مذاکره با شیطان بزرگ خوش نیستم
پلان اول :
مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم.
کیان: این کار را نکنید امیر
مختار: برای چه؟
کیان: چون وقتی شما وارد عرصه ی نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد]
پلان دو :
عمار در میانه های جنگ صفین به شهادت میرسد .
علی علیه اسلام تنها شده ،
در میان لشکریان قدم میزند ،
اشک میریزد و ندا میدهد :
«أین عمار؟ …… أین عمار؟»
عمار کجاست؟
عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد .
تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق میبست ،
اما حالا ..
پلان سه :
چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛
?حمله فرهنگی ،
?ناتو فرهنگی ،
?شبیخون فرهنگی ،
همه را میگوید اما ما فقط نگاه میکنیم .
⚡کار به جایی میرسد که ندای
«أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم .
حالا خودش یک تنه به میدان می آید ،
حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد ،
برجام دو و سه و چهار ،
دنیای گفتمان .
همه را رد میکند ،
ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند .
اما ….
حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده .
تنها شده ،
خودش یک تنه به جنگ میرود .
خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم .
میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟
یعنی حال و اوضاع لشکر خرااب است .
کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است جواب اراجیف نااهلان را بدهد …
أين عَمّار ؟
تکرار تاریخ*
*معلم تاریخمان میگفت:*
*که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود …*
❗❗در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!!
❗❗علی (ع) را به پای میز “مذاکره” کشاندند !!!
❗❗و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!
❗?هر چه علی (ع) گفت “مذاکره” خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند …
کسی گوش نکرد !!
❗?تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!!
❗?گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!!
❗?بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود …
?علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم…
❗?آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!
?علی (ع) گفت:من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که از این مذاکرات دارید نمیرسید.
❗?گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!
?علی (ع) گفت باشد … مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم … که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد …
?مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد
❗?تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!!
علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است…
❗?ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت:
شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است.
اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!
❌⭕?روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید
?در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ،
علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.
❗?در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!
❗?ابوموسی خندید و بالای منبر رفت
❗❗و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد
❗?عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!
❗❗ابوموسی خشکش زده بود …فایده ای هم نداشت … خود کرده را تدبیر نیست …. ??
?????
?امام علی (ع) از همان ابتدا خوشبین نبود …
چون دشمن شناس بود …
.
.
❗❗? اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد……
*باشد که از تاریخ درس گیریم*ایا این احوال امروز ما نیست؟؟؟؟؟؟التماس تفکر
???????
?? ✅❗❗رفقا برای این متن زحمت کشیده شده لطفا نشر حداکثری.
[۱۰/۱۵، ۰:۰۳] +98 917 361 1948: ✅ تقسيط مهريه باعث رفع ممنوع الخروجى بابت مطالبه مهريه از طريق اجراى ثبت نيست
?پرسش:
شخصی در اجرای ثبت اسناد بابت کل مهریه همسرش ممنوع الخروج می شود. آیا با صدور حکم اعسار و تقسیط و اجرای آن توسط بدهکار، از ممنوع الخروجی ایشان رفع اثر می گردد یا خیر؟
?پاسخ⚖ نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه(نظریه شماره ۱۹۳۷/۹۳/۷ ـ ۱۷/۸/۱۳۹۳)????
?صدور حکم به تقسیط موجب رفع ممنوع الخروجی زوج توسط اجرای ثبت که براساس آیین نامه اجرای مفاد رسمی لازم الاجرا صادر گردیده، نمی باشد.
