16 اسفند 1400
میلاد امام سماد مبارک #شعبان_المعظم #ظهور_نورانی_امام_سجاد علیه السلام ✨ أسمی آیات التَّهنئة و التّبریک نرفعها لمقام مولانا بقیة الله الاعظم ( أرواحنا فداه) بذکری ظهور الإمام سید الساجدین، زين العابدين، أكمل الشاكرين و الحامدين، شمس نهار المستغفرين و… بیشتر »
نظر دهید »
16 اسفند 1400
میلاد امام حسین و روز پاسدار مبارک میلاد حضرت عباس روز جانباز مبارک بیشتر »
15 اسفند 1400
? مهمترین نیاز بچه ها در هفت سال دوم ?اگر در هفت سال دوم آزادی بیش از حد به بچهها داده شود و نیاز عبد بودن آنها تامین نشود، نباید انتظار نتیجه درست در تربیت داشته باشیم. بچه ها در ۷ سال دوم باید متوجه اقتدار پدر شوند. این نیاز بچه است که ببیند پدر… بیشتر »
15 اسفند 1400
? روش برخورد با فرزند در هفت سال سوم ?در هفت سال سوم بچهها باید در تصمیمگیریها مشارکت داده شوند. مثلاً از پسر نوجوان خود بپرسیم برای مسافرت به کجا برویم؟ اگر بگوید به شیراز برویم، در اینجا لازم است وارد گفت و گوی با او شویم که چرا به شیراز برویم؟… بیشتر »
14 اسفند 1400
؛••﷽•• ?مناسبت: #میلاد_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام ?موضوع اصلی: #اعیاد_شعبانیه ?موضوعات فرعی: #باب_الحوائج ??حضرت عباس در کلام حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم کتاب الکبریت الاحمر آمده است که در رویایی صادقه ، حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حضرت عباس… بیشتر »
13 اسفند 1400
#ماه_شعبان دوباره سایه ی ماه کریمی از سرم کم شد به تعقیب رجب بودم که شعبان المعظم شد سلام ای ماه شعبان، ماه منجی، ماه پشت ابر که از مهرت ظهور حضرت قائم مسلّم شد رجب ماه علی(ع)، ماه محمّد(ص)، ماه زهرا(س) بود که با هجران هادی(ع)، ماه شادی محو در غم شد… بیشتر »
13 اسفند 1400
? چجوری با فرزندمون حرف بزنیم؟ ?لازم است در ابزارهای ارتباطی خود با بچهها تجدید نظر کنیم. خانوادهها معمولاً وقتی میخواهند چیزی را به بچه ها منتقل کنند از راه توصیه و تذکرات مکرر وارد میشود و هیچ گفتگویی استدلالی با آنها مطرح نمیکنند. این شیوه باید… بیشتر »
13 اسفند 1400
، #یادداشت حضرت آیتالله خامنهای درباره #مناجات_شعبانیه بسمالله الرحمنالرحیم دعا، وسیلهی مؤمن و ملجأ مضطر و رابطهی انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بیرابطهی روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصهی زندگی سرگشته و… بیشتر »
12 اسفند 1400
?حکایت مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت ، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند . بعد صحبت به وجود خدا رسید . مرد گفت : اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچ… بیشتر »


