ارتباط امام مهدی(ع) با امام حسین(ع)
ارتباط امام مهدی(ع) با امام حسین(ع)
مجله موعود اسفند 1382، شماره 42
از زمان خلقت آدم ابوالبشر تاکنون همواره دو جریان حقّ و باطل به موازات هم پیش رفته و کره خاک هیچ گاه از مصاف این دو جریان خالی نبوده است. پیروان هر یک از حق مداران گذشته، همواره بسترسازان حق گرایان آینده بوده اند و حق گرایان آینده تداوم بخشان راه حق پرستان گذشته. وضعیت باطل پیشه گان و دورافتادگان از صراط مستقیم نیز بر همین منوال بوده است.
در این میان ارتباط حجتهای الهی در تداوم بخشیدن به مسیر صحیح هدایت و سعادت بشر بسیار عمیق تر و محکم تر بوده است؛ چرا که هر نبیّ و ولیّ الهی با در نظر گرفتن شرایط عصری که در آن به سر می برد راه انبیا و اولیای الهی پیش از خود را تداوم می بخشد. به عبارت دیگر همه انبیا و اولیای الهی چراغهای نورانی هدایتند؛ منتهی هر کدام متناسب با شرایط زمانی و مکانی خود به نور افشانی می پردازند.
در فرهنگ اسلامی ائمه اطهار (ع) به عنوان جانشینان پیامبر اسلام (ص) همگی نور واحدند و هدف مشترکی را دنبال می کنند. وجود هر یک از آنان همانند یک مشعل روشن یا عَلَم سرافراز، مسیر صحیح و کامل هدایت را به بندگان خدا نشان می دهند و آنان را از گرفتار شدن به ضلالت و گمراهی باز می دارند. با این همه ارتباط و پیوستگی بعضی از آنها با همدیگر از ویژگی و خصوصیتی برخوردار است که از بررسی این گونه از پیوندها می توان با مراحل گوناگون چگونگی تداوم مبارزه حقّ و باطل و سرنوشت نهایی این مبارزات و همینطور با بخشی از ریزه کاریهای دقیق سنتهای الهی و روند تحقق نهایی اهداف حیاتبخش انبیا و اولیای الهی آشنا شد.
بدون تردید پیوستگی و ارتباط امام حسین (ع) با آخرین حجت الهی حضرت بقیة اللّه (ع) بسیار بارز و در خور تعمّق است؛ چرا که با بررسی ابعاد مختلف پیوند این دو حجّت الهی به خوبی چگونگی فراهم شدن بستر حاکمیّت احکام و ارزشهای الهی در سرتاسر عالم مشخص می شود. این نوشته در پی آن است که برخی از پیوستگیهای حضرت سیدالشهداء(ع) با موعود بزرگ جهانی حضرت مهدی (ع) را روشن سازد.