آداب مختصرِ نماز
آداب مختصرِ نماز قسمت اول
?( مُستحبّات وضو )
1. مسواك زدن قبل از وضو
2. شستن دستها قبل از وضو
3. سه مرتبه مَضمَضه (آب در دهان گرداندن)
4. سه مرتبه اِستِنشاق (آب در بينى كردن)
5. هنگام رسيدن دست به آب بگويد: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم
6. با توجه وضو بگيرد (از کاری که توجّه او را کم می کند بپرهیزد مثل نگاه کردن به تلویزیون یا سخن گفتن با دیگران)
7. در حال وضو سوره قَدر بخواند
8. چشمانش را در حال شستنِ صورت باز بگذارد
9. بعد از وضو آيَـةَ الكُرسی بخواند
10. آب وضو را خُشك نکند
11. از ديگران در مقدمات وضو مانند آب ريختن در دست و باز و بسته کردن شیر آب و… کمک نگیرد
♦️( مُستحبّات لباس نمازگزار )
12. پوشيدن عبا برای مردان به خصوص براى امام جماعت
13. پوشيدن لباس سفيد (ممکن است چادر سفید را شامل شود)
14. پوشيدن پاكيزهترين لباسها ( پوشيدن لباس كثيف مکروه است)
15. از پنبه و كَتان بودن لباس
16. استعمال بوى خوش (عطر زدن ارزش نماز را هفتاد برابر می کند)
17. دست كردن انگشتر عقيق
18. انداختن گردن بند براى خانم ها
♦️( مَکروهات لباسِ نمازگزار )
19. پوشيدن لباس مِشکی غیر از عمامه و عبا و چادر
20. نماز با لباس نازك «براى مردان» مانند زیر پوش
21. نماز با زير جامه به تنهايى، اگر چه نازك نباشد
22. پيراهن را داخل شلوار قرار دادن
23. نقاب انداختن براى زنان در صورتى كه مانع قرائت نشود وگرنه نمازش باطل است (ممکن است چادر انداختن زن ها جلوی صورت هم شامل شود)
24. باز بودن دكمههاى لباس (پیراهن یا مانتو)
25. پوشيدن لباسى كه نقش صورت دارد
26. لباس تَنگ
?( مُستحبّات مكانِ نمازگزار )
27. نماز در مسجد خوانده شود. (ترتیب فضیلت مسجدهای یک شهر: مسجد جامع، مسجد محله، مسجد بازار)
28. نماز در «حرم امامان» به جا آورده شود که فضیلت آنها از مسجد بیشتر است
29. زنها در خانه، نماز بخوانند؛ ولى اگر بتوانند كاملاً خود را از نامحرم حفظ كنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند
30. در مسجد مکان نماز مختلف باشد، زيرا هر مكانى براى نماز گزارنده آن در روز قيامت شهادت مىدهد و در منزل مکان نماز ثابت باشد
31. در جايى كه محل رفت و آمد است و يا كسى در مقابلش ایستاده نماز نگزارد
?( مُستحبّات اَذان و اقامه )
32. رو به قبله بودن
33. ايستاده بودن
34. صحبت نكردن در ميان عبارت های اذان و اقامه
35. آرام بودن بدن در اقامه (تکان های جزئی هم نخورد)
36. بلندتر بودن صداى اذان از اقامه
37. فاصله انداختن بين اذان و اقامه به برداشتن يك گام، يا نشستن، يا سجده كردن، يا ذكر گفتن، يا دعا كردن و يا ساكت بودن
38. كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده است، بهتر است اذان و اقامه نگوید
? منبع : کتاب دانستنی های لازم از نماز ؛ محمد وحیدی ؛ ص 115 تا 148 )
آداب مختصرِ نماز قسمت دوم
♦️( مُستحبّات تکبـیرةُ الإحرام )
39. شش تكبير بگوید و هفتمين تكبير را، تَكبيرَةُ الإحرام قرار دهد
40. موقع گفتن تكبير اوّل نماز، و تكبيرهاى بين نماز و تکبیر پایان نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا بَرد
41. دستها در هنگام گفتن تكبير این گونه بالا بَرد : انگشتان به هم چسبيده باشند. كف دستها مقابل قبله باشند. با بالا آوردن دستها تكبير را شروع نمايد و هنگام رسیدن دستها به کنار گوشها يا مقابل صورت تکبیر تمام شود و دستها از گوشها عقب تر نرود
♦️ ( مُستحبّات قيام )
42. بدن را راست نگه دارد و سر را راست نگه دارد
43. شانهها را پايين بيندازد
44. دست ها را روى ران ها بگذارد
45. انگشتان دست را به هم بچسباند
46. جاى سجده را نگاه كند
47. سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد
48. اگر نمازگزار زن است پاها را به هم بچسباند و اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز، تا يك وجب فاصله دهد
49. نوکِ انگشتانِ پا به سمت قبله باشد
♦️( مُستحبّات قِرائت )
50. بعد از تَكبيرَةُ الإحرام و قبل از قرائت سوره حمد آهسته بگويد: أعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
51. با ترتيل بخواند؛ يعنى به صورتى بخواند كه حروف آن آشكار باشد.
