18 مرداد 1396
سحر قریب: در خرداد ۱۲۷۵ شمسی مردی شوخ طبع و بلند قامت در شهر کرمان از خواب بیدار شد، صبحانه مفصل خورد، عینک دودی و پیرهن چهارخونه و کلاه گانگستری و دمپایی و شلوار راحتی پوشید و از منزل خارج شد. فقر و دزدی و زورگویی در ایران آن زمان تقریبا در حد همین… بیشتر »
نظر دهید »
18 مرداد 1396
حکایت دولت و وزرا ی فعلی فوق_نجومی_بگیر ♦️ ماست و خیار❗️ ? میگویند روزی امیرڪبیر ڪه از حیف و میل شدن سفرههای دربار به تنگ آمده بود. به ناصرالدین شاه پیشنهاد ڪرد ڪه برای یک روز آنچه رعیت میخورند میل ڪند❗️ ? شاه پرسید مگر رعیت ما چه میخورند⁉️ امیرکبیر… بیشتر »
18 مرداد 1396
محمد عامری: ❌«مسائل مهم» برای فراموش کردن«مسائل مهم تر»❌ ✍طی روزهای اخیر رقم خوردن ۲رویداد ، سبب پوشش وسیع رسانه ای و در ادامه حساس شدن اذهان مردم جامعه و واکنش آن ها شد ✍حضور ۲فوتبالیست ایرانی در دیدار با یک تیم از رژیم غاصب صهیونیستی و در ادامه عکس… بیشتر »
18 مرداد 1396
اتقانی: خارپشتی از یک مار تقاضا کرد که بگذار من نیز همخانهی تو باشم. مار تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را به لانهی تنگ و کوچک خویش راه داد. چون لانهی مار تنگ بود، خارهای تیز خارپشت هر دم به بدن نرم مار فرو میرفت و او را مجروح میساخت، اما مار از سر… بیشتر »
18 مرداد 1396
700 سال پیش در اصفهان مسجدی می ساختند کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند پیرزنی از انجا رد میشد . ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است! کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت ! چوب بیاورید .… بیشتر »