23 اردیبهشت 1404
طلوعی دوباره؛ از تردید تا یقین طلوعها همیشه با سکوت همراهاند. آسمان هنوز تاریک است، هوا سرد و مبهم، و پرندهها منتظر اولین پرتو نور ماندهاند تا آوازشان را آغاز کنند. آغاز طلبگی من هم چیزی شبیه همین طلوع بود. نه از جنس نور کامل، بلکه آغاز نوری که در… بیشتر »
نظر دهید »
23 اردیبهشت 1404
طلوعی دوباره؛ از تردید تا یقین طلوعها همیشه با سکوت همراهاند. آسمان هنوز تاریک است، هوا سرد و مبهم، و پرندهها منتظر اولین پرتو نور ماندهاند تا آوازشان را آغاز کنند. آغاز طلبگی من هم چیزی شبیه همین طلوع بود. نه از جنس نور کامل، بلکه آغاز نوری که در… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
طلوعی دوباره؛ از تردید تا یقین طلوعها همیشه با سکوت همراهاند. آسمان هنوز تاریک است، هوا سرد و مبهم، و پرندهها منتظر اولین پرتو نور ماندهاند تا آوازشان را آغاز کنند. آغاز طلبگی من هم چیزی شبیه همین طلوع بود. نه از جنس نور کامل، بلکه آغاز نوری که در… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
طلوعی دوباره؛ از تردید تا یقین طلوعها همیشه با سکوت همراهاند. آسمان هنوز تاریک است، هوا سرد و مبهم، و پرندهها منتظر اولین پرتو نور ماندهاند تا آوازشان را آغاز کنند. آغاز طلبگی من هم چیزی شبیه همین طلوع بود. نه از جنس نور کامل، بلکه آغاز نوری که در… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
طلوعی دوباره؛ از تردید تا یقین طلوعها همیشه با سکوت همراهاند. آسمان هنوز تاریک است، هوا سرد و مبهم، و پرندهها منتظر اولین پرتو نور ماندهاند تا آوازشان را آغاز کنند. آغاز طلبگی من هم چیزی شبیه همین طلوع بود. نه از جنس نور کامل، بلکه آغاز نوری که در… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
طلوعی دوباره؛ از تردید تا یقین طلوعها همیشه با سکوت همراهاند. آسمان هنوز تاریک است، هوا سرد و مبهم، و پرندهها منتظر اولین پرتو نور ماندهاند تا آوازشان را آغاز کنند. آغاز طلبگی من هم چیزی شبیه همین طلوع بود. نه از جنس نور کامل، بلکه آغاز نوری که در… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
طلوعی دوباره؛ از تردید تا یقین طلوعها همیشه با سکوت همراهاند. آسمان هنوز تاریک است، هوا سرد و مبهم، و پرندهها منتظر اولین پرتو نور ماندهاند تا آوازشان را آغاز کنند. آغاز طلبگی من هم چیزی شبیه همین طلوع بود. نه از جنس نور کامل، بلکه آغاز نوری که در… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
بین نگاهها و نجوای دل؛ جدال خاموش قبل از انتخاب ۱. سکوتی که حرف داشت… وقتی برای اولین بار گفتم که میخواهم «طلبه» شوم، نه انتظار تشویق داشتم، نه ترس از تمسخر. فقط دلم میخواست شنیده شوم. اما آنچه آمد، سکوت بود… سکوتی سنگینتر از هزار سؤال.… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
بین نگاهها و نجوای دل؛ جدال خاموش قبل از انتخاب ۱. سکوتی که حرف داشت… وقتی برای اولین بار گفتم که میخواهم «طلبه» شوم، نه انتظار تشویق داشتم، نه ترس از تمسخر. فقط دلم میخواست شنیده شوم. اما آنچه آمد، سکوت بود… سکوتی سنگینتر از هزار سؤال.… بیشتر »
23 اردیبهشت 1404
بین نگاهها و نجوای دل؛ جدال خاموش قبل از انتخاب ۱. سکوتی که حرف داشت… وقتی برای اولین بار گفتم که میخواهم «طلبه» شوم، نه انتظار تشویق داشتم، نه ترس از تمسخر. فقط دلم میخواست شنیده شوم. اما آنچه آمد، سکوت بود… سکوتی سنگینتر از هزار سؤال.… بیشتر »