52. با لحن و صداى زیبا بخواند
53. به معناى آیات توجه داشته باشد
54. در آخر هر آيه وقف كند؛ يعنى آن را به آيه بعد نچسباند
55. بين حمد و سوره و هم چنين بعد از فراغ از سوره و پيش از قنوت يا تكبير ركوع قدرى مکث كند
56. در نماز جماعت، بعد از تمام شدن حمد امام و در نماز فرادى، بعد از آن كه حمد خودش تمام شد بگويد: اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمين
57. بعد از خواندن سوره توحید يك يا دو يا سه مرتبه بگوید: كَذلِكَ اللّهُ رَبّى
58. در تمام نمازها در ركعت اول، سوره قدر و در ركعت دوم، سوره توحید (قُل هُوَ اللّهُ أحَد) را بخواند. البته سوره های دیگر نیز استحباب دارد
59. در ركعت سوم و چهارم بعد از تسبيحات اربعه، استغفار كند؛ مثلاً بگويد: اَستَغفِرُ اللّهَ رَبّى وَ أتوبُ اِلَيه
♦️( مَكروهات قِرائت )
60. نخواندن سوره توحید در تمام نمازهاى يك شبانه روز
61. خواندن سورهاى كه در ركعت اول خوانده در ركعت دوم؛ مگر سوره توحید
62. خواندن سوره توحید به يك نفس
♦️( مُستحبّات ركوع )
63. گفتن تکبیر قبل از رفتن به ركوع در حالى كه راست ايستاده (در حال حرکت تکبیر نگوید)
64. مرد دستها را روى زانوها بگذارد و زن دستها را بالاتر از زانوها بگذارد
65. انگشتان دست را باز گذارند
66. مرد زانوها را به عقب بدهد و زن زانوها را به عقب ندهد
67. صاف نگه داشتن کمر «براى مردها» به صورتى كه اگر يك قطره آب روى کمر قرار گيرد جا به جا نشود
68. كشيدن گردن به گونه ای که در امتداد و مساوی با «کمر» باشد
69. نگاه بين دو قدم باشد
70. دو آرنج را باز نگه دارد
71. ذكر ركوع را سه مرتبه يا پنج مرتبه يا بيشتر تكرار نمايد و به عدد فرد ختم نماید
72. پيش از ذكر رکوع و ذکر سجده و همچنین بعد آن، صلوات بفرستد
73. بعد از آن كه از ركوع برخاست و راست ايستاد، در حال آرامى بدن بگويد: سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَه
?ُ( منبع : کتاب دانستنی های لازم از نماز ؛ محمد وحیدی ؛ ص 115 تا 148
شهید محمد صادق انبارلویی
سلام بر عاشقان ابا عبدالله✋محمد صادق انبارلویی هستم خیلی ممنون از دعوتتون?ان شاالله امسال دعوت نامه کربلاتون امضا بشه ?
بعد اتمام سربازی ازدواج کردم? همون جلسه خواستگاری به همسرمگفتم باید شکنجه و دستگیری و شهادت منو بپذیره☺️ چون من از فعالیت دست بر نمیدارم?
توحال و هوای پیروزی انقلاب بودیم? که جنگ شروع شدو منم جز اولین گروها از طرف بسیج عازم سومار شدم?☺️جانشین تدارکات تیپ ۱۷حضرت علی بن ابی طالب شدم ?
سال ۶۴بود که طلائیه مجروح شدم? وقتی خانوادم به عیادتم اومدن پدرم گفت خداروشکر مجروح شدی دیگه جبهه نمیری?
سعی میکردم کارامو به نحو احسنت انجام بدم و نمیخواستم جانبازی مانع هدفم بشه ?یه بار منطقه بارون شدیدی اومده بود? شده بود پر گل? منم پام از مچ قطع بود و پای مصنوعی داشتم با هر قدم تو لجن فرو میرفت وپام در میومد مجدد میذاشتم سرجاش و ادامه میدادم?
لحظه قبل شهادتمو از دوست عزیزم سید محمد عبد الحسنی بشنوید???
