردم آغاز میشود؟ تلخک گفت: ای پدر سوخته، سلطان گفت: توهین میکنی، سر از بدنت جدا خواهم کرد تلخک خندید و گفت: جنگ اینگونه آغاز میشود، کسی غلطی میکند و کسی به غلط جواب میدهد! عبید زاکانی… بیشتر »
10 بهمن 1400
?من گنـــاه میڪنم ?فردی نزد امام حسین(ع)آمد و گفت: من گناه می کنم و از بهشت و جهنم خدا برایم نگو که من این ها را می دانم ولی نمی توانم گناه نکنم و باز گناه می کنم! امام حسین علیه السلام فرمودند: برو جایی گناه کن که خدا تو را نبیند، او سرش را پایین… بیشتر »
10 بهمن 1400
?من گنـــاه میڪنم ?فردی نزد امام حسین(ع)آمد و گفت: من گناه می کنم و از بهشت و جهنم خدا برایم نگو که من این ها را می دانم ولی نمی توانم گناه نکنم و باز گناه می کنم! امام حسین علیه السلام فرمودند: برو جایی گناه کن که خدا تو را نبیند، او سرش را پایین… بیشتر »