الف) امام مهدی (ع) از تبار امام حسین(ع)
در مجموعه روایات منقول از پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بارها تصریح شده است که منجی عالم بشریت حضرت مهدی(ع) از نسل امام حسین(ع) است. از جمله روایت شده است که پیامبراکرم(ص) در یکی از روزهای آخر عمر مبارکشان در حالی که دست شان را به شانه امام حسین(ع) گذاشته بودند خطاب به دختر بزرگوارشان حضرت زهرا(ع) فرمودند:
مهدی این امت از نسل این فرزندم است. دنیا به پایان نخواهد رسید مگر این که مردی از اولاد حسین(ع) قیام کرده جهان را باعدل و داد پر سازد…1
ایشان در جای دیگر در ضمن معرفی ائمه اطهار(ع) می فرمایند:
امامان بعد از من دوازده نفرند که نُه نفر از آنها از تبار فرزندم حسین(ع) است که نهمین نفرشان قائم است این دوازده تن اهل بیت و عترت من هستند. گوشت آنها گوشت من و خون آنها از خون من است.2
امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) روزی به حضرت اباعبداللّه (ع) فرمودند:
نهمین فرزند تو ای حسین، قائم آل محمّد(ص) است او دین خدا را آشکار ساخته وعدالت را در سرتاسر زمین حاکمیّت خواهد بخشید…3
در این باره خود امام حسین(ع) نیز می فرمایند:
نهمین فرزند من، قائم به حقّ است خداوند به وسیله او زمین مرده را دوباره زنده خواهد ساخت و دین را حاکمیّت خواهد بخشید. او حق را برخلاف میل مشرکان و دشمنان احقاق خواهد کرد.4
ب) تحقق اهداف عاشورا با قیام مهدی (ع)
امام حسین(ع) با هدف زنده ساختن احکام قرآن و سنّت پیامبر اکرم (ص) و از بین بردن بدعتهایی که در نتیجه حاکمیت بنی امیّه در دین ایجاد شده بود قیام کردند و در طول مسیر مدینه تا کربلا ضمن اشاره به انگیزه قیام شان فرمودند:
من به منظور ایجاد اصلاح در امّت جدم رسول خدا (ص) قیام کرده ام می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به همان سیره و شیوه مرسوم جدّم پیامبراکرم(ص) و پدرم علی بن ابی طالب(ع) عمل می کنم.5
آن حضرت در نامه ای به بزرگان قبایل بصره تصریح می کنند:
من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش دعوت می کنم. در شرایطی که اکنون ما زندگی می کنیم سنت رسول خدا(ص) از بین رفته و به جای آن بدعت و احکام و ارزشهای غیر اسلامی نشسته است مرا بپذیرید و به یاری من برخیزید. شما را به راه ارشاد و رستگاری هدایت خواهم کرد.6
از مجموعه این گونه ازسخنان امام حسین (ع) اهداف والای نهضت عاشورا به خوبی روشن می شود که احیای قرآن، احیای سنت نبوی و سیره علوی، از بین بردن کج رویها، حاکم ساختن حق، حاکمیّت بخشیدن به حق پرستان، از بین بردن سلطه استبدادی حکومت ستمگران، تأمین قسط و عدل در عرصه های اجتماعی و اقتصادی و… از جمله آنهاست.
از طرف دیگر وقتی اهداف قیام منجی عالم بشریت و ویژگیهای حکومت جهانی آن حضرت را مورد بررسی قرار می دهیم همین اهداف و انگیزه ها حتی با تعابیر مشابه با تعابیر به کار رفته در مورد نهضت حسینی قابل مشاهده است.
حضرت علی بن ابیطالب(ع) در توصیف سیره حکومتی امام مهدی(ع) می فرمایند:
هنگامی که دیگران هوای نفس را بر هدایت مقدم بدارند او [مهدی موعود (ع)] امیال نفسانی را به هدایت بر می گرداند و در شرایطی که دیگران قرآن را با رأی خود تفسیر و تأویل خواهند کرد او آراء و عقاید را به قرآن باز می گرداند. او به مردم نشان خواهد داد که چگونه می توان به سیره نیکوی عدالت رفتار کرد و او تعالیم فراموش شده قرآن و سیره نبوی را زنده خواهد ساخت.7
