اسما متبرکه
? سؤال :
اسماء متبرکه ای را که جمع میکنیم باید چکار کنیم؟ آیا میشود به بازیافت داد؟
?پاسخ:
نباید جایی انداخت که هتک شود و میشود در جایی که بی احترامی نباشد دفن کرد و بازیافت هم کار هتک نباشد اشکال ندارد
?رساله جامع مساله ۴۱۳?
? سؤال :
اسماء متبرکه ای را که جمع میکنیم باید چکار کنیم؟ آیا میشود به بازیافت داد؟
?پاسخ:
نباید جایی انداخت که هتک شود و میشود در جایی که بی احترامی نباشد دفن کرد و بازیافت هم کار هتک نباشد اشکال ندارد
?رساله جامع مساله ۴۱۳?
رییس شورای هماهنگی سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان گفت:
به همان دلیلی که امام علی علیه السلام با خوارج جنگید ما با داعش می جنگیم.
به گزارش خبرگزاری فارس از بندرعباس، حجتالاسلام علیاکبر میرزایی عصر امروز در جمع بسیجیان و خانواده معزز شهدا و عموم مردم، فرهنگ شهادت را بزرگترین درس از زندگی بزرگان دین برشمرد و اظهار داشت: تأثیر خون شهید در زندگی ما تأثیر معنوی و محسوس است و خون شهید حججی و امثال ایشان کشور ما را تحت تأثیر خود قرار داده است.
وی افزود: پرورش نیروهای مؤمن و انقلابی و ایجاد بستر مناسب برای فعالیتهای آنها از تأکیدات مقام معظم رهبری است و جوانی که حاضر است سر خود را در راه اسلام و انقلاب دهد، با جان و دل برای مردم خدمت میکند.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان هرمزگان با تجلیل از مقام شهدای مدافع حرم گفت: بههمان دلیلی که امام علی(ع) با خوارج در جنگ نهروان جنگید، ما با داعش میجنگیم و بر همین اساس کسی که در این جنگ به شهادت برسد، مثل این است که در رکاب امیرالمؤمنین جنگیده است و روز قیامت با شهدای جنگ با خوارج، محشور خواهد شد.
انتهای پیام/3264
گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام:
مشخصات فردی شهید
شهید دفاع مقدس
نام:#عبدالاحد_مسرور??
تاریخ تولد:1344/4/9
تاریخ شهادت:1363/12/25
محل شهادت:شرق دجله
نحوه شهادت:اصابت تیر به بدن وخرجی آرپی جی وانفجار
درجه:مسئول آرپی جی زن ها
@shahid_masror?
شهید مهمان
?کانال شهــ?ــیدمسرور?
? @shahid_masror?
==================<?>
????#ایران شهیددفاع مقدس
مشخصات فردی شهید
????
نام:#عبدالاحد_مسرور??
تاریخ تولد:1344/4/9
تاریخ شهادت:1363/12/25
محل شهادت:شرق دجله
نحوه شهادت:اصابت تیر به بدن وخرجی آرپی جی وانفجار
درجه:مسئول آرپی جی زن ها
============>???
??#ایران
معلومات شخصیة الشهيد فی
حَرب مقدسة(الحرب بین عراق و ایران )
الاسم : عبدالاحد مسرور ??
تاريخ المیلاد : 1965 يونيو 30
تاريخ الشهادة : 1985 مارس 16
محل الشهادة : شرق دجلة
كيفية الشهادة : رصاصة على الجسم و انفجار ناتج RPG
المنصب : المسؤولة عن قاذفات RPG
============>???
personal identification of
martyr: Holy defence
Name: Abdolahad Masrour?
Date of birth: 29/6/1965
Date of martyrdom:15/3/1985
place of martyrdom: East of Tigris
The way of martyrdom: hitting by bullet to the body & rocket-propelled-grenada (RPG)detonator &explosion
Rank : responsible for those who shoot RPG
~~~~~~~~~~~~???
?گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام
==========================
شهداء كنوز المعلومات في العالم الإسلامي
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
?Martyrs of the Islamic world’s information treasures
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
زندگینامه ومعرفی کانال شهید⏬
? @martyrs_of_Islamic_world
http://ادرس وبلاگ
martyrsofislamicworld.blog.ir
شهید مهمان
?کانال شهــ?ــیدمسرور?
? @shahid_masror?
==================<?>
#معرفی_نامه
#شهید_عبدالاحد_مسرور
?شهيد عبدالاحد مسرور در نهم تیر ماه سال 1344 در خانواده اي مذهبي در شهرستان کازرون چشم به جهان گشود . دوران تحصيلات ابتدائي را در دبستان حسام الديني و سه ساله ی راهنمائي را در مدرسه شهيد خديور و دوران هنرستان را در مدرسه شهيد دکتر علي شريعتي پشت سر گذاشت.
?وي از همان بدو طفوليت داراي اخلاقي نيکو و قلبي مهربان بود . هنگام شروع انقلاب همگام با ملت غيور در پيشبرد انقلاب همکاري چشمگيري داشت و پس از پيروزي انقلاب و شروع جنگ تحميلي به عضويت مقاومت مسجد امام خميني درآمد و با فعاليت زياد در خدمت انقلاب بود و هنگامي که امام امت فرمودند که جبهه حق عليه باطل احتياج به جوانان فداکار دارد . پاسخ رهبر عزيز را لبيک گفته و جبهه رفتن را بر ادامه تحصيلاتش ترجيح داد و با رضايت والدينش در بسيج سپاه پاسداران کازرون ثبت نام به عمل آورده و مدت يک ماه در پادگان شهيد دستغيب مشغول آموزش و سپس رهسپار جبهه نور عليه ظلمت جهت روبرو با صداميان کافر گرديد .
?البته مدت شش ماه متوالي در جبهه جنوب مشغول فعاليت بود که پس از چند روزي مرخصي به شهرش مجددا رهسپار جبهه کردستان گرديد و در اين جبهه نيز مدت 6 ماه با دشمن پليد در ستيز بود. هنگامي که جهت ديدار خانواده اش از جبهه بر مي گشت روزها به فکر افراد ناتوان و ضعيف بود به طوري که بيشتر اوقاتش صرف راه اندازي محل سکونت محرومان از قبيل سيم کشي ساختمان و کارهاي عمراني که از دستش بر مي آمد مي کرد و با دوستانش در انجام کار خيريه من جمله رنگ آميزي بعضي مساجد مي پرداخت .
?شبها مشتاقانه به بهشت زهرا رفته و در کنار قبر شهداء بسر مي برد و در قلبش با ارواح پاک به خون خفتگان راه حق و حقيقت سخن مي گفت و به لحظه آرزوي شهادت فکر مي نمود و تمام حرفش و گفتارش جز ديدار معبود چيزي نبود زيرا او عاشق شهادت بود
و رهرو الله و فرمانبردار روح الله بود .
?آري ، او براي سومين بار اعزام جبهه جنوب گرديد و در حمله پيرومندانه والفجر دو شرکت کرد و از ناحيه دست چپ در اثر بر خود تير مجروح شد و مدتي در بيمارستان شهيد چمران شيراز بسر برد در اين مدت از اينکه نمي توانست در جبهه ها خدمت کند سخت در عذاب بود و بارها مي گفت با همين دست مجروح به جبهه مي روم و با دست سالمم گلوله هاي خمپاره نثار بعثيون کافر مي کنم
?او نتوانست دوري همرزمانش تحمل کند و با همين دست مجروح عازم جبهه جنوب گرديد و پس از چندي چنان پنداشت که مي بايد عضو سپاه پاسداران شود و با علاقه اي به خصوص اين امر خير را نيز لبيک گفت و به عضو سپاه اسلام ملحق گرديد.