لحظاتی قبل عملیات من با یکی از بچها که فرزند شهید بود تجهیزاتمونو جمع کرده و اماده رفتن بودیم ?که محمد صادق مارو صدا کرد ?به خاطر سادات بودنم علاقه زیادی بهم داشت?گفت یه خواهش از شما دارم ?گفتم چه خواهشی☺️گفت رو به قبله بمونیدودستاتونم بالا بگیرید من یه دعایی میکنم شما هم بلند آمین بگید و هیچ سوالی ازم نکنید ?ما هم دوتایی دستامونوبردیم بالا و منتظر دعاش شدیم که گفت?یا فاطمه زهرا(س)به حرمت دست این فرزندت و این فرزند شهید دیگهمنو خلاص کن?اینوگفت ما شروع به شوخی کردیم که ما بهت نیاز داریم به این زودی شهید نمیشی ?گفت نه شمارو به خدا امین بگید بلندم بگید ?ما هم گفتیم و راه افتادیم ????
نیم ساعت بعد عملیات شروع شد? وهمه بچها وارد صحنه نبرد ودرگیری شدن درست نیم ساعت بعد عملیات پشت بیسیم ? گفتن امیر امیر ،سید ?گفتم سید به گوشم ☺گفت انبارلویی برات مفهومه ?گفتم اره .گفت همین الان رفت بهشت?
اینم ماجرای شهادتم که ۲۲اسفند ۶۶که معاون لجستیک تیپ الهادی بودم ? در بندیخان عراق بر اثر اصابت ترکش به سرم اسمونی شدم?
مزارم گلزارشهدای قزوین پیشم بیایید خوشحال میشم رفقا☺️
خیلی ممنون از دعوتتون ?
انقلاب و رهبرو تنها نذارید✌️به سیره شهدا عمل کنید☺️
یادمون کنید به یادتونیم ?
یاحسین✋
?شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم?
و علی الخصوص شهید
? محمدصادق انبارلویی ?
? صلوات ?
✨ التماس دعای فرج و شهادت ✨
یاعلی
تحلیلی بر بازی پرطرفدار پو
سم الله الرحمن الرحیم
تحلیلی بر بازی پر طرفدار پو pou
.??ابتدا روایتی از کسانی که درگیر بازی پو هستند بخوانید
✅چه کسی فکرش را می کرد که یک موجود قهوه ای عجیب و غریب با چشمهای بزرگ که روی صفحه ی تبلت یا گوشی آرام ایستاده و نگاهمان می کند، یک روز برایمان جان بگیرد و رسیدگی به او بشود یکی از بزرگترین دغدغه ها و همه فکر و ذکرمان!
وسط جلسه نشسته است و تند و تند از حرف های رییس نت برمی دارد تا چیزی از قلم نیفتد. یکهو صدای آشنایی از گوشی بلند می شود که نشان می دهد بچه از خواب بیدار شده. وقتی این بچه از خواب بیدار می شود خودش را کثیف کرده و طبیعتا گرسنه است. زمان در اینجا حیاتی ست. باید هر چه زودتر به «پو» برسی تا وضعش خراب تر از این که هست نشود. کار را رها می کند و دو سه دقیقه ای به رتق و فتق امور این بچه ی مجازی می پردازد و دوباره برمی گردد سرکار!
«پو» (pou) یک بازی برای گوشی و تبلت با سیستم عامل های اندروید و آی او اس و غیره است که طراحی و فرایند آسانی دارد. وقتی این بازی و بازی های مشابهش را نصب می کنی، با موجودی مواجه می شوی که رنگش قهوه ای است و چشم های بزرگی دارد. روی صفحه ی گوشی ات ایستاده و با آن چشم های درشت نگاهت می کند و منتظر است تا پدر و مادرش را پیدا کند.
وقتی که مادر یا پدرش شدی، دیگر همه ی مسئولیتش بر گردن توست. باید سر وقت به او غذا بدهی، سر وقت با او بازی کنی، بخوابانی اش، تمیزش کنی و …
وقتی هم که مرحله ات بالا رفت، با جمع آوری سکه می توانی برایش خرید کنی و توقعاتش را برآورده کنی و خلاصه هر کاری که می شود برای یک بچه انجام داد!
شاید کسی نداند روزی که «پل سالامه» این بازی ساده را طراحی کرد، چه مخاطبینی برایش در نظر گرفت و جامعه ی هدفش چه کسانی بودند اما امروز می بینیم که محبوبیت این موجود کوچک و عجیب، مرز سنی و جنسیتی را شکانده و هر کس با هر تحصیلات و سن و جنسیتی، یک بچه قهوه ایِ نیازمند به رسیدگی و توجه توی گوشی یا تبلتش دارد و در برابر او احساس مسئولیت می کند.