امام باقر(ع) در روایتی می فرمایند:
قائم آل محمّد(ص) مردم را به سوی کتاب خدا، سنّت پیامبر(ص) و ولایت علی بن ابی طالب (ع) و بیزاری از دشمنان آنان دعوت خواهد کرد.8
امام صادق (ع) می فرمایند:
حضرت مهدی(ع) تمام بدعتهای ایجاد شده در دین را در سرتاسر جهان از بین خواهد برد و در مقابل، تک تک سنتهای نبوی را به اجرا در خواهد آورد.9
آن حضرت در جای دیگر ضمن تصریح به این حقیقت که امام مهدی(ع) بر طبق سیره و روش رسول اکرم(ص) عمل خواهد کرد؛ درباره اصلاحات انجام شده توسط آن حضرت چنین می فرماید:
قائم آل محمّد(ص) به همان شیوه ای که پیامبر اکرم(ص) رفتار می کردند رفتار خواهد کرد آنچه از نشانه و ارزشها و شیوه های جاهلیت که باقی مانده اند از میان برمی دارد و پس از ریشه کن کردن بدعتها احکام اسلام را از نو حاکمیّت می بخشد.10
امام صادق(ع) در زمینه نوع قضاوت و داوری و برخورد آن حضرت با ظلم و ستم نیز می فرمایند:
چون قائم ما قیام کنند در بین مردم به عدالت داوری خواهند کرد و در زمان او بساط ستم و بیداد از روی زمین جمع خواهد شد و راهها امن شده… و هر صاحب حقّی به حقّ خود دست خواهد یافت و احکام و ارزشهای حیات بخش دینی در سرتاسر جامعه حاکمیّت پیدا خواهد کرد.11
نتیجه آن که علاوه بر مشترک بودن اهداف نهضت عاشورا با قیام امام مهدی(ع) در زمان حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع) بذرها و نهالهای غرس شده در جریان قیام کربلا به بار خواهد نشست و به برکت آن، جهان پر از عدل و داد خواهد شد و تمام اهداف انبیای الهی از آدم تا خاتم تحقق خواهد یافت و بشر طعم واقعی صلح و امنیّت و سعادت را خواهد چشید.
ج) مهدی(ع) منتقم خون امام حسین(ع)
یکی از القاب حضرت مهدی(ع) منتقم است. در توضیح علّت برگزیده شدن این لقب بر آن حضرت مطالب زیادی در سخنان اهل بیت(ع) وارد شده است. از جمله در روایتی که از امام محمّدباقر(ع) نقل شده، وقتی از آن حضرت سؤال می کنند که چرا فقط به آخرین حجّت الهی قائم گفته می شود؟ آن حضرت در پاسخ می فرمایند:
چون در آن ساعتی که دشمنان، جدّم امام حسین(ع) را به قتل رساندند فرشتگان با ناراحتی در حالی که ناله سرداده بودند عرض کردند پروردگارا! آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده تو را ناجوانمردانه شهید کردند در می گذری؟ در جواب آنها خداوند به آنان وحی فرستاد که: ای فرشتگان من! سوگند به عزّت و جلالم از آنان انتقام خواهم گرفت هرچند بعد از مدّت زمان زیادی. آن گاه خداوند متعال نور و شبح فرزندان امام حسین(ع) را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکی از آنان که در حال قیام بود فرمود: با این قائم از دشمنان حسین(ع) انتقام خواهم گرفت.12
در تفسیر آیه «وَمَنْ قُتِلَ مظلوماً فقد جَعَلْنا لِوَلیّه سلطاناً…؛ هر کس مظلومانه کشته شود ما برای ولی او تسلطی بر ظالم قرار می دهیم»…13 از امام صادق (ع) روایت شده است که:
مراد از مظلوم در این آیه، حضرت امام حسین(ع) است که مظلوم کشته شد و منظور «جَعَلنا لِوَلیِّه سلطانا» امام مهدی(ع) است14
امام باقر(ع) نیز تصریح می کنند:
ما اولیای دم امام حسین(ع) هستیم. هنگامی که قائم ماقیام کنند پی گیری خون امام حسین(ع) خواهد کرد.15
در دعای ندبه نیز به این حقیقت با این تعبیر تصریح شده است:
أینَ الطالِبُ بِدَمِ المَقتولِ بِکَربَلا.