?البته دوره آموزشي سپاه در جبهه غرب هم زمان نبرد با مزدوران بعثي به مدت شش ماه ادامه داد و بعد از عمليات خيبر ماموريتش به پايان رسيد و مدتي نيز در سپاه پاسداران کازرون مشغول پاسداري بود ولي در اين مدت تاب و تحمل ماندن را نداشت و مي گفت در جبهه ها به وجود ما بيشتر احتياج است
?در اين هنگام به جبهه جنوب عزيمت و پس از گذراندن چند آموزش هوائي در بیست و پنجم اسفند ماه سال 63 در عمليات پيروزمندانه بدر شرکت کرد و بدرجه رفيع شهادت نائل آمد.پیکر پاک شهید مسرور پس از ده سال تفحص و به وطن بازگشت .
#قسمتی_از_وصیتنامه_شهید
?پس ای برادران عزیزوخواهران محترم ،مواظب باشید که برادران مخلص شما در جبهه های حق علیه باطل به ستیز مشغولند وهر لحظه که از روزها میگذرد مسئولیت شما سنگین تر میکتند.بله آنها جان خود که در دنیا بالاتر برای خود انسان نیست در راه خدا داده اند وامیدوارم که خداوند همچنین که جان دوستانم خریداری کردوبه وصال پاک خود متصل کردجان این حقیر را هم در جبهه ها بگیرد چون که خیلی زیاد که نمیشود حد آن را سنجید .
?دین اسلام،شهدا،معلولین،مجروحین واسرامسئولیت روی دوش ما گذاشته اندوبه خدا قسم من یکی تحمل این مسئولیت ها را ندارم.غیر از اینکه جان خودم را در مقابل این همه بارسنگین فدا کنم،پس ای خدای بزرگ من هرچه فکرش کردم که چطوربه اسلام توخدمت کنم این را فهمیدم واین را از شهدا آموختم که خدمت به اسلام خون احتیاج دارد.پس اگر خون من هم قابل تو را داردخونم را در جبهه ها بریز که شاید زمین مطهر کربلای خونین ایران خون این گناه کار را پاک کند وبه دریای خون شهدا متصل گرداندوباز متذکر میشوم ای عزیزان که این اتقلاب را با یاری خدا به اینجا رسانیده اید موظفید که همیشه برای کوبیدن مشت محکم به دهان یاغی گویان شرق وغرب ،گوش به فرمان امام بزرگوارمان باشید وهمیشه به وحدت ویکپارچگی خود که پر کردن سنگر جماعات وگوش ندادن به شایعات می باشد عمل کنید که خداوند را همیشه خوشحال میکنیدوتا آنجایی که میتوانیدبکوشیدکه این انقلاب رابه صاحب اصلیش حضرت صاحب الزمان به یاری خدا تحویل دهید.
گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام:
مشخصات فردی شهید
شهید دفاع مقدس
نام:#سید_حسین_درنگیده??
تاریخ تولد:1340
تاریخ شهادت:1361
محل شهادت:سومار
نحوه شهادت:اصابت گلوله به قلب وپا
درجه:بسیجی
@khatesorkh1
????#ایران شهیددفاع مقدس
مشخصات فردی شهید
????
نام:#سید_حسین_درنگیده??
تاریخ تولد:1340
تاریخ شهادت:1361
محل شهادت:سومار
نحوه شهادت:اصابت گلوله به قلب وپا
درجه:بسیجی
@khatesorkh1
============>???
??#ایران
معلومات شخصیة الشهيد فی
حَرب مقدسة(الحرب بین عراق و ایران )
الاسم : سيد حسین درنکیده ??
تاريخ المیلاد : 1961
تاريخ الشهادة :1982
محل الشهادة : إيران- سومار
كيفية الشهادة : رصاصة إلى القلب والساق
المنصب : الباسیج
============>???
personal identification of
martyr: Holy defence
Name: Seyyed Hossein Derangideh??
Date of birth: 1961
Date of martyrdom:1982
place of martyrdom: Soomar
The way of martyrdom: hitting by bullet to the heart and feet
Rank : Basiji
~~~~~~~~~~~~???
?گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام
==========================
شهداء كنوز المعلومات في العالم الإسلامي
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
?Martyrs of the Islamic world’s information treasures
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
زندگینامه ومعرفی کانال شهید⏬
? @martyrs_of_Islamic_world
http://ادرس وبلاگ
martyrsofislamicworld.blog.ir
#شهید_سید_حسین_درنگیده
#معرفی_نامه
بنام خدا
?شهید در سال 1340 در روستای بارکوسرا شهرستان لنگرود چشم به جهان گشود خانواده وی جهت گذراندن زندگی به شهر لنگرود مهاجرت کردند و او تحصیلات خود را در لنگرود تا مقطع دیپلم سپری کرد وی ایام تعطیل را به دلیل شرایط سخت زندگی جهت کار راهی تهران می شود تا بتواند هزینه های تحصیلی خود را فراهم و هم کمکی برای خانواده باشد از آنجایی که خود در زندگی با فقر و تندگدستی روبرو بود همیشه به یاد فقرا و تهی دستان بود وی فردی فروتن و متواضع بود و با همسایگان مدارا می نمود .
?در زمان انقلاب در همه تظاهرات و مجالس مذهبی – سیاسی شرکت می جست و در تخریب اماکن فساد رژیم شاه بسیار فعال بود . پس از پیروزی انقلاب همچون سایرین از شب تا صبح در کوچه های شهر پاسداری می نمود . در سال 59 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به تهران و از آنجا به اصفهان منتقل می شود خدمت خود را در پادگان هوایی سپری می نماید
?وی برای اینکه بتواند به جبهه برود به جهاد سازندگی می رود ولی مؤفق نمی شود . پس از تلاش بسیار با فرستادن نامه ای به فرمانده نیروی هوایی مبنی بر مؤافقت ایشان جهت اعزام او به جبهه وی نیز به همراه 300 تن از همرزمان به جبهه تنگه چزابه اعزام می شود و سرانجام در تاریخ 17/2/61 به درجه رفیع شهادت نائل می گردد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
? #وصیت_نامه
✨اَللّٰهُم اجْعلنی مِنْ جُنْدِکْ زمانَّ جُنْدِکَ هُمُ الْغالبُون***
***اَللّٰهُمَ اجْعَلنی مِنْ حِزْبِک فَاِنّ حِزْبِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون✨
✨بار پروردگارا مرا از سپاهیان قرار ده که سپاهیان تو پیروزند
بار پروردگارا مرا از حزب خودت قرار ده که حزب تو همیشه رستگار است✨
?سلام بر انبیإ الهی از آدم تا خاتم و ائمه معصومین علیهم السلام و وارث بر حقشان خمینی بزرگ.
?ودرود بر امت شهید پرور و قهرمان ما که در جبهه ها و پشت جبهه مراتب حق شناسی خود را به اسلام ایفا نمودند و با تقدیم عزیزان خویش مسیر تاریخ را عوض کرده و صفحات آن را رنگ و جلای دیگری دادند اکنون که اینجانب سعادت آن را یافتم تا داوطلبانه روانه جبهه شوم
خود را مدیون ایثارگری و از خود گذشتگی ملتی میدانم که در جبهه و پشت جبهه بدون هیچ توقعی صرفاً برای رضای خدای متعال تلاش می کنند و با آگاهی کامل این راه را انتخاب کردم تا شاید اندکی از دیْن خود را به اسلام و انقلاب ادا کرده باشم و برای همین است که از والدینم می خواهم که در شهادت من گریه نکنند
?زیرا که شهادت دعوت الهی است و معلم بزرگ آن حسین بن علی(ع)
رهروان صدیقش همواره به آن لبیک گفتند
در پایان ؛دست پینه بسته پدر زجر کشیده ام را که در تمام عمرش طعم خوش زندگی را نچشیده است می بوسم
?و مادر مهربان بهتر از جانم که در تمام سختی ها یار و یاور پدرم بود در آغوش می گیرم
و به خواهران و برادران خود توصیه به تقوا و پرهیزکاری می کنم
?و از همه می خواهم که هیچ گاه دست از حمایت و پشتیبانی از امام برندارند که تنها راه سعادت شما در پیروی از او و خط اوست
و در این راه از دیگران سبقت گیرند و تحت تأثیر حرف های پوچ آن ملّت نا آگاه و فریب خورده قرار نگیرند که حمایت از امام و علما
در واقع حمایت از انبیا الهی است
زیرا که العلما ٕ وَرَثُ الاَنبیا ٕ
@khatesorkh1
گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام:
مشخصات فردی شهید
شهید مدافع حرم
نام:#محمد_رضا_اسماعیلی??