.✅یک عاشقانه مثلا آرام!
✅می گوید: «من اگر این ترم مشروط شدم تقصیر پسرمه!» منظورش از «پسرم»، پو است. می گوید که «پو» یش چاق و تپلی است که به تازگی برایش یک کت و شلوار خریده و یک سبیل کلفت! می گوید :«مردی شده برای خودش!»
در دنیایی که تکنولوژی بازی های رایانه ای هر روز پیشرفته تر و پیچیده تر می شود و با قدرت هر چه تمام تر، محصولات را با گرافیک بالا و داستان های جذاب و رنگ و لعاب فراوان به مخاطبین خود عرضه می کند، گل کردن بازی های آرام و بی دغدغه، کمی عجیب و قابل تامل به نظر می رسد.
✅این بازی ها با یک برنامه ریزی دقیق و استفاده از علوم روانشناسی و جامعه شناسی، روی احساسات فرد انگشت می گذارند و از خاصیت وابستگی انسان به موجودات اطرافش استفاده می کنند. خیلی آرام و ظریف وابسته ات می کنند بطوریکه حتی اگر بخواهی هم دیگر نمی توانی ازشان دست بکشی.
.کارشناسان معتقند که بازی های رایانه ای در دنیای امروز نوعی رسانه نوین هستند. خاصیت رسانه این است که مطلب، موضوع یا مفهومی را برای مخاطب تبیین کند. این رسانه های نوین، علاوه بر تاثیرگذاری و فرستادن و دریافت پیام از سوی مخاطب، وظیفه ی بزرگ دیگری هم دارند. این وظیفه، تلاش برای ماندگاری است. هر چه یک رسانه ماندگارتر باشد و بتواند مخاطب را مدت زمان بیشتری از آن خود کند، موفق تر است.
این بازی های آرامِ عاشقانه، که با تکیه بر احساسات و وابستگی انسانها به موجوداتی که دوستشان دارند طراحی و ساخته شده، به این هدف دست یافته اند و چنان در لایه های زندگی فرد وارد شده اند، که بعد از مدتی خود فرد هم متعجب می شود که چطور شد که موجود صفر و یکی بی جان، توانسته بخش عمده ای از احساسات یک انسان را به خودش معطوف کند.
.✅واقعی شدن «پو» و راه یافتن او به زندگی و احساساتمان نشان می دهد که هدف گذاری و برنامه ریزی طراح و سازنده، بسیار دقیق و موفق بوده است. موارد زیر، کامنت های مخاطبین این بازی و ابراز احساسات آنها نسبت به این موجود ناشناخته است:
پوی من دختره! الان دوازده مرحله ست که دارمش و براش یه چیزایی خریده م. رنگش هم نارنجیه و البته خیلی شکمو! تحمل ندارم؛ پس کی بزرگ می شه؟
?بچه من 98 سالشه. داره می ترکه از بس چاق شده. به خدا از کار و زندگی منو انداخته.
?من برای پو اسم گذاشتم. اسمشو گذاشتم پژمان که با بقیه فرق کنه.
?کی می دونه پو چطوری می تونه ازدواج کنه؟ دلم می خواد بچه مو توی لباس دامادی ببینم!
?وقتی سیر شده و می خوام بهش غذا بدم و اون می گه:«نه» دلم می خواد بپرم توی تبلت بغلش کنم!
?من خودم یه پسر دارم برای همین پوی دختر انتخاب کردم. دخترا بابایی هستن آخه. پوی من هم خودشو برام لوس می کنه و منم نازشو می خرم.
عکسش را می گیرند و در فضای مجازی منتشر می کنند، هم و غمشان خریدن لباس و عینک و کلاه و سایر لوازم برایش است، تلاش می کنند بزرگش کنند و بهترین چیزها را بدهند بخورد، به هم که می رسند از سن و سال فرزندخوانده مجازیشان می گویند و اتفاق هایی که برایش افتاده… این ابراز احساسات نسبت به چیزی که جان و هویت ندارد و معلوم نیست از کجا پیدایش شده، واقعا عجیب به نظر می رسد.