کجاست آن عزیزی که پس از ظهورش خون شهید مظلوم کربلا را از دشمنان باز پس خواهد گرفت…16
همچنین روایت شده است که حضرت مهدی(ع) پس از ظهور بین رکن و مقام برای مردم خطبه خواهد خواند و در مهم ترین قسمت خطبه به صورت مکرر با نهایت اندوه و تأثر شهادت مظلومانه امام حسین(ع) را مورد اشاره قرار خواهد داد از جمله خواهد فرمود:
ای مردم جهان! منم امام قائم. منم شمشیر انتقام الهی که همه ستمگران را به سزای اعمالشان خواهم رساند و حقّ مظلومان را از آنها پس خواهم گرفت. ای اهل عالم! جدّم حسین بن علی(ع) را تشنه به شهادت رساندند و بدن مبارک او را عریان در روی خاکها رها کردند. دشمنان از روی کینه توزی جدم حسین(ع) را ناجوانمردانه کشتند…17
در حقیقت با این گونه از عبارات نوید انتقام خون به ناحق ریخته امام حسین(ع) را به جهانیان خبر می دهد…
و هم چنین به دلالت روایات فراوانی شعار یاران امام مهدی(ع) پس از ظهور این جمله بسیار الهام بخش است:
یالثارات الحُسَین(ع)18.
ای بازخواست کنندگان خون حسین(ع).
این جمله اشاره به این معنا دارد که هنگام انتقام خون پاک امام حسین(ع) فرارسیده است کسانی که می خواهند از دشمنان آن حضرت انتقام خون به ناحقّ ریخته حجّت الهی را بگیرند مهیا شوند.
د) مهدی(ع) همیشه به یاد حسین(ع)
از آنجا که امام حسین(ع) با تمام وجود همه توانمندیها و سرمایه های خود را ایثار کرد تا اسلام را از خطر اساسی برهاند؛ آخرین حجت الهی نیز تصریح دارند که همواره به یاد ایثارگری و فداکاریهای آن حضرت هستند و شب و روز با یادآوری مصیبتهایی که بر ایشان روا داشته شد خون گریه می کنند.
در بخشی از زیارت «ناحیه مقدسه» در این باره می خوانیم:
…اگر روزگار وقت زندگی مرا از تو [ای حسین(ع) [به تأخیر انداخت و یاری و نصرت تو در کربلا در روز عاشورا نصیب من نشد، اینک من هر آینه صبح و شام به یاد مصیبتهای تو ندبه می کنم و به جای اشک بر تو خون گریه می کنم…
بدون تردید این قبیل از تعابیر نهایت محبّت و دلبستگی حضرت مهدی(ع) رابه سیّد الشهداء (ع) نشان می دهد و ضرورت زنده نگه داشتن خاطره اباعبداللّه (ع) از جمله از طریق عزاداری برای آن حضرت را مورد تأکید قرار داده و عمق فاجعه کربلا و جنایت بنی امیه به اسلام و انسانیت را افشا می کند.
حتی این به یاد امام حسین(ع) بودن در عملکرد سایر ائمه اطهار(ع) نیز به چشم می خورد؛ یعنی آنها نیز در مواقع اشاره به فداکاریها و مظلومیتهای امام حسین(ع) به گونه ای موضوع امام مهدی (ع) را مورد تأکید قرار داده اند به عنوان مثال در دعای ندبه امام صادق(ع) یاد سیّد الشهداء (ع) به همراه امام مهدی(ع) گرامی داشته شده است. در حقیقت شکایت شهادت جانگداز حضرت امام حسین(ع) به ساحت مقدّس حضرت بقیة اللّه(ع) شده است ودرخواست می شود که به عنایت خداوند متعال هر چه زودتر زمینه ظهور فراهم شود بلکه هر چه زودتر مهدی موعود(ع) ظهور نموده انتقام خون آن حضرت را از دشمنان بگیرند…و حتی به پیروان اهل بیت(ع) توصیه می شود که در شب میلاد امام عصر (عج) از زیارت امام حسین(ع) غافل نشوند.