تاریخ تولد:1373
تاریخ شهادت:1392
محل شهادت:حلب-سوریه
نحوه شهادت:جدا کردن سر از بدن بدست تکفیری ها
درجه:بسیجی
@khatesorkh1
????#ایران شهید مدافع حرم
مشخصات فردی شهید
????
نام:#محمد_رضا_اسماعیلی??
تاریخ تولد:1373
تاریخ شهادت:1392
محل شهادت:حلب-سوریه
نحوه شهادت:جدا کردن سر از بدن بدست تکفیری ها
درجه:بسیجی
@khatesorkh1
============>???
??#ایران
معلومات شهيد مدافع عن الحرم
الاسم : محمد رضا اسماعيلى ??
تاريخ المیلاد : 1994
تاريخ الشهادة : 2013
محل الشهادة : سوريا - حلب
كيفية الشهادة : ذبح من قبل التكفرية
المنصب : باسيج
============>???
personal identification of
martyr: defender of holy shrine in Syria
Name: Mohammad -Reza Esmaeili?
Date of birth: 1994
Date of martyrdom: 2013
place of martyrdom: Aleppo (Halab) ,Syria
The way of martyrdom : separating the head of the body by Takfiri terrorist
Rank: Basiji
~~~~~~~~~~~~???
?گنجینه اطلاعات شهدای جهان اسلام
==========================
شهداء كنوز المعلومات في العالم الإسلامي
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
?Martyrs of the Islamic world’s information treasures
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
زندگینامه ومعرفی کانال شهید⏬
? @martyrs_of_Islamic_world
http://ادرس وبلاگ
martyrsofislamicworld.blog.ir
#شهید_محمد_رضا_اسماعیلی
#معرفی_نامه
?شهید رضا اسماعیلی یکی از شیعیان افغانستانی مقیم ایران بود که حدوداً ۱۹ سال سن داشت. او در ایران دانشجو و ورزشکار ماهری بود.
پیکر این شهید والامقام گلزار شهدای بهشت رضا(ع) قطعه ۳۰ به خاک سپرده شده است.
? تروریست های تکفیری راه و روش عبیدالله بن زیاد را پیش گرفته و به طرز وحشیانهای سر یک مدافع حرم حضرت زینب(س) به نام «رضا اسماعیلی» که عضو گردان “فاطمیون” بود از بدن جدا کردند و آن را به رسم اسلافشان ـ یزید و عبیدالله ـ در طَبَق قرار دادند.
?خبرگزاری ابنا برای اطلاع از صحت و سقم این ماجرا٬ با یکی از اعضای گردان فاطمیون به گفتگو پرداخت ولی به دلیل مسایل امنیتی٬ از انتشار نام واقعی وی اجتناب کرده و وی را با نام جهادی “ابو حیدر” معرفی میکند.
این عضو گردان فاطمیون اظهار داشت:
?شهید رضا اسماعیلی یکی از شیعیان افغانستانی مقیم ایران بود که حدوداً ۱۹ سال سن داشت و چهرهاش حقیقتاً از معصومیت خاصی برخوردار بود.
?ابو حیدر با اشاره به اینکه “این شهید در دانشگاه فردوسی مشهد به تحصیل علم میپرداخت” خاطرنشان کرد: رضا جوانی برازنده و ورزشکار بود که نایب قهرمانی وزن ۵۵ کیلوگرم پرورش اندام استان خراسان رضوی را نیز در کارنامه داشت.
?وی در ادامه گفت: شهید اسماعیلی مدت ها پیش به عنوان مدافع حرم حضرت زینب(س) داوطلب اعزام به سوریه شد و به زمره فاطمیون پیوست و بسیار سریع فنون رزم را آموخت.