.??⛔️⛔️واما ****خطر «پو»!***⛔️⛔️
کفرش درآمده! از دست همسرش حرص می خورد که مرتب سرش توی گوشی است و دارد قربان صدقه ی «پو»ی نوجوانشان می رود. همسرش هر اتفاقی که برای پو می افتد و هر چیز جدیدی که برای پو می خرد را می آید با آب و تاب برای او تعریف می کند و همه ی فکر و ذکرش شده بزرگ کردن این فرزندخوانده!
خودشان یک دختر پنج شش ساله دارند؛ با این حال این مادر جوان، دلش یک بچه ی کوچک دیگر هم خواسته و به هر دوی این ها رسیدگی می کند. مرد جوان می گوید:«گاهی «پو» به دخترک خودمان ترجیح داده می شود. وقتی «پو» چشمهایش دو دو می زند، همسرم با احساس مسئولیت وصف ناپذیری می دود و غذایش را مهیا می کند و اگر پول در حسابش نباشد، آن قدر بازی می کند تا پول گیر بیاورد و بتواند بچه ی صفر و یکی اش را سیر کند و تا این بچه آرام نگیرد و نخوابد، همسر هم آرام نمی گیرد. گاهی ساعت ها غرق شدن در مسائل «پو»ی کوچک، وقت رسیدگی به کارهای دیگر را می گیرد و حتی دلزدگی نسبت به کارهای دیگر ایجاد می کند.»
اگر در قدیم بیشتر نسبت به تاثیر بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانان نگران می شدیم، امروز این خطر گسترده تر شده و ابعاد وسیعی پیدا کرده است.اگر در قدیم برخی بازی های رایانه ای باعث رواج مفاهیم ضدمعنوی و خشونت می شد، امروز باید از بازی های آرامی که به ظاهر هیچ کدام از آسیب های بازی های اکشن و خشن را ندارند هم ترسید. بازی های آرامی که فرد را (در هر گروه سنی و تحصیلی و در هر جایگاه اجتماعی) تحت تاثیر قرار می دهد و از دنیای پیرامون خود جدا می اندازد و خطرشان کمتر از بازی های خشونت آمیز و تاثیرگذار اکشن نیست.
کارشناسان روانشناسی در مورد تاثیر این گونه بازی ها در زندگی انسان می گویند: «یکی از بزرگترین آسیب های این بازی ها این است که افراد گذشت زمان را به هیچ وجه احساس نمیکنند و وقتی به خود میآیند که ساعتهای زیادی از وقتشان صرف این بازیها شدهاست. علاوه بر آن طبق تحقیقات، افرادی که وابسته به این بازی ها می شوند، درونگرا شده و در جامعه منزوی می شوند و رفته رفته در برقراری ارتباط اجتماعی کم تمایل و یا ناتوان می گردند.
.✅خطر خیالپردازی و دور شدن از دنیای حقیقی را مهم و غیرقابل انکار می دانند و می گویند: «وقتی بچه ی مجازی اجز نیازهای مادی توقعی از پدر و مادرش ندارد و با اندکی غذا و کمی بازی می توانی راضی نگهش داری، ناخودآگاه این تفکر و این ذهنیت در زندگی عادی برای انسان نهادینه می شود. تحملش در برابر خواسته های دیگر را از دست می دهد و توجهی به نیازهای معنوی اطرافیان علی الخصوص فرزند را از دست می دهد.»
پیشرفت تکنولوژی سبب دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر میشود. به طوری که هر یک از افرادخانواده به خاطر مشغول بودن به تماشای تلویزیون یا درگیر بودن با رایانه و اینترنت و بازیهای رایانهای، کمتر وقت میکنند با یکدیگر بنشینند و صحبت کنند و این خود باعث سرد شدن روابط بین والدین و فرزندان شدهاست، به گونهای که آنان کمتر حوصله یکدیگر رادارند
به هر صورت شمشیر دولبه ی تکنولوژی هر روز یک وجه و یک بعد از زندگی انسان را هدف قرار می دهد و با رسوخ به تمامی ابعاد زندگی انسان، قدرتش را به رخ می کشد. قدرتی که مخاطبان را منفعل کرده و آنها را در جریانی قرار داده که نتیجه ای جز قدرتمندتر شدن این رسانه های نوین ندارد.
⛔️?باید مراقب باشیم چرا که «پو» همین موجود کوچک دوست داشتنی با آن نگاه مظلوم و لبخند شاد، در کمین ماست!