البتّه این موضوع به همین صورت در مورد امام حسین(ع) نیز مطرح است؛ یعنی حضرت اباعبداللّه حسین(ع) نیز همواره به یاد مهدی موعود بوده اند. در دعای روز ولادت امام حسین (ع) از امام مهدی (ع) یاد می شود و در روز عاشورا و در زیارت عاشورا نام و یاد مهدی(ع) تسلی بخش قلب سوزان شیفتگان اهل بیت(ع) است.
مجموعه این برنامه های حساب شده، پیوند عاشورا و امام حسین(ع) را با قیام جهانی امام مهدی(ع) هر چه بیشتر روشن می سازند.
گذشته از همه آنچه بیان شد، طبق روایات بسیاری که از حضرات معصومین(ع) نقل شده است در بسیاری از مسائل جزئی نیز امام مهدی (ع) با امام حسین(ع) پیوستگیها و ارتباطات قابل توجهی دارند که از آن جمله است:
1. روز ظهور امام مهدی(ع) مقارن با روز عاشورا است. از امام باقر (ع) روایت شده است:
قائم آل محمّد(ص) در روز شنبه که مصادف با روز عاشورا؛ یعنی همان روزی که حضرت اباعبداللّه(ع) به شهادت رسیدند قیام خواهد کرد.19
2. از مجموعه روایات به خوبی روشن می شود همانگونه که امام حسین(ع) نهضت خود را از مکه آغاز کردند؛ یعنی پس از خارج شدن از مدینه به مکه آمدند و از کنار بیت اللّه قیام خود را به مردم خبر دادند و به سمت کوفه حرکت کردند، حضرت مهدی (ع) نیز از کنار بیت اللّه جهانیان را به بیعت با خود فرا خواهد خواند و آن گاه حرکتهای اصلاحی را تداوم خواهد بخشید و در نهایت مقرّ حکومتی خویش را در کوفه قرار خواهد داد.
3. حتی طنین صدای امام مهدی(ع) همان طنین صدای امام حسین(ع) است. پیام مهدی(ع) همان پیام حسین(ع) است که فریاد می زند:
ای مردم مگر نمی بینید به حقّ عمل نمی شود و از باطل خودداری نمی گردد… امربه معروف و نهی از منکر کنار گذاشته شده است و احکام الهی و سنن پیامبر (ص) آشکار هتک می شود و…
این پیام و هشدار در لحظه ظهور با همان صدا به مردم جهان اعلام خواهد شد که امام حسین(ع) در روز عاشورا با همان لحن و آهنگ مردم را به تبعیت از حقّ و اعراض از بدیها فرا خواندند:
إنّ صوت القائم یشبه بصوت الحسین(ع).
صدای [گیرا و دلنواز] قائم شبیه [طنین خوش[ صدای اباعبداللّه(ع) است.
4. برخی از یاران حسین(ع) پس از رجعت در رکاب امام مهدی(ع) به یاری آن حضرت خواهند پرداخت و حتی برخی از فرشتگانی که جزء اصحاب امام حسین(ع) بوده اند در خدمت قائم آل محمّد(ص) خواهند بود و… .
«أللّهمّ نرغب إلیک دولة کریمة تعزّبها الإسلام و أهله و تُذِّلُ بها النفاق و أهله…»
پی نوشتها:
1 .بحارالانوار، ج51، ص91.
2 .کشف الغمة، ج3، ص294.
3 .منتخب الاثر، ص467
4 .اعلام الوری، 384.
5 .بحارالانوار، ج45، ص6.
6 .حیاة الإمام الحسین(ع)، ج2، ص264
7 .بحارالانوار، ج51، ص130.
8 .الزام الناصب، ص177.
9 .ینابیع الموّدة، ج3، ص62.
10.بحارالانوار، ج52، ص352.
11.همان، ص338.
12.دلائل الامامة، ص239.
13.سوره اسراء (17) آیه 33.
14.البرهان فی تفسیر القرآن، ج4، ص559.
15.همان، ص560.
16.دعای ندبه.
17.الزام الناصب، ج2، ص282.
18.النجم الثاقب، ص469.
19.بحارالانوار، ج52، ص 285.