این مدافع حرم حضرت زینب(س) درمورد ماجرای شهادت این شهید والا مقام گفت: هفته پیش بود که برای باز پس گیری شهرک شیعه نشین “زمانیه” واقع در غوطه شرقی از چنگال گروه های تکفیری درگیری شدیدی رخ داد و هر روز فقط چند ساعت آتش بس داشتیم. در یکی از این آتش بس ها متوجه عدم حضور یکی از نیروها شدیم که شهید اسماعیلی برای جستجوی او به محل درگیری رفت.
?ابو حیدر اضافه کرد: رضا در حین جستجوی نیروی مفقود شده٬ با نیروهای دشمن درگیر و سپس زخمی شد. متأسفانه وی به دلیل شدت مجروحیت توان بازگشت نداشت و اسیر تکفیریون میشود.
?این عضو گردان فاطمیون درباره سرنوشت جنگ غوطه گفت: صبح یکشنبه گذشته ـ ششم بهمن ماه ۱۳۹۲ـ توانستیم شهرک زمانیه را از دست این قوم ظالم نجات دهیم و سریعاً منطقه را برای پیدا کردن نیروهای مفقود و شهید خود واکاوی کردیم.
?این مدافع حرم حضرت زینب(س) با تاکید بر اینکه “۹ تن از تروریست ها را به اسارت گرفتیم” گفت: پیکر مطهر رضا اسماعیلی را درحالی یافتیم که سری بر بدن نداشت و این موضوع همگان را به گریه انداخت. تا همین الان که با شما صحبت می کنم نتوانستیم سر بریده شده رضا را پیدا کنیم.
?ابو حیدر با بیان اینکه “رضا لیاقت اینگونه شهادت را داشت” تصریح کرد: پس از پایان درگیری وقتی به منطقه زینبیه رسیدم٬ دوستان از انتشار تصویر سر بریده رضا به وسیله تروریست ها خبر دادند. من هنوز هم نتوانسته ام آن عکسها را مشاهده کنم چراکه هرگز تحمل دیدنش را ندارم.
?آقارضا اسماعیلی داستان جالبی دارد. آقارضا یک جوان افغانستانی ساکن مشهد بود. یک جوان ورزشکار ونائبقهرمان وزن ۵۵کیلوگرم پرورش اندام استان خراسان رضوی بود .
?اوحدودأ ۱۹ سال داشت ودر دانشگاه فردوسی مشهد مشغول تحصیل بود. گذشت و گذشت و گذشت تا سوریه شلوغ شد. اوایل بیتفاوت بود، هنوز خبری نبود، اما کمکم توجهش جلب شد. تا اینکه یک روز شنید حرم خانم زینب(س) را در دمشق تهدید کردهاند. گفتند خرابش میکنیم و جسارت میکنیم و تا نزدیکیهایش هم رسیدهاند. نمیدانم شاید سر ساختمان بود، شاید هم باشگاه، شاید هم پیش همسر تازهعروسش… اما طاقت نیاورد. بلند شد و رفت.
?چه کار میکرد؟ مینشست و نگاه میکرد؟ هر روز خبرش را میشنید که حرم عقیله بنیهاشم را تهدید میکنند و دم نمیزد که سوریه به ما چه مربوط؟ آقارضا رفت به رزم. اما یک عادت داشت بدون این سربند «یا علی ابن ابیطالب» به رزم نمیرفت.عشقش همین یک سربند بود و با همین سربند هم اسیرش کردند.
?آن روز قرار بود مجتبی بیاید سمتشان. مجتبی رفیق چندین و چند سالهاش بود. قرار بود بیاید به محلی که آنها منتظرش بودند. آمد اما آنها را پیدا نکرد، رد شد و رفت. رفت تو دل دشمن و زدندنش. آقارضا طاقت نیاورد. ناسلامتی رفیقش بود. زد به دل دشمن.
با همان سربند اسیرش کردند. دشمنان اهل بیت(ع). و اتفاق دوباره تکرار شد؛ «ذبحوا الحسین(ع) من قفاها…»
@khatesorkh1